خبرهای دوشنبه ای بغض آلود...
۱
۱
سخن پسینگاهی
از تع آشغالدونی خودم:
...
ادبیات مصادره ای و کوه های نازل شده که موش هم نزاییدن شده ن آشاغلدونی...
دیگه چی بگم؟
هر چه دوپینگ تو عالم بوده تزریق کرده ن به این جماعت فرقی نداده...
وا!
خاک عالم غلومی!
صد رحمت به اون مطربا!
حالا حکایت این عفریته های ریش دار مؤنثه و اون نازک ابروهای مذکر!
ادبیات را خداداد بیهقی باس زنده نگه داره و هم شهری اش حکیم قاسم توسی آزاده...ه.ح.
خبرها
1
در آستانه ۸۵ سالگی گونتر گراس (۱۶ اکتبر ۲۰۱۲) کتاب جدیدی از او منتشر شده که مانند اغلب آثارش به بحثهای داغی دامن زده است. خالق رمان "طبل حلبی" همچنان رساترین صدای ادبیات معاصر آلمان محسوب میشود.
"مگس یک روزه" نام مجموعهای از شعرهای
گونتر گراس است که همزمان با هشتاد و پنجمین سالروز تولد او انتشار یافته است.
شعری از این کتاب با عنوان "آنچه باید گفته شود" که حاوی انتقادهایی به
سیاستهای دولت اسرائیل بود سال گذشته منتشر شد و جنجال فراوانی به پا کرد.
بحثهای موافق و مخالف در مورد
آثار و آرای گونتر گراس موضوع جدیدی نیست و نزدیک به شش دهه است ادامه دارد. با
این همه حتا در میان منتقدان سرسخت گراس نیز کمتر کسی پیدا میشود که در مورد
جایگاه او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان آلمانیزبان معاصر تردید کند؛
انتقادهای جدلآمیز اغلب به مواضع سیاسی و اظهار نظرهای او در مورد مسائل اجتماعی
مربوط میشود.
از
پیکرتراشی و طراحی تا شعر و داستاننویسی
گراس ۱۶ اکتبر ۱۹۲۷ در
حومهی شهر گدانسک (دانسیگ) که امروز در خاک لهستان قرار دارد به دنیا آمد و پس از
فراز و نشیبهای دوران نوجوانی که با سالهای پایانی جنگ دوم جهانی همراه بود در
دوسلدورف یک دوره سنگتراشی را گذراند. او در فاصله سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۲ در آکادمی هنر همین شهر
به تحصیل طراحی و مجسمه سازی پرداخت. گونتر گراس چهار سال نیز در مدرسه عالی
هنرهای تجسمی برلین به آموختن ادامه داد و در پی آن سه سالی در پاریس اقامت کرد.
2
مراسم رسمی اعلام برنده نهايی
جايزه بريتانيايی «من بوکر» سه شنبه شب برگزار شد و هيلاری منتل نويسنده رمان
تاريخی «مرده ها را بياوريد» برای دومين بار برنده بوکر شد.
خانم منتل پنجاه هزار دلار
جايزه نقدی بوکر را نيز در اين مراسم دريافت کرد. او سه سال پيش به خاطر نوشتن
رمان تاريخی «ولف هال» برنده بوکر شده بود. او تنها زن نويسنده است که برای دومين
بار برنده اين جايزه بزرگ ادبی می شود.
خانم منتل در مراسم دريافت
جايزه گفت شما ۲٠ سال منتظر
دريافت اين جايزه می شويد و بعد نه يکبار بلکه دوبار اين جايزه را می بريد.
رئيس بنياد بوکر که جايزه
برنده نهايی را اهدا می کرد با اشاره به رمان های سه گانه تاريخی خانم منتل گفت
«کتاب مرده ها را بياوريد» دومين بخش از سه گانه زندگانی و مرگ توماس کرامول مشاور
هانری هشتم پادشاه انگليس را روايت می کند.
3
نشریه
بررسی کتاب در نیویورک از گروهی از نویسندگان آمریکایی خواسته بود که محبوبترین
کتابشان در دو دهه آخر قرن بیستم را اعلام کنند. از میان کتابهایی که فهرست شد،
شش اثر از آن فیلیپ راث بود. به این
ترتیب فیلیپ راث که در آثارش تصویری از اخلاقیات و روحیات یهودیان آمریکا بهدست
میدهد، به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر آمریکا شناخته
شد. یکی از مهمترین ویژگیهای فیلیپ راث و برتری او نسبت به دیگر نویسندگان
آمریکایی این است که آثار او مطلقاً عامپسند نیست، اما مخاطبان انبوه دارد. او در
آثارش نشان میدهد که انسان هر چقدر هم تلاش کند محال است به خوشبختی و سعادت مطلق
دست یابد. مهمترین
مضمون آثاری که فیلیپ راث در جوانی پدید آورده، سکسوالیته و مهمترین مضمون آثاری
که در سالخوردگی نوشته، جدال با پیری و سکسوالیته است. حتی در آمریکا هم عدهای از
منتقدان اعتقاد دارند که برخی از آثار راث از قلمرو پورنوگرافی میآید. برای مثال
هنگامی که در سال ۲۰۰۰ رمان «ضعفهای انسانی» از فیلیپ راث منتشر شد، عدهای از این نظر بر
او خرده گرفتند. راث در این رمان یک استاد ادبیات را نشان میدهد که زبان گزندهای
دارد و به همین دلیل هم به ناحق او را به راسیسم متهم میکنند. او این رمان را در
سایه ماجرای بیل کلینتون با مونیکا لوینسکی نوشت و قصد داشت به این بهانه از نظام
سیاسی آمریکا که رییس جمهورش را منزه میخواهد انتقاد کند. در این میان سکسوالیته
و خواهشهای تن در نظر راث فقط در حد یکی از خصوصیات انسانی مطرح است. مشکلات یا «شکوههای»
پورتنوی: داستان در اتاق یک روانکاو شکل میگیرد. ژرژ
باتای، فیلسوف فرانسوی میگوید: «وقتی که انسان بهگونهای رفتار کند که رفتارش با
عرف و هنجارهای اجتماعی در تقابل قرار داشته باشد، میتوانیم از اروتیک سخن بگوییم.»
آمریکای
منزه» از رمانهای فیلیپ راث است که در آن فرد و انحرافهای جنسی و شخصیت ویژهاش
دخالتی در اضمحلال و تباهی ندارد. بلکه مجموعهای از شرایط سیاسی و اجتماعی ناگهان
دگرگون میگردد و بنیانهای خانواده را درهم میریزد. جایزه
پولیتزر در سال ۱۹۹۸ به این رمان تعلق گرفت و بسیاری از منتقدان این اثر را به رغم برخی
مشکلات ساختاریاش از مهمترین آثار فیلیپ راث میدانند. از قرن
نوزدهم یهودیان بهتدریج به ایالت متحده آمریکا مهاجرت کردند و اکنون شمار آنان از
شش میلیون نفر هم گذشته است. آنها به تربیت و آموزش فرزندانش بسیار اهمیت میدهند
و عمدتاً به قشر متوسط مرفه آمریکا تعلق دارند. از مهمترین نویسندگان یهودیتبار
در آمریکا میتوان از برنارد مالامه و سائول بلو نام برد. فیلیپ راث
خود را یک نویسنده یهودیتبار نمیداند. او همواره گفته است: من یک نویسنده یهودی
نیستم، بلکه نویسندهام و یهودی هم هستم.»
4
اورزولا کرشل، شاعر و نویسندهی
آلمانی، برای تازهترین رمان خود، "دادگاه بخش"، برندهی جایزهی
"کتاب سال آلمان" شد. این نویسنده نگارش اثر خود را "ادای دینی به
قربانیان ناسیونال سوسیالیسم" میداند. "دادگاه
بخش" (Landgericht) به
زندگی قاضی یهودیمذهبی میپردازد که در دوران حکومت نازیها ناگزیر از آلمان
گریخته و پس از ده سال زندگی تبعید در کوبا، در سال ۱۹۴۷ به زادگاه خود باز میگردد و "حق خود را طلب میکند":
این قاضی پیشین که ریشارد کورنیتسر (Richard Kornitzer) نام دارد، میکوشد حیثیت و شأن انسانی خود را که
از سوی حکومت ناسیونال سوسیالیسم پایمال شده، بازیابد و در مقام قاضی در دادگاه
بخش دوباره مشغول بکار شود. تنها کسی که او را با آغوش باز میپذیرد، همسر مسیحی
کورنیتسر است که در دوران پرآشوب نازیها از آلمان مهاجرت نکرده، ولی ناگزیر شده
دو طفل خردسالش را برای نجات از فقر و گرسنگی به لندن بفرستد. تنها کسی که ریشارد
را برای رسیدن به هدفش یاری میرساند، همین زن است. مبارزه با بیعدالتی ساختار رمان اورزولا کرشل (Ursula Krechel) رمان خود را بر اساس رویدادی واقعی طرحریزی
کرده است و در بازسازی آن از اسناد و مدارک و نامههای ریشارد کورنیتسر سود برده
است که تا به امروز در آرشیوهای ادارات گوناگون آلمان حفظ شدهاند. ساختار رمان هم
بر پایهی این اجزای تشکیل دهنده بنا شده است: کرشل همزمان با بازگویی داستان
قاضی کورنیتسر در متن اجتماعی ـ اقتصادی جامعهی پس از جنگ آلمان، جابهجا اصل این
اسناد و مدارک را به چاپ رسانده یا شمههایی از آنها را نقل کرده است. از اینرو
رمان "دادگاه بخش" مجموعهای از رویدادهای تخیلی و واقعی تاریخی، تحلیلهای
اجتماعی و مقالههای طولانی دربارهی وضعیت هنری ـ فرهنگی آلمان پس از جنگ و زندگی
روزمرهی مردم آنست. انتقاد منقدان برخی از منقدان ادبی همین نکات را "ضعف و نقص"
این اثر میدانند و انتقاد میکنند که خوانش اغلب بخشهای رمان "مانند کلاسهای
درس تاریخ و سمینارهای علمی" است. اورزولا کرشل خود نگارش این رمان را "ادای دینی به
قربانیان ناسیونال سوسیالیسم" میداند. او هنگام دریافت این جایزه از سیاستهای
"مهاجرستیز" کشورهای اروپایی در عدم پذیرش پناهجویان حکومتهای
دیکتاتوری انتقاد کرد و گفت: «اروپا از خود دژی ساخته است.» از میان ۶ نامزد
دریافت "کتاب سال آلمان" که به مرحلهی نهایی راه یافته بودند، کرشل
تنها زن نویسنده بود. هر یک از ۵ نامزد
دیگر "جایزهای" معادل ۲۵۰۰ یورو
دریافت کرد. اورزولا کرشل در شهر تریر به دنیا آمده و در دانشگاه کلن در
رشتههای ادبیات آلمانی، تئاتر و تاریخ هنر تحصیل کرده است. نخستین اثر این شاعر و
نویسنده که در سال ۱۹۷۴ منتشر شد،
"اریکا" نام دارد که نمایشنامهای است متاثر از روح جنبش دانشجویی و
جنبش زنان در سالهای واپسین دههی ۱۹۶۰. از
کرشل چندین نمایشنامه و نمایشنامهی رادیویی نیز به اجرا درآمده است. "دادگاه
بخش" دومین رمان اوست. "شانگهای دور از کجا" نخستین رمان کرشل بود
که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. او در این اثر به سرنوشت یهودیان
تبعیدی در دوران آلمان هیتلری میپردازد. در جریان نگارش این رمان بود که کرشل به
پروندهی ریشارد کورنیتسر برخورد و او را قهرمان رمان "دادگاه بخش" کرد. جایزهی "کتاب سال آلمان" که از سوی اتحادیهی
بورس کتابفروشان و ناشران آلمان اهدا میشود، هر سال در شب پیش از آغاز نمایشگاه
کتاب فرانکفورت، در "کلیسای پاول" شهر فرانکفورت به یکی از نویسندگان
آلمان اهدا میشود که "به ترویج زبان و فرهنگ" این کشور یاری برساند.
سال گذشته اویگن روگه با رمان "در زمان روشنایی رو به کاهش" این جایزه
را از آن خود کرد.کتاب سال
آلمان؛ رمانی دربارهی حقطلبی
ریشارد کورنیتسر بهمحض ورود به
آلمان نامهنگاری با "مقامات مسئول" را که توجهی به او و به خواستهای
او ندارند، آغاز میکند و با آن که پیوسته با سد سکوت و امتناع آنان روبرو میشود،
به کار خود ادامه میدهد. انگیزهی کورنیتسر در این راه پر فراز و نشیب، باور راسخ
او به حق و عدالت است که به دلایل رفتار و برخوردهای غیرانسانی و نامنصفانهی
"تازه به قدرت رسیدهها" دچار تزلزل میشود. بیش از هر چیز، شکست
کورنیتسر در از سرگیری زندگی مشترک با همسر و فرزندانش او را از پای درمیآورد؛
دختر و پسر این خانوادهی از هم پاشیده که به سن بلوغ رسیدهاند، به عنوان
شهروندان بریتانیا زندگی در این کشور را به بازگشت به آلمان و به آغوش خانواده
ترجیح میدهند.
هیات داوران اهدای جایزهی
"کتاب سال آلمان" به دلیل همین ساختار پیچیده و نامتعارف، این نویسندهی
۶۵ ساله را شایستهی دریافت این جایزهی ۲۵ هزار یورویی دانسته است. در توضیحی که این هیات در مورد
علت گزینش خود داده، آمده است: «نثر رمان "دادگاه بخش" میان زبانی
روایتی، مستند، مقالهمانند و تحلیلی در نوسان است. کرشل گاه شاعرانه و گاه خشک و
موجز تصویری همهسویه از جامعهی آلمان پس از جنگ ارائه میدهد؛ از وضعیت معماری
آن دوران گرفته تا زندگی روزمره و تناقضات روانی افراد یک خانواده...»
در بارگاه باران
این سرود را به خاطر بسپار
بوی یادمان های رفته را دارد...ه. ح.
مولتی ویتامین علیه نفوذ و گسترش سرطان
بر اساس یافته های محققان آمریکایی، مصرف روزانه یک قرص مولتی ویتامین ممکن است احتمال ابتلا و گسترش سرطان را در مردان کاهش دهد.
تحقیق آن ها بر پایه بررسی وضعیت حدود ۱۵ هزار مرد بالای ۵۰ سال، به مدت بیش از یک دهه استوار است.
نتیجه پژوهش های آنان که در نشریه تخصصی انجمن پزشکان آمریکا چاپ شده است، حاکی از کاهش جزئی موارد ابتلا به سرطان در مردانی است که قرص های ویتامین مصرف میکرده اند.
اما متخصصان هشدار میدهند که برخی تحقیقات دیگر به نتایجی متفاوت رسیده اند و رژیم غذایی مبتنی بر میوه و سبزیجات را توصیه سالمتری دانسته اند.
مکمل های ویتامینی، از جمله ویتامین دی، عمدتا برای افراد بالای ۶۵ سال توصیه میشوند.
هرچند نظرات درباره فوائد کلی مولتی ویتامینها برای سلامتی انسان متفاوت است، بعضی تحقیقات نشان میدهند که ضرر مصرف قرص ویتامین برای افراد سالم، از فایده اش بیشتر است و تحقیقات دیگر نیز حاکی از آنند که مصرف ویتامین هیچ تاثیر مثبتی بر سرطان ندارد.
با این حال، محققان دانشکده پزشکی هاروارد داده های مرتبط با مردانی را تحلیل کردند که در دو گروه، هر روز یکبار به آن ها یا قرص مولتی ویتامین و یا قرص 'دارونما' داده میشد.
از هزار نفری که در طول یک سال مولتی ویتامین مصرف میکردند ۱۷ نفر سرطان گرفتند و از هزار نفر دوم که قرص دارونما مصرف میکردند، ۱۸ نفر.
دکتر هاوارد سِسو، یکی از محققان، گفت: "مطالعات بسیاری حاکی از آنند که خوردن مواد مغذی ممکن است ریسک ابتلا و گسترش سرطان را در مردان کاهش دهد. اکنون میدانیم که مصرف روزانه مولتی ویتامین، علاوه بر رفع کمبود ویتامین و مواد معدنی، ممکن است به عنوان عاملی برای پیشگیری از سرطان در مردان میانسال و مسن در نظر گرفته شود."
محققان نمیدانند که آیا میتوان همین تاثیر مشابه را بر زنان یا مردان جوانتر نیز مشاهده کرد یا نه.
دکتر هِلگا گرول از مرکز تحقیقات سرطان بریتانیا گفته است: "با وجود این که در مردان مورد آزمایش در این تحقیق شدت ابتلا به سرطان کمی آهسته تر شد، ما نمی توانیم اطمینان داشته باشیم که نتیجه این تحقیق واقعا ریشه در واقعیت دارد یا صرفا بر اثر شانس بوده است."
"تحقیقات گسترده دیگری به ما میگویند که مکمل های معدنی و ویتامینی عاملی برای پیشگیری و محافظت از سرطان نیستند. آن ها یا هیچگونه تاثیری ندارند یا حتی در بعضی موارد ریسک ابتلا به سرطان را نیز افزایش میدهند."
"بهترین راه برای رساندن همه ویتامین ها و مواد معدنی به بدن، دنبال کردن یک رژیم غذایی سالم و متعادل است که مصرف میوه و سبزیجات از اجزاء ثابت آن است. اکثر افراد سالم نیازی به مکمل های دارویی ندارند؛ مگر آنکه پزشک معالجشان به آن ها توصیه کند."
به مناسبت آغاز فصل برداشت زيتون در ايران
خوراک دارويي به نام زيتون!
يک کاسه کوچک از اين محصول بينظير، از نظر خيليها، خوشمزهترين مخلفاتي
است که ميتواند روي سفره غذا وجود داشته باشد. بعضيها «پرورده»اش را دوست دارند،
با رب انار و گردو و گلپر بسيار خوشمزه ميشود. بعضيها براي سالمتر بودن تغذيهشان،
از روغن اين محصول استفاده ميکنند، زيرا گفته ميشود هرکس با مصرف روزانه دو قاشق
غذاخوري از آن ميتواند بدن خود را در برابر بيماريهاي قلبي و عروقي بيمه کند.
خداوند در قرآن به آن قسم ياد کرده است. برگش، مثل کبوتر، نماد صلح است و تاج
افتخار قهرمانان المپيک از ديرباز، حلقهاي از اين برگها بود.
زيتون، نماد صلح
در کتابهاي کهن مثل «ايلياد» هومر، روغن زيتون تنها به عنوان محصولي لوکس براي
ثروتمندان شناخته شده است که براي آرايش پهلوانان به کار ميرفت؛ زيرا جنگجويان
بعد از استحمام به خودشان روغن زيتون ميزدند، اما نه اشارهاي به کشت اين گياه
شده است و نه بر روي باغي که روي سپر آشيل نقش شده است، زيتوني وجود دارد. اما
اگرچه در ايلياد هيچ اشارهاي به کشت زيتون نشده است، وجود آن در کتاب «باغ
السينوس» نشان ميدهد که زيتون در زمان نگارش «اديسه» شناخته شده بوده است.
تپههاي آهکي «آتيکا» در يونان، اولين مکان کشت زيتون در دنيا شناخته شده است. از
قرنها پيش، زيتون از آنجا به تمامي نواحي همپيمان يونان رفته است. در زمان
سولون، حقوقدان يوناني، زيتون به قدري گسترده شده بود که او وضع قوانيني را براي
کشت منظم اين درخت در آتيکا ضروري دانست. در آن زمان حتي صنعت سفالگري مردم آتن
نيز به دليل وجود تقاضا براي ظروفي که در آنها روغن زيتون صادر شود، رونق داشت.
زيتون به جايگزين مناسبي براي چربيهاي حيواني و کره مصرفي مردم نواحي شمال يونان
تبديل شد و در بين ملل جنوب نيز نه تنها نشاني از صلح، بلکه نمايانگر ثروت و وفور
کشور بود. حمل شاخههاي آن در جشن بزرگ يونان، افشاندن زيتون وحشي براي قهرمانان
المپيک، تاج زيتون فاتحان رومي در مراسم استقبال و هديههاي نمادين صلح که سواره
نظام دوران بربرها در بازديدهاي امپراتوري به کار ميبردند، از موارد کاربردي
زيتون بود. در ميان يونانيان روغن زيتون بهعنوان يک ماده غذايي مهم اهميت زيادي
داشت. روميان از آن بيشتر براي آشپزي و غذا استفاده ميکردند و بهعنوان مادهاي
ضروري براي آرايش پرارزش بود. در روزهاي پرشکوه امپراتوري بعدي اين به صورت يک اصل
درآمد که زندگي طولاني و خوش به روغن زيتون بستگي دارد.
«پليني» ـ مورخ و طبيعي دان روم باستان ـ پانزده گونه زيتون کشت شده در دوران خودش
را توصيف ميکند که روغن به دست آمده از گران قيمتترين گونه آن در ناحيه
کامپانيا، عاليترين نوع شناخته شده براي بزرگان رومي بود.
خوراک شناس امپراتور با خواباندن زيتون خام در آب نمک بهعنوان تحريککننده اشتها،
به اين ميوه ارزش بيشتري بخشيد. ترشي زيتون با حفظ خصوصيات و طعم خود در انبارهاي
زير خاک شهر تاريخي پمپي ايتاليا يافت شدهاست. آب تلخ زيتون يا پس مانده حاصل از
آن در خلال روغنگيري و برگهاي گس آن داراي خواص بسياري است که نويسندگان دوران
بسيار دور، به آنها اشاره کردهاند. پزشکان رومي از روغن زيتون تلخ وحشي در پزشکي
استفاده ميکردند.
ميوهاي با يک شوراي بينالمللي!
در حال حاضر كاشت و مصرف زيتون گستردگي فراواني در جهان پيدا کرده است و اگر چه
ناحيه مديترانه که خاستگاه آن است همچنان توليدکننده عمده زيتون است، اکنون در
خيلي جاهاي ديگر از دنيا هم با موفقيت کشت ميشود. يک درخت زيتون که با ديوارهاي
آجري بلند محافظت ميشود، در باغ فيزيک چلسي لندن نگهداري ميشود. زيتون مدت زمان
کمي پس از کشف قاره آمريکا توسط ساکنين اسپانيايي به آنجا انتقال يافته است.
اين گياه در شيلي به فراواني سرزمين اصلي زيتون کشت ميشود، درحالي که روغن به دست
آمده از ميوه آن کيفيتي متوسط دارد.
در قرن 17 مبلّغان مذهبي آن را به مکزيک بردند و توسط همين نمايندگان در کاليفرنيا
کاشته شد که در آنجا براثر سوء مديريت فاتحان انگلوساکسون، کشت آن متوقف گشت. در
ايران و ارمنستان، آن را در دوران نسبتاً اوليه تاريخ ميشناختند و ناصرخسرو در
سفرنامه خود از وجود زيتون در «طارم رودبار» سخن گفته است. در حال حاضر باغهاي
زيتون بسيار زيادي در مصر عليا وجود دارد. درخت زيتون به کشاورزي چين نيز معرفي
شده است و يکي از منابع مهم افزوده شده براي کشاورزان استراليايي محسوب ميشود.
کوينزلند داراي آب و هوايي بسيار مطلوب براي زيتون است و در جنوب استراليا نزديک
«آدلايد» نيز به خوبي رشد ميکند.
جالب است بدانيد که زيتون، شوراي بينالمللي دارد، شوراي ملي دارد، برايش همايش
ملي برگزار ميشود... خلاصه کلي اعتبار براي خودش دست و پا کرده است!
شوراي بينالمللي زيتون، تحت نظارت سازمان ملل و سازمان جهاني غذا(فائو) در
اسپانيا فعاليت ميکند و ايران به عنوان يکي از کشورهاي زيتون خيز، از سال 2010
ميلادي به عضويت اين شورا در آمده است. تا به حال چند همايش ملي درباره زيتون
برگزار شده است که با گردآوردن کارشناسان، مسئولان و توليدکنندگان، به دنبال ايجاد
فضايي بهتر براي رشد کمي و کيفي توليد زيتون در کشور است. در اين همايشها، آخرين
يافتههاي پژوهشگران و اساتيد درباره زيتون در قالب مقالات علمي بررسي ميشود که
به چاپ آنها در يک مجموعه مفيد ميانجامد.
يک ميوه و هزار خاصيت!
زيتون در دستورات غذايي کاربرد متفاوتي دارد: در مخلوطهاي نوشيدني چاشني معروفي
به شمار ميرود، در سوسيسها ممکن است در مارتادلا مورد استفاده قرار بگيرد و
استفاده از آن در پخت نان نيز بسيار رايج است.
زيتون نقرس و رماتيسم را درمان ميکند، برگ زيتون با اثر مقوي درمان کننده فشار
خون و زخمهاي عفوني است. شيرابهاي قندي از ساقه اين درخت ترشح ميشود که مصرف
خوراکي دارد. روغن زيتون، سوزش و درد ناشي ازسوختگي را تسکين ميدهد و از بروز
تاول جلوگيري ميکند. کمپرس پوست در موارد آفتاب زدگي، سرمازدگي، گزش مار، عقرب و
حشرات با روغن زيتون سبب تسکين درد و سوزش و التيام ميشود. همچنين ماساژ پوست با
روغن زيتون، تعريق زياد را کاهش ميدهد و مژه و ابرو را تقويت ميکند. ماساژ پوست
سر با روغن زيتون سبب تقويت پوست و مو ميشود. چند قطره روغن زيتون سريعا خارش و
سوزش چشم و پلک راتسکين ميدهد، آبريزش چشم را برطرف ميکند و قوه بينايي را تقويت
ميکند.
مخلوط مساوي روغن زيتون و گليسيرين، نقش مفيدي در معالجه پوست پاي ترک خورده، شوره
سر، سفيد شدن و ريزش مو دارد. پوست و برگ درخت زيتون داراي خواص تببر است. روغن
زيتون دفع کننده سنگ کيسه صفرا است؛ براي اين منظور بايد آن را با آبليمو مصرف
کرد. روغن زيتون براي رفع سرفههاي خشک مفيد است. براي رفع پيوره لثه، آن را بر
روي لثه ميمالند. جويدن برگ زيتون براي از بين بردن زخمهاي دهان مفيد است، مصرف
روزانه آن از امراض قلبي و سرطان جلوگيري ميکند و بالاخره روغن زيتون بهترين روغن
براي پخت و پز است، زيرا بر اثر حرارت خراب نميشود. دوام و مدت نگاهداري آن نسبت
به روغنهاي ديگر بيشتر است و حتي ميتوان آن را فريز کرد.
زيتون درختي پر ثمر و روغن ميوه آن، غذا و دارويي مفيد در درمان اختلالات گوارشي،
کبدي، کليوي، پوستي و عفوني است.
پژوهشگران معتقدند مصرف روغن زيتون، خطر سرطان سينه را در زنان کاهش ميدهد. آنها به
زنان توصيه ميکنند که در رژيم غذايي خود از زيتون و روغن آن استفاده کنند، زيرا
به جز خاصيت ضد سرطاني، فوايد فراوان ديگري هم دارد که از جمله آنها، ملين بودن،
نرم کردن عضلات و آرامبخشي درد استخوان است. همچنين روغن زيتون به موها نرمي و
لطافت خاصي ميبخشد و باعث تقويت مو ميشود. عصاره زيتون براي چين و چروک پوست
بسيار مفيد است و باعث لطافت و نرمي و شادابي پوست صورت ميشود. اخيرا دارويي بنام
زيتونکس در ايران توليد شده است که از عصاره برگ زيتون تهيه شده است و براي درمان
تبخال از آن استفاده ميشود.
زيتون زيانهايي نيز دارد که از جمله آنها ميتوان به از دست رفتن طعم و بوي روغن
آن، بعد از گرم کردن اشاره کرد.گرم شدن در دماي بالا ميتواند باعث بيثباتي و
ناپايداري روغن شود که باعث ايجاد بيماريهاي قلبي در مصرف کنندگان ميشود. مصرف
زياد ميوه زيتون به لاغري، بيخوابي و اختلالات تنفسي
ميانجامد.
زيتون خوب، زيتون بد!
در دنيا حدود 3هزار رقم زيتون وجود دارد. 18 نوع از آنها در ايران کشت ميشود که
انواع زرد، روغني، فيشومي، ماري، شنگه و دزفولي بهترينهايشان است. مطابق آمار،
مصرف سرانه زيتون در بعضي از کشورهاي توليدکننده آن از اين قرار است: يونان، 24
کيلوگرم، سوريه 27 کيلوگرم، اسپانيا 14 کيلوگرم و ايتاليا 12 کيلوگرم. اين ميزان
در ايران، فقط 160 گرم است که بنا به گفته کارشناسان، بايد به 900 گرم در سال
افزايش يابد.رنگ روغن زيتون باکيفيت، سبز مايل به زرد است و بوي ميوه زيتون يا علف
يا گوجه فرنگي ميدهد. اگر روغن زيتون خالص را روي زبان بريزيم، و دو نفس عميق
بکشيم، پس از عبور اکسيژن از روي آن، در دهان احساس سوزش ميکنيم.
سيد احمد بلندنظر ـ رئيس شوراي ملي زيتون در ايران، در حاشيه همايش ملي زيتون، با
اشاره به پايين بودن سرانه مصرف زيتون در کشورمان ميگويد: روغن زيتون به عنوان
محصولي با خواص غذايي ـ دارويي، در سبد خريد ايرانيان ديده نميشود، در حالي که در
بدترين رستورانهاي يونان، با غذا سرو ميشود. مردم بايد از مصرف زيتون بدون هسته
-که خواص خود را از دست داده است ـ زيتون تصفيه شده، بيبو، مغزدار، شکسته و زيتون
سياه بپرهيزند و فقط از زيتون سبز مصرف کنند. هم اکنون 103 هزار هکتار از اراضي
کشور زير کشت زيتون قرار دارد که 60 درصد اين باغات، بارور و 40 درصد آنها
غيربارور هستند. براي تامين روغن زيتون مورد نياز کشور، بايد سالانه 6 تا 10 هزار
تن روغن زيتون و زيتون از کشورهاي اسپانيا، يونان، ترکيه، سوريه، تونس و ايتاليا
به ايران وارد شود.
شاهرخ ظهيري ـ رئيس کميسيون کشاورزي اتاق بازرگاني، صنايع و معادن تهران نيز
درباره آثار مثبت توليد و مصرف زيتون ميگويد: صنعت زيتون، 30 درصد به اقتصاد و 70
درصد به سلامت جامعه مربوط ميشود، ولي تاکنون در زمينه افزايش سرانه مصرف آن در
کشور، فرهنگ سازي نشده است. اين که سازمان ملل متحد، شوراي بينالمللي اين محصول
را تشکيل داده است، نشان ميدهد مصرف زيتون از اهميت ويژهاي برخوردار است. اين
شوراي بينالمللي، مجموعه تسهيلاتي مثل وام، اعزام کارشناس و ساير کمکها براي
توسعه کشت زيتون، اصلاح نژاد، شناخت موقعيتهاي کشت در مناطق مختلف و نحوه برداشت
محصول را در اختيار کشورهاي مستعد کشت آن قرار ميدهد. اگرچه ايران از اعضاي فعال
اين شوراي بينالمللي است، اما همچنان به دنبال رفع نواقص کشت زيتون در کشورمان
هستيم. انتظار داريم جامعه رسانهاي به اين مساله بيشتر از گذشته توجه کند و امکان
اطلاع رساني در زمينه خواص روغن زيتون و نحوه تشخيص روغنهاي باکيفيت را فراهم
کند.
قسم به زيتون!
يحيي آلاسحاق ـ رئيس اتاق تهران، در همايش ملي زيتون با اشاره به نتايج يک تحقيق
علمي ميگويد: ساکنين حوزه درياي مديترانه کمتر از ساير مردم دنيا به بيماريهاي
قلبي، عروقي و سرطان مبتلا ميشوند، زيرا رژيم غذايي مديترانهاي شامل غذاهاي
دريايي، زيتون و روغن زيتون و گوجه فرنگي است. بيدليل نيست که خداوند در قرآن به
زيتون قسم ياد ميکند.
پروفسور فريدون شهيدي ـ کارشناس شيمي مواد غذايي و استاد دانشگاه تورنتو، ضمن نقل
قولي از بقراط که 2400 سال پيش توصيه کرده است «بگذاريد غذا، داروي شما باشد»، ميگويد:
نتايج تحقيقات در کانادا نشان ميدهد که حدود 80 درصد امراض قلبي و 40 درصد امراض
سرطاني با کاهش ريسکهايي مثل سيگار کشيدن، عدم تحرک و تغذيه بد، قابل رفع است.
کارکرد غذاي مفيد در سلامت، پيشگيري است و تأثير آن در طولاني مدت خودش را نشان ميدهد
اما دارو در کوتاه مدت، براي معالجه بيماري استفاده ميشود. زيتون به عنوان نوعي
غذا بايد به صورت مداوم مصرف شود تا آثار خودش را نشان بدهد.
اگر روغن زيتون خور شديد، آن را به طور دائم مصرف کنيد!
توجه به استفاده از روغن زيتون، وقتي اهميت بيشتري پيدا ميکند که بدانيم ميانگين
سن سکته قلبي در ايران كاهش يافته است، روزانه 410 نفر در ايران بر اثر بيماريهاي
قلبي و عروقي فوت ميکنند، ايرانيان سالانه يك ميليارد دلار از درآمدهاي خود را
صرف درمان اين بيماريها ميکنند و هزينه يک عمل جراحي قلب و عروق (معادل 20
ميليون تومان)، تقريباً سه برابر بيشتر از هزينه مصرف 60 سال روغن زيتون ( معادل 7
ميليون و 200 هزار تومان) است، ضمن آن که مبلغ جراحي را بايد فورا و يک روزه به
حساب بيمارستان واريز کنيد، اما پول زيتون مصرفيتان را در طول 60 سال به تدريج ميپردازيد!
محمدمهدي راسخ ـ دبيرکل اتاق تهران در نشست خبري همايش ملي زيتون و سلامت جامعه ميگويد:
بخش عمده روغن زيتونهاي معرفي شده به بازار ايران، وارداتي، و عموماً براي انسان
زيانآور است، درحالي که با دستيابي به خودکفايي در توليد زيتون ميتوانيم مصرف
روغن زيتون با خواص مطلوب براي انسان را رشد بدهيم كه اين روند از نظر اقتصادي هم
براي کشور سودمند است.
گروه گزارش روزنامه ی اطلاعات
بدرود!
با شبی روزان و فروزان
سرشار از رویاهایی که
باید درست درآیند
امروز ۵ شنبه ی طلاباران پاییز و فردا: آدینه ی پربار درون، پایان هفته ی سبزتان را با پیشخوان تندرستی دکتر شفا سپری کنید
این نوشته ها را پیشکش می کنم به ناهید ام نازنین؛ و دوستان اهورایی اش: فاطی و همسر دوست داشتنی اش و دوستانش که برگ هایی از گل های ملکوت راستی و درستی اند...ه.ح.
فردا پگاه به این کُنج سری بزنید و تازه شوید*
پیام به راشنای یگانه ی هستی ام:
تنت به ناز طبیبان نیاز مباد
اما چند پرسش برای اندیشیدن:
پاسخ آن ها را فردا خواهید خواند.
۱. سندروم انترک در مدیران ناشایسته و انتصابی چه مشخص هایی دارد؟
۲. آیا به تازگی به داروخانه ای در شهرتان ( و یا به صورتی زنده در کیانپارس اهواز رفته اید که از دوز دارو بدزد (کم بدهد. یعنی به جای 20 کپسول آموکسی سیلین، 12 کپسول به بیمار تحویل دهد) و بقیه ی پول بیمار را به عنوان "جایزه" ( آن طور که آقای دکتر پشت پیشخوان مدعی است) آدامس "وایت" بپردازد؟
۳. موش های بازیگوش در پاتیل های کارگاه کیک پزی اهواز چه کار می کنند؟
۴. چرا در ماکارونی سازی حاشیه ی اهواز، علاوه بر افزودنی های مجاز مانند فضله های جونده و پرنده، عرق بدن کارگران حمام ندیده و مبتلا به قارچ و انگل هم با خمیر اسپاگتی مخلوط (میکس) می شوند؟
۵. چرا بچه های روستایی از شهری های مرفه با هوش ترند؟
**
اندرز بقراطی دکتر شفا:
دو پزشک همراه خود را فراموش نکنید: پاهایتان! اگر آن ها به تحرک واداشته شوند، به نواخت طبیعی اجزای بدنتان کمک می کنند، چربی های اضافه را می سوزانند و...
امشب ساعت 8 شما را با چند پرسش روبرو می سازیم تا به آن ها بیندیشید و پاسخشان را پسینگاه آدینه بخوانید*
سبزی ها داروخانه ی دم دست و امن
تا چندي پيش سبزيخوردن پاي ثابت اكثر سفرههاي ايراني بود. وقتي سفره پهن ميشد اولين چيزي كه در مركز
سفره خودنمايي ميكرد، يك سبد پر از انواع سبزيهاي تازه به همراه پيازچه و تربچهنقلي قرمزرنگي بود كه همچون گل جلوه ميكرد؛ سبزيهايي كه اشتهاي افراد را برميانگيخت و ميل به خوردن غذا را دوچندان ميكرد، اما حالا ديگر حضور اين سمبل شادابي و طراوت سفره كمرنگ شده است.
انواع سسهاي سفيد، قرمز، خردل، ترشيهاي مختلف و انواع چيپسها و اسنكهاي سبزيجات جايگزين اين جلوه طبيعت شده است.
حال وضعيت به گونهاي شده است كه عدهاي از خانمهاي جوان خواص تغذيهاي و درماني سبزيها را نميدانند و حتي برخي از اقلام آن را نميشناسند بنابراين بد نيست با برخي از انواع سبزيخوردن آشنا شده و به خواص تغذيهاي آن پي ببريم و اين اطلاعات را به نسل بعد خود نيز انتقال دهيم.
تره؛ كاهنده فشار و كلسترول خون
اين سبزي ساقه ندارد و از نظر خواص تغذيهاي شبيه به سير و پياز است، اما طعم و بوي ملايمتري دارد. تره 2 نوع دارد؛ برگهاي يكي كوتاه و نازك بوده و اغلب در بهار و تابستان ميرويد، ديگري ترهفرنگي است كه برگهاي پهن، قوي و بلند داشته و پياز آن مشخص است.
تره به دليل پتاسيم بالايي كه دارد ادرارآور خوبي بوده و سموم را دفع و از فشار و كلسترول بد خون ميكاهد. منيزيم آن از بروز سرطان روده و پروستات جلوگيري كرده و اگر به همراه غذا ميل شود سوءهاضمه را درمان كرده، از سوزش معده كاسته و يبوست دائمي و بواسير را بهبود ميبخشد.
همچنين ناراحتيهاي طحال را برطرف كرده و براي نقرس و درد مفاصل مفيد است، همچنين تمايلات جنسي را افزايش ميدهد.
تره به دليل مواد خشبي نفاخ است. بر اين اساس هر چقدر ظريفتر و جوانتر باشد قابليت هضم بهتري داشته و مواد مغذي آن بهتر جذب ميشود.
تربچه با سلولهاي سرطاني ميجنگد
اين سبزي برگهاي پهن و كركدار داشته و داراي انواع ترب سفيد، سياه و قرمز است. ترب طبيعت گرم دارد و كمي نفاخ است. به دليل دارا بودن مواد گوگرددار خاصيت ضدعفونيكنندگي فراواني دارد، همچنين اشتهاآور خوبي است.
ويتامين C فراوان آن در رفع بيماريهاي دهان و پيوره موثر است و از پوسيدگي دندانها ميكاهد. اين ويتامين در برگ تربچه چندين برابر بيشتر است و اگر به همراه غذا خورده شود، به جذب آهن كمك ميكند.
براساس تحقيقات انجامشده، تربچه سلولهاي سرطاني بدن را از بين برده و در بهبود عوارض شيميدرماني موثر است.
همچنين به دليل دارا بودن يد براي بيماران مبتلا به گواتر مفيد است و با تنظيم سوخت و ساز بدن، گردش خون را بهبود ميبخشد و براي دفع سنگ كليه و كيسه صفرا مفيد است.
ريحان؛ آرامبخش و خوابآور
اين سبزي بسيار معطر و خوشبوست. ضد يبوست، ضدتشنج، رفعكننده سردردهاي عصبي (ميگرن) و سرگيجه است و به دليل تركيبات آرامبخش براي رفع بيخوابيهاي اضطرابي موثر بوده و مسكن خوبي به شمار ميرود.
ريحان، شير مادران شيرده را زياد ميكند و براي رفع التهاب كليه مفيد است. اين سبزي نفاخ نيست و اسپاسمهاي معده را برطرف ميكند.
شاهي؛ محرك فعاليت كليهها
اين سبزي طبيعت معتدلي دارد. به دليل دارا بودن ويتامينهايA و C جزء آنتياكسيدانهاي قوي بوده و براي دفع راديكالهاي مضر بدن مفيد است. همچنين پايينآورنده قند خون بوده و لكههاي قهوهاي و كك و مك ناشي از تماس مستقيم با نور خورشيد را رفع ميكند.
براساس تحقيقاتي كه در دانشگاه پزشكي شهيد بهشتي انجام شده است، شاهي چربي و كلسترول بد خون را كاهش ميدهد و روغنهاي فرار آن براي مخاط تنفسي، آسم، برونشيت و سرفههاي مزمن مفيد است.
تركيبات موجود در اين سبزي محرك فعاليت كليهها بوده و دافع سنگ كيسه صفرا، مثانه و كليه است و فوقالعاده براي دردهاي مفصلي و نقرس مفيد است.
جعفري؛ خونساز و قاعدهآور
اين سبزي سرشار از ويتامين و املاح معدني آهن، كلسيم و فسفر است. عادت ماهانه را تنظيم و خون را تصفيه ميكند، همچنين رودهها را ضد عفوني ميكند.
مصرف جعفري به دليل دارا بودن آهن گياهي در غذاي روزانه افراد كمخون يا بچههايي كه روند رشد ضعيفي دارند توصيه ميشود.
اين سبزي بادشكن خوبي است و درد و پيچش شكم را رفع ميكند. جعفري بيماريهاي كبدي، تنگي نفس و علائم يائسگي زودرس را رفع كرده و جويدن آن به رفع بوي بد دهان و گازهاي تخميري معده كمك ميكند.
ترخون؛ جانشين مناسب نمک
اين سبزي عطر تندي دارد و كمي تلخ است. وجود چند برگ ترخون در سبزي سفره اشتها را تحريك و نفس را خوشبو ميكند.
بوي تند آن موجب مهار رشد ميكروبهاي پوست و كاهش بوي بد بدن ميشود. ترخون به جهت اسانس تندي كه دارد جايگزين مناسب نمك بوده و مصرف آن به همراه غذا براي بيماران قلبي، افراد مبتلا به فشار خون يا اشخاصي كه رژيم غذايي بينمك دارند توصيه ميشود.
اين سبزي اعصاب را تقويت كرده و به هضم غذاهاي پرچرب كمك ميكند و يك آرامبخش ملايم است. ترخون سمزداي خوبي است و موجب تسكين درد و رفع مشكلات قاعدگي از جمله تهوع و ضعف ميشود. اين سبزي قدرت دفاعي بدن را بالا برده و از شدت بيماريهاي ويروسي ميكاهد.
گشنيز؛ كاهنده قند خون
اين سبزي طبيعت سردي دارد و بوي خوشايندي ندارد. چينيها اين سبزي را جعفري چيني مينامند. گشنيز فشار و قند خون را كاهش داده، عطش و تهوع را رفع ميكند و مسكن خوبي است. تقويتكننده قلب، مغز و معده است. ضد اسپاسم، معرق و محرك اشتهاست و بهترين داروي كبد و طحال است.
اين سبزي جوشهاي پوستي و دهاني ناشي از گرمي غذاها را رفع كرده و تمايلات جنسي را ملايم ميكند. مقدار زياد آن خواب را پريشان، عادت ماهيانه را نامنظم و مصرفكننده را دچار گيجي، بيحسي و خوابي عميق ميكند.
هشدار به زائران ايراني عتبات عاليات در مورد بيماري وبا |
پیامی (یک از هزاران) به مطبوعات |
این نوشته ها را پیشکش می کنم به ناهید ام نازنین؛ و دوستان اهورایی اش: فاطی و همسر دوست داشتنی اش و دوستانش که برگ هایی از گل های ملکوت راستی و درستی اند...ه.ح.
امروز نیمروز به این کُنج سری بزنید و تازه شوید*
پیام به راشنای یگانه ی هستی ام:
تنت به ناز طبیبان نیاز مباد
مهرگانی ها
ترانه ی سوم پاییز
بانوی عبوس پاییز
بی ردا
برهنه
می آید از انتهای راه
آسمان
می پاشد اکلیل های ملکوت
بر گونه هاش
و بیابان جنوبی
تب کرده خیس
می ماند هم چنان در انتظار
کارون را در کنار...
ه.ح.
مهرگانی ها
ترانه های پاییز
2
این انگشتان و این همه روز
سینه ریز خاک؟
پیر سال
غمگین کلاغ
گشته بیرقی سیاه
حک بر سرنوشت باغ
نشسته بر چنار
خشکیده
خامُش وخواب
خراب
اما
برگ ها
گاهنامه
تراز نامه ی رویش درختان بی شمار
ما
...ه. ح.
درنگی در بازخوانی رمان نفرین نفت
با خودروی شاسی بلندی می آید و ذوق زده می گوید: اومدم ببرمت قلع تُل عروسی...
از هفتکل هم رد می شویم...
سوار می شوم، مسلح به قلم و کاغذ.
شامگاه غبار زده ی اهواز را پشت سر می گذاریم.
بوی زباله زار برومی می ماند پشت سر...
لبخندی و نکته ای معنادار: آسماری هم می ریم...
ترانه ی قدیمی را می گذارد:
گلی جون بگو ببینم:
کجا رهده کُناری
کجا رهده مُناری
کُجَه گُیَل زنبور(برادران زنبور کجایند)؟
حسین آقا و صیفور
علی ممد کجه رهد(...کجا رفت)؟
پ کجه رَهدِه تیمور (پس تیمور کجا رفته)؟
بگو جلدی بیاین (بگ زود بیایند)
همه خیلی پیاین ( همگی جوانمردند)
یو چینه که بلنده؟ (این چیه که بلند است)؟
{اشاره به تاور (برج) های پالایشگاه}
یونه کی ایچُ ونده؟ (این را چه کسی اینجا انداخته است)؟
یو خُ مثل مناره!
بلندیس چی چناره...
...
می پرسد: آخر چرا باید نوشتن در باره ی شهری پرت، بن بست فقری به نام هفت کل؟
نگاه شوخی دارد.
ول کن نیست:
- آره! مگه هفتکل چه اهمیتی داره؟ یک زمانی نفتی بود که بود! خب به ما چی؟ چه گلی به سر ما زدند؟ اون یارو که این همه تعریفش کردی، خبرچین ساواک بوده و حالا فقط دستور دارلفنونی برا هفتکلی صادر می کنه...این و اون هم که رفیق گرگ اند و سینه چاک گله!
هیچ هفتکلی قدیمی هم نیست که یک ریالش را روی ریال های دیگران بگذارد و قدمی برای بیمارستان سازی و اشتغال زایی بردارد...
بازوی راستم را که از شدت نوشتن و موشک در دست گرفتن رگ هایش تا گردن متورم شده و درد امان بری را در تمام هیکلم دوانده می گیرم...
سرش را بر می گرداند رو به من: هان؟ چرا؟
هشدار می دهم:
- خیلی داری تند می رونی...سطح و شیب های کناری این جاده ها توان همراهی با خودروی تند و تیزت ندارند...یه هو می بینی گاوی صاحاب مرده ای، جناب حضرت اشرف الاغی هم وسط جاده در حالت خلسه مونده باشه، یه هو می زنی بهشون و چپه می کنی...
اما دست بر دار نیست:
- نه! خودمونیم! بگو ببینم کی اومد از خود تو بپرسه زنده ای مرده ای؟ چند ساعت می خوابی؟ چطور می نویسی؟ هان؟ اون هم از آمریکا نشینان که برای رفع دلتنگی هاشون بر می دارن تو هوا خنک چند روز اول نوروز میان هفتکل و میگن و می خندن و تو همایش وعده ی سرخرمن میدن و هفتکل می مونه و دردهای کهنه اش...
پیشنهاد می دهم:
می شه از همون پیچ های قدیمی بروی رو به هفتکل تا درنگی در بازار کنیم و بعد برای عروسی برویم باغ ملک...
- ای به چشم! اما جواب پرسش های مرا ندادی؟ برا چی و کی می نویسی؟
نور چراغ های پر قدرت خودرویش ظلمات پیچ های را روز روشن می کند.
کجایند آن هزاران رفته که از این پیچ ها گذشتند: کارگران نفتگر در یک صد سال گذشته؟
مستمری بگیران 50 ساله ی اخیر؟
پیکاب های غله و زغال و روغن حیوانی...
و مینی بوس های آدم های آرمون به دل در کدام سیاه چاله بلعیده شده اند؟
- رفتی تو فکر؟
- هان؟
- هیچی!
این هم نقطه ای بر بلندا رو به توفشرین که پگاهی رفته منتظر ایستادی تا پیکاب مکوندی از راه برسد و تو بپری بالا رو به اهواز... از 10 تومان پس انداز کرده، 2 تومان را بابت کرایه بدهی، دروازه پیاده بشوی...و پیاده از آن جا بروی تا فلکه ی سه گوش...
گلی جون بگو ببینم:
کجا رهده کُناری
کجا رهده مُناری
بالای سر شهر خفته می ایستیم.
- اما جواب پرسش های مرا نداده ای؟ نگفته ای برا چی و کی می نویسی؟
پیاده می شوم.
پیاده می شود.
هنوز طبیعت بکر پیرامون هفتکل نفسی دارد.
بلندای روبرو را می نگرم: ارتفاعات فولوتین رو به آسماری...
بازوی راستم را مالش می دهد:
- اما جواب پرسش های مرا نداده ای؟ نگفته ای برا چی و کی می نویسی؟
نوای توشمال رعشه بر اندام دشت می اندازد..
نگاهش می کنم. در چشمان معصومش اخگران هزاران ؟ می درخشند:
چرا...؟ برای کی...؟ چطور...؟ با چی...؟ چند ساعت در روز...؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
- جوابمو نمی دی؟
- برویم سوار شویم.
می پرم روی نشیمن دانلوپ صندلی...
او هم پشت فرمان می نشیند.
استارت می زند. اما خودرو حرکت نمی کند.
- خیالمو راحت کن... بگو .. بگو... چرا... چگونه...؟؟؟؟
برای که می نویسی؟هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نوای توشمال قطع می شود.
نگاهش می کنم. از درون آینه اش کسی به زمزمه جان می گیرد:
من برای سایه ام می نویسم...ه.ح.
از راه رسیده
خزان
خسته
خاک آلود
اما در انبان
میوه ها
امید
نویدهای باران ناگهان
ابرهای بارور دگرگونی
*
خش خش
می خوانند
خونین لبان
برگان
پراکنده به پیرامون
در زیر خامُشی درختان سالیان...ه.ح.
نگاهي به جايزه نوبل ادبيات در آستانه اهداي آن در سال 2012 ميلادي
از سال 1901 ميلادي جايزه نوبل ادبيات هر ساله به نويسندهاي از يکي از کشورهاي جهان تعلق ميگيرد. نويسندهاي که بنا به خواست بنيانگذار اين جايزه آلفرد نوبل بايد اثري برجسته و درخور با رويکردهاي آرمانگرايانه خلق کرده باشد. هر چند به نظر ميرسد با چنين نگاهي منظور از اثر يک کتاب مشخص نيست بلکه مجموعهاي از فعاليتهاي ادبي يک نويسنده در نظر گرفته ميشود. آکادمي سوئدي نوبل تصميم ميگيرد تا در هر سال جايزه به چه کسي تعلق يابد. اين آکادمي معمولاً برنده نهايي خود را در اوائل ماه اکتبر معرفي ميکند و البته مراسم اهداي جايزه در زماني ديگر انجام ميگيرد. نوبل ادبيات يکي از پنج جايزهاي است که توسط آلفرد نوبل دانشمند سوئدي مخترع ديناميت به وجود آمده است. به جز ادبيات، آکادمي هر ساله در رشتههاي فيزيک، شيمي، پزشکي يا فيزيولوژي و صلح نيز جايزه خود را اعلام ميکند. تأکيد نوبل بر واژه آرمانگرايانه يا آرماني به عنوان معيار اصلي انتخاب باعث اختلاف نظرهاي زيادي شده است. در واقع اين آرمانگرايي از واژه سوئدي Idealisk به معناي ايدهآليستي ترجمه شده است و در طول تاريخ با تفاسير متفاوت و متنوعي روبهرو شده است در اوايل قرن بيستم کميته نوبل بسيار سختگيرانه به دنبال تحقق اين خواسته نوبل البته از منظر خود بود. به همين خاطر آنها به نويسندگان مشهوري چون جيمز جويس، تولستوي، آنتوان چخوف، مارسل پروست، هنريک ايبسن و هنري جيمز جايزهاي اعطا نکردند.
نمونه اين نگاه در ماجراي تاکين نيز وجود داشت. جان رونالد روئن تاکين به وسيله سي اس لوئيس نامزد دريافت جايزه بود، اما آندره استرلينگ نويسنده سوئدي عضو هيئت داوري معتقد بود که کتاب اين نويسنده از نثر خوب و قابل قبولي برخوردار نيست و به همين خاطر جايزه به ايوو آندريک رسيد.
البته خوشبختانه به تازگي بيان و عبارت سازي به شکلي آزادانه بررسي و تحليل مي شود. در حال حاضر دو ويژگي عمده و اساسي ،معيارهاي انتخاب اين جايزه به حساب ميآيند. يکي شايستگي ماندگاري و ارزشهاي ادبي نهفته در اثر و ديگري نشانههاي دال بر آرمانخواهي و آرمانگرايي در سطحي قابل قبول.در سالهاي اخير اين آرمانگرايي به نوعي به عنوان مسئلهاي تحت عنوان دفاع از حقوق بشر در سطحي وسيع و مؤثر معنا گرديده است و همين رويکرد به ظاهر حقوق بشري باعث شده که شائبه سياسي بودن جايزه پررنگ شود.
نقدهاي تند به داوري هاي نوبل
مراسم اهداي جايزه نوبل بسيار شکوهمند بوده و برندگان طي مراسمي ويژه جوايز خود را از دستان پادشاه سوئد دريافت ميکنند. جايزه نوبل يک جايزه سه قسمتي است که شامل ديپلم رسمي نوبل، مدال طلا و سند تأييد جايزه نقدي است.
اين اتفاق کهن ادبي با تمام شکوه و جذابيتهايش در اين سالها با انتقادات و نقدهايي تند روبهرو بوده است. برخي از منتقدان معتقدند که نويسندگان جهاني و سرشناس وجود دارند که هرگز برنده جايزه نشده و حتي برخي از ايشان نامزد دريافت آن نيز نبودهاند ومنتقديني ديگر بعضي از نويسندگاني را که برنده دريافت جايزه شدهاند فاقد صلاحيت و اعتبار لازم براي اين افتخار ميدانند. و البته همان طور که اشاره شد منفعتطلبيهاي سياسي و غير سياسي در روند نامزدي و انتخاب نهايي جايزه هميشه مطرح بوده است. به عنوان مثال اهداي اين جايزه در سال 2011 ميلادي به يک شاعر سوئدي به نام ترنسترومر حواشي و مناقشات زيادي را ايجاد کرد. در مورد پيشينه نوبل بايد گفت که اين دانشمند سوئدي ثروت خود به مبلغ 31 ميليون کرون سوئد را وقف اهداي جايزه به افرادي که بيشترين بهره به بشريت را رساندهاند نمود. البته بعداً نيز بنياد نوبل در جهت نگهداري و توسعه اين ثروت و البته سازماندهي اهداي جايزه تشکيل شد. آکادمي هر سال درخواستهايي را براي اعلام نامزدهاي مورد نظر ارسال ميکند.
اعضاي فرهنگستان، اعضاي آکادمي ادبيات و جامعهشناسي بنياد، استادان مطرح و شناخته شده ادبيات و زبانشناسي، و رؤساي سازمانهاي مرتبط با نويسندگان افرادي هستند که آکادمي اين فهرستهاي معرفي کانديداهاي مورد نظر را براي ايشان ارسال ميکند. در واقع هر سال هزاران درخواست ارسال ميشود و به عنوان مثال در سال 2011 ميلادي تنها تعداد 220 پاسخ و طرحنامه کامل شده به آکادمي بازگشت. تمام پيشنهادها بايد تا اول فوريه توسط آکادمي دريافت گردد. سپس آکادمي نامزدها را بر اساس اين فرمها مشخص ميکند. در ماه آوريل آکادمي به فهرستي در حدود بيست نامزد ميرسد و در ماه مي نيز فهرست به پنج نامزد نهايي خلاصه ميشود. پس از آن به مدت چهار ماه براي بررسي و مطالعه آثار اين پنج گزينه نهايي زمان صرف ميشود و در نهايت در اوائل ماه اکتبر برنده نهايي که آراي بيش از نيمي از اعضاي آکادمي را به دست آورده معرفي ميشود. هيچکس امکان دريافت جايزه نوبل ادبيات را ندارد مگر اينکه حداقل دو بار در ليست قرار گرفته باشد. جالب اين است که برخي از نويسندگان براي سالهاي متوالي مطرح شده و آثارشان بررسي ميشود و برخي ديگر شايد فقط براي يک بار نامزد شوند. آکادمي اساتيد و کارشناساني از سيزده زبان دنيا را در اختيار دارد که وظيفه بررسي آثار نويسندگان اين سيزده زبان را بر عهده دارند. اما چنانچه نويسندهاي براي دريافت جايزه نامزد شود که در دايره اين سيزده مورد قرار نميگيرد مترجمان مطمئني که سوگند وفاداري به اصل متن را خوردهاند دعوت به همکاري ميشوند. ميزان جايزه نقدي نوبل که اهميت زيادي نيز دارد ثابت نيست و بنا بر شرايط و ميزان درآمدهاي بنياد نوبل در هر سال تغيير ميکند. به عنوان مثال آکادمي اعلام کرده که ميزان جايزه در سال جاري که برنده آن تا چند روز ديگر اعلام ميشود کاهش يافته است. چنانچه احتمالاً جايزه به بيش از يک نفر تعلق گيرد ميزان پاداش نقدي به طور مساوي بين آنها تقسيم ميشود.
بازار داغ شايعات
روي مدال طلاي مشهور نوبل تصويري از نيمرخ آلفرد نوبل و تاريخ تولد و وفات او ضرب شده است. هر چند اين مدال در جوايز مختلف نوبل تفاوتهايي نيز دارد. ديپلم معروف نوبل توسط آکادميهاي مختلف که جايزه مخصوص خود را اهدا ميکنند به صورت اختصاصي طراحي ميشود و معمولاً حاوي تصوير و متن اختصاصي براي دريافت کننده جايزه است. نامزدهاي احتمالي دريافت جايزه در سالهاي مختلف تا حد امکان از سوي آکادمي مخفي نگاه داشته ميشوند. در حال حاضر تنها نامزدهاي سالهاي 1901 تا 1950 ميلادي در دسترس عموم قرار داشته و فهرست ساير نامزدها به شکلي حفاظتشده از دسترس ديگران خارج شده است. «شايعات زيادي در سراسر جهان در مورد اينکه نامزدهاي دريافت جايزه چه کساني هستند وجود دارد، خوب آيا اينها شايعه هستند و يا به نحوي اطلاعاتي به بيرون درز کرده است؟ بايد صبر کرد و نتيجه را ديد.» - آکادمي نوبل –
چنانچه پيشتر اشاره شد با استناد به مسئله آرمانگرايي و صداي بلند آن کميته به کساني چون تولستوي و چخوف توجهي ننموده است. اما برخي از فعالان ادبي معتقدند که اين رويکرد آکادمي در آن زمان ارتباط چنداني با مسئله آرمانگرايي نداشته و بيشتر حاصل تنفر تاريخي سوئديها نسبت به روسها بوده است. ظاهراً در طول جنگ نخست جهاني کميته سياست بيطرفي را در پيش گرفت. با توجه به بررسيهايي که روزنامهنگار نشريه لوموند در سال 2008 ميلادي بر روي آرشيو و مستندات نوبل انجام داد نتيجه گرفت که نويسنده و روشنفکر مطرح فرانسوي آندره مارلو در دهه 1950 ميلادي همواره براي دريافت جايزه مطرح بوده است. او رقابت بسيار نزديکي با آلبر کامو داشت، به ويژه در سالهاي 1954 و 1955 ميلادي اما در اين سالها موفقيتي به دست نياورد. سرانجام بازگشت دوباره او به نگارش رمان باعث شد تا در سال 1957 ميلادي جايزه نوبل ادبي را به دست آورد.در سال 1974، گراهام گرين، ولاديمير ناباکوف و سال بلو به عنوان گزينههاي جدي دريافت جايزه مطرح بودند اما آکادمي در کمال ناباوري جايزه را به دو نويسنده سوئدي به نامهاي ايويند جانسن و هري مارتينسون اهدا نمود. نويسندگاني که در خارج از سوئد چندان شناخته شده نبودند.البته بلو در سال 1976 بالاخره توانست جايزه را به دست آورد اما ناباکوف و گرين هرگز به اين افتخار دست نيافتند.
نوبل ورقابت با ساير جوايز ادبي
انتخاب نويسنده زن اتريشي، الفريده يلينک در سال 2004 ميلادي نيز با اعتراض شديد يکي از اعضا به نام کنوت آهنلوند روبهرو شد. او در اعتراض به اين انتخاب که آن را لطمهاي جبرانناپذير به ارزش و اعتبار جايزه نوبل ميدانست استعفا کرد. انتخاب هارولد پينتر نمايشنامهنويس انگليسي در سال 2005 ميلادي، به ظاهر به دليل استعفاي آهنلوند به تأخير افتاد و گمانهزنيهاي سياسي بودن جايزه مجدداً به جريان افتاد. به خصوص با موضعگيريهاي سياسي پينتر نسبت به حمله آمريکا به عراق. پينتر که به دليل بيماري امکان حضور در مراسم را نداشت سخنراني خود را در يک استوديوي تلويزيوني ضبط کرد و نسخه ضبط شده در مراسم پخش شد. با اهداي جايزه به اورهان پاموک و دوريس لسينگ در سالهاي 2006 و 2007 ميلادي بحث نگاه سياسي به جايزه ادامه يافت.
از جمله جايزههاي رقيب نوبل ادبيات بايد از جايزه معروف بوکر نام برد که به سرعت در حال پيشرفت است. بوکر سهم يک نويسنده را در تعالي ادبي جهان مورد بررسي قرار ميدهد و نگاههاي سياسي و قومي نيز کمتر در آن ديده ميشود.
به هر حال با تأسف بايد گفت که بسياري از دستاوردهاي مهم ادبي در طول اهداي جايزه نوبل ادبيات ناديده گرفته شده است. دليل آن هر چه که باشد، مسائل سياسي، نبود ترجمه هاي دقيق و درست از ساير زبانها و يا تعصبات قومي و مليتي حاصلي جز آسيب و لطمه به ادبيات نخواهد داشت.
|
جایزه ی نوبل ادبی ۲۰۱۲
به نویسنده ی چینی گوان مویه اهداء می شود که قرار نبوده حرف بزند
آکادمی نوبل در سوئد، مو یَن Mo Yanنویسنده چینی را به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۲ معرفی کرد. این نخستین بار است که یک نویسنده چینی این جایزه را می برد.
کمیته ادبی آکادمی نوبل این جایزه را به خاطر ویژگی "رئالیسم وهمی" آثار مو ین به او اهدا کرده است. جایزه نوبل ادبی ۸ میلیون کرون معادل یک میلیون و دویست هزار دلار است.
مو ین در هفدهم فوریه سال ۱۹۵۵ متولد شد. او که یکی از نویسندگان مدرن چین محسوب می شود، معمولاً در زادگاهش برای انتشار آثارش با ممنوعیت روبه رو میشود. جهان غرب مو ین را با دو رمانش که فیلم "ذرت سرخ" با اقتباس از یکی از آنها ساخته شده است می شناسند. فیلم ذرت سرخ را ژانگ ییمو ساخته است.
مو ین نام مستعار گوان مویه است. مو ین به زبان چینی یعنی "حرف نزن".
مو ین در یک سخنرانی گفته بود که این نام مستعار را وقتی نخستین رمانش را می نوشته برگزیده است. او به صراحت کلامش شناخته می شود که بین مقامات صدر نشین کشورش خشم و پرخاش بر می انگیزد.
به همین دلیل، مو ین این نام را برای خود برگزیده تا به گفته خودش "یادش بماند نباید زیاد حرف بزند."
مو ین دهها داستان کوتاه به زبان چینی نوشته است. نخستین داستان بلند او بارش باران بر روی شب بهاری نام دارد که در سال ۱۹۸۱ منتشر شده است. چند داستان بلند توسط هوارد گلدبلت به انگلیسی ترجمه شده است.
هوارد گلدبلت، استاد ادبیات و زبان های شرق آسیایی در دانشگاه نوتردام است.
از میان آثار مو ین، رمان ذرت سرخ در سال ۱۹۸۷ به زبان چینی و در سال ۱۹۹۳ به زبان انگلیسی منتشر شد. جمهوری شراب در سال ۱۹۹۲ به چینی و در سال ۲۰۰۰ به انگلیسی منتشر شد. زندگی و مرگ مرا خسته کرده اند هم در سال ۲۰۰۸ به زبان انگلیسی منتشر شده است.
آقای گلدبلت درباره کتاب جمهوری شراب می گوید: "این کتاب می تواند از لحاظ تکنیکی نو آورانه ترین و پیچیده ترین رمانی باشد که از نویسندگان چینی خوانده ام."
به گزارش روزنامه گاردین، پیتر انگلاند، رییس آکادمی نوبل درباره مو ین می گوید، آثار او از پیشینه روستایی اش و افسانه های محلی که در کودکی برایش روایت شده می آیند. به گفته آقای انگلاند "او درباره کشاورزی می نویسد، درباره زندگی در مناطق روستایی، درباره مردمی که برای زنده ماندن تلاش می کنند، برای حفظ کرامت انسانی خود مبارزه می کنند و گاهی هم برنده می شوند، البته بیشتر مواقع بازنده اند."
آقای انگلاند معتقد است استفاده از واژه "رئالیسم جادویی" برای توصیف آثار وی، کوچک شمردن او و آثار اوست. رییس آکادمی نوبل همچنین می گوید: "این چیزی نیست که مو ین از گابریل گارسیا مارکز گرفته باشد، بلکه کاملا به خود او تعلق دارد و ویژه اوست. مو ین روایتگر اصیلی است که هر آنچه خارق العاده است را به موضوعات معمولی تبدیل می کند."
جایزه نوبل ادبی سال ۲۰۱۱ را توماس ترانسترومر، شاعر و مترجم سوئدی از آن خود کرده بود.
شاعر همیشه ی دل آزاده ی ایرانی
روز بیستم مهر را روز بزرگداشت حافظ نام نهاده اند.
مگر روزی هست که حافظ بر سفره ی اهل دل نباشد؟ شواهد گویای این گزاره، حضور چند باره اش در این وبلاگ بوده است و بزرگداشتی که برای بار نخست در خوزستان به همت این قلم و با وجود تنگناهای سازمان داده شده توسط بی هنران، مهر ۱۳۸۹ در سینما اوکسین برگزار گردید و چه استقبالی از آن به عمل آمد...
اما...
باری:
حافظ، این زبان گویای وجدان آزاده و خیرخواه ایرانی کسی است که اندرز داده:
من از بازوی خویش دارم بسی شکر که زور مردم آزاری ندارم
یا:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است: با دوستان مروت با دشمنان مدارا
یا:
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
حافظ را هر کسی از ظن خود مطالبه کرده است، اما آیا منش و اندیشه و کردار اهورایی او را پیشه ی خود ساخته؟
مگر نه او فرموده: با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
این است پیام کنشمند حافظ: ساده زیستی، گذشت و مدارا، ژرف اندیشی رو به دنیایی صلح آمیز و بی آز آن چنان که هشدار داده:
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت وزنو آدمی
...
بگذریم.
بیایید به این نوا که از عالم غیب دل دوست آمده گوش هوش فرا داریم...
ه. ح.
رونق عهد شباب است دگر بستان را
میرسد مژده ی گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی
خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
گر چنین جلوه کند مغبچه ی باده فروش
خاکروب در میخانه کنم مژگان را
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان
مضطرب حال مگردان من سرگردان را
ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
برو از خانه ی گردون به در و نان مطلب
کان سیه کاسه در آخر بکشد مهمان را
هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است
گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
خانواده شاداب و پرانرژی یعنی این!
به اعتقاد تولستوی خانواده های شاداب و پرانرژی مانند یکدیگرند. روان شناسان امروزی نیز معتقدند خانواده هایی که بیشتر اوقات خود را با خوشحالی و در عین حال آرامش سپری می کنند ویزگی های مشترک بسیاری دارند و به نکات مشترکی که روحیه خانواده را بالاتر می برد توجه داشته و آنها را در زندگی اجرا می کنند.
خانواده های بسیاری مشتاق هستند زندگی شاد و پرنشاطی داشته باشند تا بتوانند اوقات خوشی را در کنار یکدیگر سپری کنند اما متاسفانه نمی دانند برای دستیابی به این اهداف چه باید بکنند.
در این مطلب سعی داریم به این خانواده ها کمک کنیم و تعدادی از کارهایی را که با انجام دادن آنها می توانند به زندگی شاد و ایده آلشان دست یابند به عنوان نمونه معرفی کنیم. مطمئنا پس از مطالعه این مطلب راه های بسیار دیگری به ذهنتان خطور خواهد کرد.
۱ – باهم آواز بخوانید
دسته جمعی آواز خواندن، از کارهایی است که همواره با شادی و خنده همراه است، نیازی نیست که خواننده باشید و یا با قواعد و اصول خوانندگی آشنا باشید برعکس اگر هیچ گونه تجربه و آموزشی در این زمینه نداشته باشید اوقات مفرح تری را سپری خواهید کرد. هرگز نگویید از ما گذشته، این جمله شروعی برای یک زندگی کسالت آور و یکنواخت است.
بسیاری از زن و شوهرها پس از تولد فرزندان از ابراز خوشحالی و انجام کارهای پرتحرک صرف نظر می کنند درحالی که شادترین و موفق ترین خانواده ها هرگز این گونه نمی اندیشند بلکه بچه ها را نیز در انجام این کارها سهیم می کنند. زمانی که همه اعضای خانواده در خانه حضور دارند فرصت خوبی برای آواز خواندن است اگر دسترسی به مکانی باز و بزرگ دارید با یکدیگر بدوید و بخندید و بخوانید.
۲ – اتاق شادی داشته باشید
برنامه ریزی و رفتار طبق برنامه تعیین شده بسیار خوب بوده و در اکثر مواقع بهترین گزینه برای دستیابی به اهداف است اما این که بخواهید همواره طبق برناماه های دقیق و ثابت زندگی کنید نیز سخت و کسالت آور است. تاکید بیش ازح د به دنبال کردن برنامه ریزی ها و انجام کارهای روزمره و یا موظف کردن بچه ها به انجام تکالیف مدرسه موجب بالارفتن میزان استرس و نگرانی در بین اعضای خانواده می شود. در برنامه ریزی های روزمره تان حتما زمانی را برای استراحت و تفریح بگذارید و در این اوقات به هر کاری که دوست دارید بپردازید حتی کارهایی که یهچ هدفی نداشته و یا بی نتیجه هستند.
در این اوقات کاری کنید که همسرتان و اگر فرزند دارید فرزندتان از انجام آ ن لذت برده و خوشحال تر شوند. در کل کارهایی انجام دهید که موجب می شوند در کنار یکدیگر اوقات بهتری داشته باشید. اکر خانواده ها قسمتی از منزل را برای مطالعه، انجام تکالیف درسی و این قبیل کارها اختصاص می دهند اما کمتر خانه ای وجود دارد که در آن قسمتی مخصوص بازی و انجام کارهای نشاط انگیز باشد. حتی اگر به دلیل کوچک بودن منزلتان امکان ایجاد اتاق شادی را ندراید قسمتی از منزلتان را برای چند ساعت در هفته به این کار اختصاص دهید، بدون شک به این قسمت از منزلتان بیش از مابقی خانه علاقه مند خواهید شد.
۳ عادت های خوب و مفرح بسازید
فست فودها ازجمله غذاهای مضر و خوشمزه و جذابی هستند که اکثر افراد به خصوص کودکان با اشتها به آنها روی می آوند. اما همه از مضرات این غذاها آگاهیم و باید راهی بیابیم تا فرزندان خود را به خوردن غذاهای مفید و مقوی ترغیب کنیم. یکی از بهترین کارها برای رسیدن به این هدف این است که کودکان را در پختن غذاها شریک کنیم چراکه آنها مشتاق خوردن غذایی هستند که خودشان آن را تهیه کرده اند. راه دیگری که می توان کودکان را به خوردن غذاهای سالم تشویق کرد طراحی مسابقه در خانواده است.
مسابقه ای ترتیب دهید که همه اعضای خانواده در آن شرکت کنند حتی کودکان کم سن و سال و در این مسابقه هرکسی باید بهترین، سالم ترین و خوشمزه ترین غذا را تهیه کند. در این مسابقه سعی کنید غیرمستقیم بهترین مواد غذایی را به کودکتان معرفی کرده و بخواهید از آنها در غذایش استفاده کند و سپس او را در مسابقه برنده اعلام کنید.
به این ترتیب کودک شما از سنین پایین مواد غذایی مفید را شناخته و به خوردن آنها عادت می کند. همچنین فرزندانتان را از سنین پایین در انجام کارهای منزل سهیم کنید و از آنها بخواهید اتاق و وسایل خود را خودشان مرتب کنند و در ازای آن پاداش کوچکی بدهید مثلا به آنها اجازه دهید شب یک ساعت دیرتر بخوابند و یا نیم ساعت بیشتر از حد معمول تلویزیون تماشا کرده و یا با کامپیوتر بازی کنند. به این ترتیب آنها از کودکی مسوولیت پذیر تربیت شده و می آموزند که به یکدیگر کمک کنند.
۴ – با هم ورزش کنید
انجام تمرینات ورزشی همواره برای حفظ و بالابردن سلامتی بدن توصیه می شود و چه بهتر اگر این تمرینات را به همراه اعضای خانواده انجام دهید تا به این ترتیب سلامتی روحی خود و خانواده تان را بالا ببرید. بعدازظهرها و یا اوایل شب معمولا همه اعضای خانواده در منزل هستند و این زمان فرصت خوبی است تا برای دوچرخه سواری یا پیاده روی به پارک یا محوطه بازی در نزدیکی منزلتان بروید. هنگامی که فرزندانتان مشغول بازی با وسایل موجود در پارک هستند شما و همسرتان نیز می توانید علاوه بر پیاده روی و نرمش با یکدیگر صحبت کنید.
۵ – به تمام فرزندانتان توجه کنید
والدینی که بیش از یک فرزند دارند معمولا از کمبود وقت شکایت می کنند و به دلیل مشغله هایشان کمتر با فرزندانشان وقت می گذارنند. اما به یاد داشته باشید که تک تک فرزندان شما به شما نیاز دراند حتی اگر دیگر دوران کودکی و نوجوانی شان را پشت سر گذاشته باشند گاهی مشکلات فرزند بزرگ تر شما بسیار جدی تر و مهم تر از برآوردن نیازهای ساده و ابتدایی کودک شماست.
۶ – به یکدیگر احترام بگذارید
به همسرتان عشق بورید و به او احترام بگذارید و این کارها را حتما در حضور فرزندانتان نیز انجام دهید. کودکان باید بدانند و ببینند که والدینشان یکدیگر را دوست داشته و به هم احترام می گذارند، به این ترتیب هم احساس امنیت و آرامش کرده و هم خود نیز این شیوه رفتاری را می آموزند. بسیاری از خانواده ها در حضور فرزندان به یکدیگر ابراز عشق و علاقه نمی کنند و همین مساله به مرور زمان موجب سردشدن روابط و یکنواخت و کسالت آور شدن زندگی می شود.
۷ – به رفتارهای خوب جایزه بدهید
یکی از مسایلی که موجب ایجاد اختلاف بین همسران می شود بدرفتاری های کودکان است همچنین زمانی که فرزندتان را به دلیل رفتار نادرستش تنبیه می کنید در جو منزل تشنج ایجاد می شود پس بهتر این است که از ابتدا کودک را با رفتارهای پسندیده آشنا کنید.
یکی از بهترین راه ها برای آموزش این مساله به کودکان این است که خود و همسرتان در حضور کودکان رفتار شایسته ای داشته و به یکدیگر احترام بگذارید. هرگاه فرزندتان رفتار خوبی داشت او را تشویق کرده و در مقابل با صحبت کردن به او بیاموزید که کدام رفتارها نادرست و ناشایست هستند.
نیازی نیست که هدیه گران قیمتی را به عنوان جایزه به فرزندتان بدهید چراکه با این کار توقع او را از زندگی و اطرافیان بالا برده و موجب می شوید در آینده مشکلات دیگری به وجود آیند. معمولا خانواده ها در اواخر هفته و تعطیلات از منزل بیرون می روند می توانید به پارک، سینما یا باغ وحش رفته و به او بگویید که این تفریحات جایزه او هستند.
۸ – عدرخواهی کافی نیست
اگر یکی از فرزندانتان به خواهر یا برادرش توهین کرده و او را ناراحت کرد به او بیاموزید که باید از او عذرخواهی کند حتی اگر خواهر یا برادرش از او کوچک تر باشد. همچنین به او بیاموزید که تنها عذرخواهی کافی نیست و باید کاری کند تا رفتار نادرستش جبران شود. مثلا وسیله بازی یا خوراکی مورد علاقه اش را با او شریک شود و یا به او در مرتب کردن اتاق و وسایلش کمک کند.
۹ – باهم مطالعه کنید
مطالعه کردن نیز از عادات بسیار خوبی است که از دوران کودکی باید آن را در افراد پرورش داد. هر روز زمانی را به مطالعه با فرزندانتان اختصاص دهید و چه بهتر اگر همه اعضای خانواده در این زمان به مطالعه مطالب مورد علاقه شان بپردازند. کودکان با مشاهده مطالعه کردن والدینشان ترغیب می شوند که خود نیز در این زمان مطا لعه کنند چراکه آنها رفتارهای شما را با دقت زیر نظر داشته و از شما الگوبرداری می کنند.
می توانید با کودکتان به مطالعه کتاب های مخصوص کودکان بپردازید و اگر فرزندتان به مدرسه می رود کتاب را بین خودتان قسمت کرده و هرکدام یک قسمت از کتاب را بخوانید. زامنی که نوبت به خواندن شما می رسد با هیجان بخوانید، کودکان عاشق هیجان و شادی هستند و زمانی که نوبت به کودک رسید او را به این دلیل که توانسته قسمت مربوط به خودش را به خوبی بخواند تشویق کنید.
۱۰ – خاطرات خوب را جاودان کنید
روز ازدواج، تولد فرزندان و دیگر اتفاقات شیرین زندگیتان را با گرفتن عکس و فیلم جاودان کرده و بعد مرتب آنها را تماشا کنید. عکس های روزهای شیرین زندگیتان را به دیوار نصب کنید. هرازگاهی به تماشای آلبوم عکس های قدیمی و فیلم های آن دوران بنشینید و سعی کنید با رعایت نکاتی که در این مطلب ذکر کردیم و راه های بی شمار دیگر تعداد این روزها و خاطرات شیرین زندگیتان را بیشتر کنید.
پژوهش هایی که در مورد زندگی افراد با طول عمر زیاد صورت گرفته است، نشان می دهد که نوع تغذیه و ورزش در این میان اهمیت بسزایی دارد. در زیر ۹ مورد را یادآوری می کنیم که با رعایت آنها ممکن است طول عمرتان بیشتر شود.
1) احساس خوشبختی کنید
از زندگی خود لذت ببرید و احساس خوشبختی کنید. نکند روزی را بی خنده سر کنید. یادتان باشد حالت روانی شما بر سلامت جسمانی تان اثر می گذارد.
۲) ورزش کنید
اگر مایلید قلب و عروق بدنتان سالم باشد، هیچ چیز سودمندتر از ورزش نیست. اگر تمرینات بدنی نداشته باشید، به اضافه وزن، پرفشاری خون، کلسترول زیاد، مرض قند و … دچار می شوید. در حالی که ورزش موجب تحریک گردش خون وتندرستی می شود. بدون یک جریان خون مطلوب، چربی های بد بدن در عروق خونی رسوب میکنند و این اختلال باعث می شود که فرد بیش از ۷۰ سال عمر نکند!
۳) خوب تغذیه کنید
دارا بودن عادات صحیح غذایی به خصوص از سنین پایین به جوان ماندن و سالم بودن ما یاری می رساند. باید به کودکان بیاموزیم جهت بهره مندی از یک برنامه غذایی سالم، سه نکته را به خاطر بسپارند. نیمی از مواد غذایی مصرف روزانه باید حاوی قند باشد تا نیروی مورد نیازمان را تامین کند. روزی ۸۰ ۶۰ گرم پروتئین مصرف کنید. چنین موادی برای حیات موجودات زنده ضرورت دارند. اسیدهای چرب اشباع نشده (ماهی، روغن زیتون و کره های نباتی) را در سبد غذایی خویش جای دهید.
۴) از شهر درآیید
ترافیک جاده ای و کارخانه ها، مولد گازهای سمی هستند که میزانشان در شهرها نسبتا بیش از حوالی آنهاست. ساکنان شهرها عمر کوتاهتری دارند و احتمال مرگ و میرشان بر اثر ناراحتی های قلبی – عروقی و ریوی بیشتر است.
۵) اطلاعات کسب کنید
نداشتن دانش در مورد فواید یک تغذیه صحیح ممکن است عمر شما را بر باد دهد. خجالت نکشید و از هر کسی که در دسترستان است پزشک یا داروساز – در مورد مسائل مربوط به تندرستی خود اطلاعات به دست آورید.
۶) پرهیز غذایی داشته باشید
پرخوری نکنید. افراد کم غذا بیشتر عمر می کنند. رژیم غذایی کم کالری، روند پیری را کند می سازد. بررسی ها در دانشگاه کالیفرنیا نشان داد موش هایی که کمتر می خورند، سالمترند و میزان ابتلایشان به سرطان کمتر است. در ضمن عمرشان ۴۲ درصد بیشتر از موش های پرخور است.
۷) سیگار نکشید
دود سیگار حاوی ۴۰ نوع ترکیب سرطانزاست و هر فرد سیگاری امکان دارد بر اثر استعمال دخانیات به اقسام امراض از جمله سرطان ریه، انسداد ریوی، ناراحتی های قلبی – عروقی، عفونت های ادراری، کروهن (نوعی بیماری التهابی دستگاه گوارش)، آلزایمر و روماتیسم مفصلی مبتلا گردد. در میان زنان، سیگار عامل سقط جنین و ناراحتی های دوران نوزادی شمرده می شود.
۸) به پزشک مراجعه کنید
برای خوب و بجا پیر شدن بهتر است به نیازهای بدنتان توجه کرده و به محض ضرورت، به پزشک مراجعه کنید. اگر دیابت درمان نشود، عمرتان را ۱۰ سال کوتاه می کنید. بکوشیددست کم یک بار در سال به یک پزشک عمومی و یک متخصص تغذیه رجوع کرده و به توصیه هایشان عمل کنید.
۹) کمتر دارو مصرف کنید
با توجه به توصیه متخصصان تا سر حد امکان از مصرف داروهای غیرضروری به خصوص آرامبخش ها خودداری کنید. داروها به ویژه مسکن ها ممکن است باعث ناراحتی های کلیوی، هپاتیک و خونریز های روده ای شوند. همه داروها عوارض جانبی دارند. در صورتی که آرامبخش ها به طور مداوم مصرف شوند، آثار خود را به تدریج از دست می دهند.
سزارین دستوری پزشکانی کاسب و
عوارض جبران ناپذیر
پزشكان به تازگی بار ديگر درباره افزايش تعداد سزارينهاي غيرضروري در كشور هشدار دادهاند، به نحويكه ميزان سزارين در بعضي از بيمارستانهاي خصوصي به بيش از 80 درصد ميرسد و اين در حالي است كه براساس
گزارشهاي پزشكي منتشره در اروپا، زايمان طبيعي عوارض به مراتب كمتري از سزارين دارد كه از جمله به طول درمان كوتاهتر، ميتوان اشاره كرد، حال آنكه خونريزي، عفونت، كاهش حركات روده و آمبولي ريه، از عوارض سزارين محسوب ميشود.
با اينهمه بسياري از مادران به دليل ترس از دردهاي زايمان طبيعي، سزارين را انتخاب ميكنند كه تنها در صورتي اجتناب ناپذير است كه توسط پزشك معالج توصيه و تاكيد شده باشد.
سزارين در جهان و ايران
بر اساس پژوهشي كه توسط علي دلشاد نوقابي و مهدي مشكي در دانشگاه علوم پزشكي گناباد (خراسان رضوي) انجام گرفته، زايمان به روش سزارين علاوه بر خطرهايي كه براي مادران دارد، بر الگوي شيردهي مادران پس از زايمان هم اثرات منفي ميگذارد و سلامت كودكان را تحت تاثير قرار ميدهد.
بر اساس شاخصهاي سازمان جهاني بهداشت 5 تا 15 درصد از كل زايمانها در جهان به روش سزارين انجام ميگيرد كه اين نسبت در ايران 35 تا 45 درصد برآورد شده است.
در حالي كه طبق استانداردهاي بينالمللي نبايد از 22 درصد تجاوز كند ضمن آنكه آمار سزارين در استان گيلان به 80درصد ميرسد و در سيستان و بلوچستان حدود 5 درصد است.
سزارين يك عمل غيرانتخابي است كه ضرورت آن بايد توسط پزشك تاييد شود، حال آن كه در كشور ما عليرغم تمامي عوارض آن، به شكل انتخابي وتوسط مادر و يا با تشويق پزشك نيز انجام ميگيرد.
رشد روزافزون عمل سزارين
دكتر محمود اسحاق حسيني ـ فوق تخصص گوارش با اشاره به رشد روزافزون عمل سزارين در ايران، گفته است: باز كردن شكم به هر دليل مانند سزارين، ميتواند موجب چسبندگي روده و انسداد آن شود.
وي ميافزايد: عوارض ناشي از سزارين تا سالها گريبانگير فرد است و از اينرو زنان باردار قبل از انتخاب عمل سزارين، بايد از عوارض آن آگاهي داشته باشند و به هيچ وجه سزارين را انتخاب اول خود قرار ندهند، مگر آن كه مجبور به انجام آن باشند.
دكتر ثريا عالمي ـ متخصص و جراح زنان و زايمان هم اظهار ميدارد خانمها ممكن است در مورد عوارض زايمانهاي طبيعي به اشتباه نكاتي را بشنوند و از اينرو به سزارين روي آورند.
وي با يادآوري اين كه زايمان طبيعي هم عوارضي دارد كه ممكن است به ندرت پيشآيد، ميافزايد: برخلاف تصور عمومي، سلامت مادر در سزارين بيشتر از زايمان طبيعي در معرض خطر قرار ميگيرد.
لحظههاي پراضطراب براي مادران
با فرا رسيدن هفتههاي آخربارداري دربدن مادران تغييراتي روي ميدهد که آنان را براي زايمان آماده ميکند. دراين زمان جنين قادراست به زندگي خود در خارج از رحم مادر ادامه دهد. زمان زايمان لحظهاي پراضطراب و مهيج براي مادر و خانواده او است. طبيعت زايمان درد است. واکنش مادر نسبت به درد زايمان نيز متفاوت است و تحت تاثيرعوامل زيادي مانند فرهنگ، احساس ترس و نگراني، تجربه زايمان قبلي، ميزان آمادگي براي بچهدار شدن و حمايت همسر قرار دارد.
در خصوص سزارين نيز بايد گفت در برخي موارد زايمان سير طبيعي خود را طي نميکند و براي خارج کردن جنين اقدامات مداخله گرانهاي انجام ميشود. ازمهمترين اين مداخلات جراحي بزرگ سزارين است. سزارين به معناي خارج کردن جنين از محل برش جدارشکم و ديواره رحم است. هرگاه به دلايلي مانند بزرگي بيش از اندازه جنين زايمان طبيعي ميسر نباشد، جنين درداخل رحم در وضعيت غيرطبيعي قرارگرفته باشد، ريتم ضربان قلب جنين تغيير کند، زايمان طبيعي بيش از زمان مقرر به طول انجامد، مادر باردار مبتلا به پرفشاري خون يا بيماري قند باشد، زايمان قبلي او به طريقه سزارين انجام شده باشد، يا هرگونه اختلال ديگري در پيشرفت زايمان رخ دهد، انجام جراحي سزارين براي حفظ سلامت مادر و جنين توصيه ميشود.
زايمان برتر
دکترآفت دنيوي ـ متخصص زنان و زايمان در مصاحبه با گزارشگر روزنامه اطلاعات در خصوص زايمان ومراحل آن ميگويد: زايمان درواقع چند مرحله دارد؛ مرحله اول از دردهاي خفيف زايماني شروع ميشود و تا مرحله افزوده شدن به اين دردها وکم شدن فاصله آنها ادامه دارد. يکي از مشخصههاي دردهاي زايماني اين است که به مسکن جواب نميدهد متوقف نميشود، با گذرزمان شدت آنها افزايش مييابد و فاصلههايشان کمتر ميشود، تا جايي که مثلاً در 10دقيقه، 3 الي 4 بار درد 45 ثانيهاي به وجود ميآيد و به تدريج فاصله دردها به 2 دقيقه ميرسد، تا اينکه زايمان صورت بگيرد. بعد از انجام زايمان و تولد نوزاد بازهم زايمان مرحلهاي به نام زايمان جفت دارد که خود آن هم جزو مراحل زايمان است. و همين مرحله دفع جفت هم بين بانواني که فرزند اولشان است با خانمهايي که فرزند دوم يا چندمشان است، متفاوت است.
دکتردنيوي درپاسخ به اينکه کدام نوع از زايمانها براي حفظ سلامت مادر و نوزاد بهتراست اظهارمي دارد: مسلما زايمان طبيعي فيزيولوژيک يعني «زايمان طبيعي» که هيچگونه مداخلهاي درآن صورت نگيرد و زائو فقط مانيتور شود، بهترين نوع زايمان است، ودراين نوع زايمان تنها بيمار بايد مانيتورينگ شود، يعني فقط پزشک بايد توجه داشته باشد که درحين زايمان، زائو يا جنين افت ضربان قلب نداشته باشند ويا ضربان قلب تند نشده باشد ويا با بازشدن کيسه آب توجه داشته باشد که جنين مدفوع دفع نکرده باشد (چراکه اين امرنشان دهنده کمبود اکسيژن درجنين است) وهمه اينها بايد مانيتورينگ شود وتحت کنترل پزشک باشد تا مشکلي براي مادروجنين پيش نيايد.
فوايد زايمان طبيعي
دکتردنيوي درخصوص فوايد زايمان طبيعي ميگويد: به طورمسلم مادري که زايمان طبيعي ميکند، اولا که حس خيلي خوبي به او دست ميدهد، چرا که وقتي بعد ازبه دنيا آمدن بچه دردهاي زايماني به طور ناگهاني فروکش ميکند، آرامشي که براي مادر به وجود ميآيد، خيلي زيباست و مادر احساس ميکند که يک کارطبيعي را خودش انجام داده است، بدون اينکه بخواهند دخالت غيرعادي درسيرروند زايمان به وجود بياورند.
ازسويي، درزايمان طبيعي مادرخيلي سريع ميتواند بلند شود، راه برود و به نوزادش شير بدهد. ازطرف ديگر اين نوع زايمان عوارض بيهوشي را ندارد و داروهاي بيهوشي وارد بدن مادر نميشود حال آنكه سزارين يک عمل بزرگ است که درآن شکم مادر پاره و جنين از داخل آن خارج ميشود و نيز چندين لايه رحم و جدار شکم دوخته ميشود و همين جراحيها ممکن است بعدها براي مادر يکسري چسبندگيها ايجاد کند، مادر بعد از يک سزارين مجبوراست که بچههاي ديگررا هم به صورت سزارين به دنيا بياورد، چرا كه خطر زايمان طبيعي بعد از سزارين بسيار زياد است و احتمال خطرپارگي رحم وجود دارد. حتي درکشورهاي غربي هم بعد ازسزارين درزايمانهاي بعدي زايمان طبيعي را براي آن خانم تجربه نميکنند و هر تعداد سزارين که دريک خانم صورت ميگيرد، ميزان چسبندگي ناشي از جراحي او بيشتر ميشود و اين کاررا هم براي آن خانم و هم براي پزشک سخت ميکند. چراکه درجلوي رحم، مثانه ودرپشت آن روده قرار دارد و وقتي شکم براي بار دوم وسوم باز ميشود، کلي چسبندگي درآن ناحيه ايجاد ميشود كه ممکن است براي مادر دردهاي مزمن ايجاد کند.
البته بايد دانست که سزارين هم تحت شرايط خاص مزايايي دارد. مثلا ممکن است وضعيت مادر به هنگام زايمان به گونهاي باشد كه آسيب جدي به جنين وارد کند وحتي دربرخي موارد ممکن است باعث مرگ جنين شود ويا آسيب جدي به خود مادر برسد. در موارد ديگر ميتوان حالتي را نام برد که جنين به جاي اينکه سرش پايين قرارگرفته باشد، بالا قرار گرفته و يا اينکه به صورت عرضي قرار گرفته است و اينها شرايطي است که اصلا نميتوان درآن زايمان طبيعي را به کاربرد. همچنين درمورد جنينهايي که درشت هستند و نيز درخصوص مادران ديابتي، نميتوان زايمان را به صورت طبيعي انجام داد.
هزينههاي بيشتر سزارين
دکتر دنيوي در ارتباط با اينکه کداميک از انواع زايمان پرهزينهتر است، اظهار ميدارد: مسلما سزارين هزينه بيشتري دارد، به اين دليل که دراتاق عمل انجام ميشود و هزينه اتاق عمل، بيهوشي و نخهاي جراحي به هزينهها اضافه ميشود. مضافا بر اينکه ممکن است مدت بستري مادر هم بيشتر شود. البته خوشبختانه امروزه امکانات اتاقهاي عمل خيلي خوب است و بيماران بيشتراز30 ساعت بستري نميشوند. ولي گاهي ممکن است مريض سزارين شده و مثلا به دليل بيهوشي، نفخ بعد از عمل پيدا کرده باشد و در نتيجه پزشک مجبور باشد او را دو شب در بيمارستان نگه دارد كه به طورحتم هزينه بيشتري هم براي بيمارستان و هم براي خود بيمار در پي خواهد داشت.
وي همچنين درخصوص اينکه چرا بيشتر زنان باردار به سزارين تمايل نشان ميدهند، ميگويد: درکشورما آن چيزي که بيشتر استنباط ميشود، ترس از زايمان طبيعي است. بسياري از پزشکان به بيماران خود پيشنهاد سزارين نميدهند، ولي اکثر آنان حتي به معاينههاي اوليه براي زايمان طبيعي علاقه نشان نميدهند و به عبارت ديگر متاسفانه خودشان نوع زايمان را تعيين ميکنند و اين درحالي است که درکشورهاي پيشرفته شايد فقط 3 درصد نوع زايمانها به درخواست مادر است، اما درکشور ما تقريبا 80 درصد سزارينهاي انجام شده به درخواست مادران انجام ميگيرد.
ازسويي بايد اين را هم درنظر گرفت که اغلب پزشکان هم انگيزه کافي براي تشويق مادران به زايمان طبيعي را ندارند، چراکه تعرفهها درکشور ما و حتي نسبت به کشورهاي همسايه مانند ترکيه وآذربايجان بسيار پايين است و همين باعث ميشود که پزشکان انگيزه کافي براي اينکه ساعتها بالاي سريک خانم زائو بايستند وسير زايمان او را کنترل کنند ندارند.
روشهاي کاهش درد زايمان
دکتر دنيوي در رابطه با روشهاي کاهش دردهاي زايمان طبيعي ميگويد: در بيشتر کشورهاي اسکانديناوي براي كاهش دردهاي زايمان طبيعي از وان استفاده ميکنند. به اين ترتيب كه زائو را از زماني که درد زايمانش شروع ميشود، در يك وان ميخوابانند که درجه حرارت آب و وضعيت قرارگيري مادردرآن کاملا کنترل شده است. مادر در آب گرم ميخوابد و اين وضعيت به کنترل دردهاي زايمان کمک ميكند و به مادر آرامش ميدهد. معمولا تا زماني که کيسه آب پاره نشده است، مادر را در آن وان ميخوابانند و سپس به دليل اينکه احتمال عفونت زياد ميشود، مادر را از وان خارج ميکنند.
روش ديگراين است که اگرفاصله زماني تا زايمان زياد باشد، داروهايي ازجمله مپردين (پتيدين) را با آنتي هيستامين مثل پرومتازين مخلوط وبه صورت عضلاني به مادرتزريق ميكنند که خوشبختانه اين داروها برروي پروسه زايمان هيچ تاثيري ندارد، ولي کمک ميکند که آستانه تحمل درد مادربالا برود.
در روش ديگر ميتوان مخلوطي ازاکسيژن و گازي مخصوص را تهيه کرد و به مادر داد تا استنشاق کند که آن هم به کاهش درد کمک ميکند. ولي بايد دانست که بهترين روش براي کنترل درد اين است مادراني را که به زايمان طبيعي تمايل دارند ويا با تشويق پزشک به زايمان طبيعي تمايل پيدا ميکنند به دورههاي آموزشي بارداري که دراکثر بيمارستانها برگزار ميشود دعوت کرد. طي اين دورهها يکسري ورزشها را به اين مادران ياد ميدهند که بي هوازي هستند. مادر با انجام اين ورزشها حالت آرام (relaxation) به خود ميگيرد و به او کمک ميکند که به هنگام زايمان، درد را بهتر تحمل کند. تجربه نشان ميدهد که مادراني که دوست دارند زايمان طبيعي داشته باشند، همکاري بسيار خوبي با پزشك دارند و پس از زايمان نيز از احساس بسيارخوبي برخوردار ميشوند.
سزارين وعوارض آن
دکتردنيوي با بيان اين مطلب که درکشورهاي پيشرفته زايمان طبيعي شايعتر است، درخصوص عوارض جنيني سزارين عنوان ميکند: هم اکنون بيشتر سزارينها با بي حسي موضعي صورت ميگيرد که هيچگونه ماده بيهوشي را وارد عروق بندناف نميكند و به جنين نيز انتقال نمي يابد و به همين دليل عوارض آن نيزکم ميشود. ولي مطالعات پراکنده درانگليس وآمريکا نشان داده است كودكاني که ماحصل زايمان طبيعي هستند، در دوران جنيني ممکن است مخاط دهان و دستگاه گوارششان با مدفوع مادر آلوده شده باشد و چون از همان لحظه تولد در معرض اين ميکروبها قرارميگيرند، بدنشان سريع شروع به ساختن آنتي بادي (anti body) ميکند و در نتيجه در مقابل ميکروبها وعفونتها مقاومترمي شوند.
در سزارين ممکن است نوزاد ديرتر به آغوش مادر برود و شيرخواري ديرتر در نوزاد صورت بگيرد، ولي عوارض آن نسبت به گذشته خيلي کمتر شده است.
وي سپس توصيه ميکند: مادران بايد سعي کنند در طول بارداري با رژيمهاي مناسب غذايي و با ورزشهايي که مجاز به انجامش هستند، وزنگيريشان دردوران بارداري خيلي زياد نباشد، چون افزايش بي رويه وزن در دوران بارداري ميتواند زايمان طبيعي را خيلي مشکل کند و از اينرو بانواني که خيلي چاق ميشوند، نميتوانند زايمان طبيعي کنند.
مادران همچنين دردوران بارداري بايد مراقبتهاي لازم از خود را داشته باشند وکلاسهاي آموزشي دوران بارداري را بگذرانند. آنان مطمئن باشند که اگر تمامي اين موارد را رعايت کنند وخودشان هم تمايل داشته باشند، ميتوانند زايمان طبيعي داشته باشند در نهايت اين كه عده مادراني که نميتوانند زايمان طبيعي داشته باشند، خيلي کمتر از آن حدي است که ميتوان تصورکرد.
رويا پوريائي/ روزنامه اطلاعات
امروز
آغاز خوشی باید باشد
تو
باید روز را برای خود تغییر دهی
همه چیز بر محور درون تو می گردد
ه.ح.
نیمروز (ساعت ۱۲) با خبرهای تندرستی چشم به راه...
افزایش حجم مغز با یادگیری فشرده یک زبان خارجی
پژوهشگران سوئدی می گویند: یادگیری فشرده یک زبان جدید می تواند موجب افزایش اندازه برخی مناطق خاص در مغز شود.
دانشمندان، جوانان آکادمی مترجمی نیروی های مسلح سوئد را که تحت آموزش فشرده یک زبان خارجی قرار داشتند مورد بررسی قرار دادند. این افراد در ابتدا هیچ دانشی در مورد زبان خارجی مانند عربی یا روسی نداشتند اما طی یک دوره 13 ماهه می توانستند به صورت بسیار روانی به این زبانها گفتگو کنند.
پژوهشگران این افراد را با گروهی از دانشجویان که در رشته ای غیر از زبان های خارجی به طور فشرده آموزش می دیدند، مقایسه کردند و دریافتند بخش های خاصی از مغز دانشجویان زبان های خارجی رشد کرده است.
این بخش ها که از نظر اندازه رشد یافتند در هیپوکامپوس- ساختار عمیقی در مغز که مسئول یادگیری چیزهای جدید و جهت یابی فضایی- و سه منطقه در قشر مخ قرار دارند.
ژوهان مارتنسون محقق روانشناسی دانشگاه لوند می گوید: از اینکه بسته به میزان عملکرد خوب دانشجویان و میزان تلاش آنها طی یک دوره آموزشی کرده اند، بخش هایی از مغز آنها رشد کرده است شگفت زده شده اند.
دانشجویانی که به واسطه یادیگری زبان خارجی رشد بیشتری در منطقه هیپوکامپوس و قشر مخ داشتند، مهارت های زبانی بهتری نسبت به دیگر دانشجویان از خود نشان دادند.
تحقیقات پیشین بیانگر آن بود که بیماری آلزایمر در افرادی که دو یا چند زبانه هستند دیرتر بروز می کند.
حتی اگر نتوان سه ماه آموزش فشرده زبان را با یک عمر تسلط به دو زبان مقایسه کرد، اما گمانه زنی های بسیاری وجود دارد که یادگیری زبان های خارجی شیوه مناسبی برای حفظ وضعیت مغز است.
آیا می دانستید که:
آیا
میدانستید که شهر استانبول در کشور
ترکیه تنها شهر جهان است که در دو قاره مختلف قرار گرفته است ؟
آیا
میدانستید که احتمال ابتلا به کمردرد درافراد سیگاری دو برابر
افراد غیر سیگاری است ؟
آیا
میدانستید که برزگترین کارفرمای جهان
سامانه راه آهن کشور هند با بیش از 1.6 میلیون نفر کارمند می باشد ؟
آیا
میدانستید که اندازه چشمها درانسانها از
بدو تولد تاانتها تغییر نمیکند اما رشد بینی وگوشها هیچگاه متوقف نمیشوند؟
آیا
میدانستید که تقریباً بیش از 1300 گونه
عقرب وجود دارد که تنها 25 گونه از آنها مرگبار می باشند ؟
آیا
میدانستید که کم خوابی میتواند سیستم
ایمنی بدن شما را ضعیف نموده و قابلیت مقابله با عفونتها را کاهش دهد ؟
آیا
میدانستید که اگر تمام رگ های خونی را
در یک خط بگذاریم ، تقریبا ۹۷ هزار کیلومتر می شود ؟
آیا
میدانستید که یک درخت زیتون تا 1500 سال
عمر می کند ؟
آیا
میدانستید که "کانادا" واژه ایست سرخ پوستی و به
معنای "روستای بزرگ" است ؟
آیا
میدانستید که 11درصد از مردم دنیا چپ
دست هستند ؟
آیا
میدانستید که هر خانم در طول عمر خود
بطور متوسط 2.7 کیلوگرم رژ لب مصرف میکند ؟
آیا
میدانستید که ظرفیت حافظه مغز انسان از
٣ تا ٣٠٠٠ ترابایت تخمین زده میشود. مجموعه دانشنامه ملی بریتانیا که تاریخ
٩٠٠ساله را شامل میشود،٧٠ ترابایت حجم دارد ؟
آیا
میدانستید که وقتی یک پنگوئن نر عاشق یک
پنگوئن ماده می شود ، سرتاسر ساحل را جستجو می کند تا زیباترین سنگ ریزه را
پیدا کرده و به او هدیه دهد ؟
آیا
میدانستید که روانشناسان ادعا میکنند : وقتی هنگام خوابیدن
بالشی را بغل می کنید، آرزو میکنید که کاش آن بالش کسی بود که دوستش دارید و دلتان
برایش تنگ شده ؟
آیا
میدانستید که بیشترین فرزندی که تا به
حال یک زن بدنیا آورده مربوط به خانمی با 69 فرزند می باشد . او دارای 16 دوقلو ، 7 سه قلو و 4 چهارقلو بوده است ؟
آیا
میدانستید که علت اینکه عسل خیلی راحت
هضم میشود این است که قبلاً توسط یک زنبور هضم شده است ؟
آیا
میدانستید که هزینه ساخت کشتی تایتانیک
7 میلیون دلار و هزینه ساخت فیلم آن 200 میلیون دلار بوده است ؟
آیا
میدانستید که کوتاهترین جنگ در تاریخ
۱۸۹۶ بین نازی ها و انگلستان رخ داد که ۳۸ دقیقه طول کشید ؟
آیا
میدانستید که کلمه google از واژه googol به معنای "عدد یک به همراه 100 صفر" برگرفته شده
است ؟
آیا
میدانستید که 10درصد از درآمد دولت
روسیه از فروش ودکا تأمین می شود ؟
آیا
میدانستید که ٣٠٠٠ سال قبل مصریان بطور
متوسط ٣٠ سال عمر میکردند ؟
آیا
میدانستید که مردمک چشم هنگام تماشای
چیزی خوشایند تا 45درصد بازتر میشود ؟
آیا
میدانستید که خفاشها هنگام خروج از غار
همیشه به سمت چپ دور میزنند ؟
آیا
میدانستید که یک کوسه قادر است یک بخش
از خون را در ١٠٠ میلیون بخش از آب تشخیص دهد ؟
آیا
میدانستید که سمورهای دریایی هنگام
خوابیدن دستهای هم را می گیرند تا همدیگر را گم نکنند ؟
آیا
میدانستید که اگر یک مورچه به اندازه
ابعاد یک انسان بود ، میتوانست دو برابر سریع تر از یک لامبورگینی حرکت کند ؟
آیا
میدانستید که I am کوتاهترین جمله کامل در
زبان انگلیسی است ؟
آیا
میدانستید که ثابت شده کلمه "lol"، به معنای
خندیدن با صدای بلند ، در 90درصد موارد زمانی که تایپ می شود خبری از خندیدن با
صدای بلند نیست ؟
آیا
میدانستید که دانشمندی که بلافاصله قبل
و بعد از فوت افراد آنها را وزن کرد نتیجه گرفت که روح انسانها ٢١ گرم وزن دارد ؟
آیا
میدانستید که "اضطراب ریاضی"
یک اختلال روانی است که افراد مبتلا به آن هنگام حل مسائل ریاضی دچار اضطراب می
شوند ؟
آیا
میدانستید که کمترین درجه حرارت زمین که
تا بحال ثبت شده ٨٩- درجه سانتیگراد می باشد ؟
آیا
میدانستید که هر هفت سال شما حدود نیمی
از دوستانتان را از دست می دهید و آنها را با دوستان جدیدتان جایگزین می کنید ؟
آیا
میدانستید که ذهن ناخودآگاه شما ٣٠٠٠٠
بار قدرتمندتر از ذهن خودآگاه شما است ؟
آیا
میدانستید که اگر یک ماهی قرمز را در یک
اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید می شود ؟
آیا
میدانستید که رکورد جوانترین مادر دنیا
مربوط به یک دختر 5 ساله اهل کشور پرو می باشد ؟
آیا
میدانستید که گوش دادن به موسیقی با
صدای بلند در حس بینایی تداخل ایجاد میکند ، به همین خاطر است که وقتی می خواهید به دور
دست نگاه کنید ، هدفونتان را از گوش خود
جدا می کنید ؟
آیا
میدانستید که هندوانه نه تنها تشنگی شما
را رفع میکند ، بلکه برای فرونشاندن
التهابات ناشی از بیماریهایی همچون آسم ، تصلب شریان ، سرطان روه ، ورم مفاصل و دیابت نیز
بسیار مفید است ؟
آیا
میدانستید که هر انسان بالغ بطور متوسط در
طول روز بیش از ٣٠ هزار فکر از ذهن خود عبور می دهد. ما از طریق عدم کنترل
افکارمان زمینه ساز شرایط ابتلا به انواع بیماری ها می شویم . تحقیقات نشان داده است
که ترس ، به تنهایی باعث بروز بیش
از ١٤٠٠ واکنش جسمی و شیميایی و فعال شدن بیش از ٣٠ نوع هورمون میشود ؟
آیا
میدانستید که هرگز در حین آشپزی و یا
زمانیکه در معرض حرارت زیاد و شعله آتش (از قبیل زغال باربیکیو) قرار دارید از
لنزهای چشمی استفاده نکنید. چون این لنزها از پلاستیک ساخته شده اند و ممکن است در
اثر حرارت ذوب شده و آسیبهای جدی (مانند کوری دائم) به چشم شما وارد کنند ؟
آیا
میدانستید که کشور فنلاند ٥.٥ میلیون
نفر جمعیت دارد. این کشور دارای ٢.٢ میلیون سونا می باشد. مبلغ جریمه عدم رعایت
سرعت مجاز در اتوبانهای فنلاند بر اساس درآمد فرد متخلف معین میشود. مطابق قانون
چراغ جلوی اتومبیل ها در هر ساعت از شبانه روز حین حرکت باید روشن باشند. تلفن
عمومی در این کشور وجود ندارد و همه صاحب تلفن همراه هستند ؟
دوباره هفتکل
اما شهر من
روح بهارانت کو؟
...
بخش سوم داستان ممدو و مرو
فصلی گزینه از رمان نفرین نفت
تقدیم به محمودین: دو عمو زاده ام: سید محمود علی زاده موسوی و سید محمود موسوی( حبیب)...
این یادمان از دیروز هفتکل را که بخشی از رمان نفرین نفت است و می تواند داستان کوتاه مستقلی باشد، به عموزاده ی عزیزم سید محمود علی زاده ی موسوی پیشکش می دارم و پیگیری هایش برای خواندن نوشته هایم... و کمی آن سوتر در کوچه باغی که خانه ی دوست آن جاست، خورزای خوبم آقا حبیب را صدا می زنم...امیدوارم روستای دودمانی اُ لَه روزی آن چنان آباد گردد که شعبه ای از بانگ خوشنام "ملت" را در آن جا افتتاح کند.
آمین.
همسرایی گروه خوانندگان صعنو به اوج می رسد...
کم کم صدای آن ها در محله می پیچد...
صعنو شروع می کند به نواختن " نای نای مجسمه"...
در این آهنگ استوره ای که توشمال ها آن را در پایان عروسی ها می نوازند، زنان و مردان دستمال در دست، ابتدا با ضرباهنگی تند می رقصند و بعد ناگهان با ایست ناگهانی ساز، باید در همان حالتی که هستند، مانند تندیسی بی جان بی حرکت بمانند...
اکنون مردان و زنان که شام را خورده اند، از خانه ها بیرون می آیند و دور تا دور آن ها حلقه می زنند...
ممدو هم چنان لخت، سرش از بخار بیرون آورد و فریاد می زند:
- آهای صعنو! جا ئی سبکسری برو ببین چه به سرِ دا ترگل ورگلِ تِنگ ورِنگت آوردن ئی شُ خوش تک و تینا سر تخت سیمی و لن و واز!
سکوت.
ممدو شروع می کند به پوشیدن لباس های تر و تمیز...
- دستُم بِت نرسه صعنو!
اما نمی داند که بیرونِ بخار و در نزدیکی بمبو، ارکستر صعنو همه را دور خود جمع کرده...
شروع می کند به دهن نواخت:
گلی جون په چه وُوِی...
سی چه ائی جُ نُ وُ وِی
و هنرمندانه سوت زنان موسیقی متن آن را هم اجرا می کند.....
می ایستد و نگاهی به لباس های کثیف می اندازد:
- آخی سبک واویدوم! هنوو خاکه ذغال مینه حلقوم منده...
می آید بیرون تا هوای تازه را به درون بکشد.
طبق عادت سوت زدن را از سر می گیرد. نگاه تیزبینش در تاریکی رو دره تلو در پی مأمورانی می گردد که حتی در خواب هایش هم در پی اش می دوند...
صعنو و گروهش را می بیند، اما هم چنان به لبخند خود را به ندیدن می زند...
صدای خومکار را می شنود که با صدای خفه می گوید:
- معلومه! وختی گلی جون بخونه معلومه امشوچه خبره! تازه، شات و شیت هم راه انداخته!
ممدو راه می افتد رو به سوی خانه اش چسببده به کو، فراز خونه ی آ خداداد اورکی پدر بلو و علی و مراد و حاسل...
فیدل بوی او را که می شنود، تند می جهد به سویش و دم تکان می دهد.
با او خوش و بش می کند:
آفیدل! چه خبر؟ مُ نبیدم افشار و خولی که بی ادبی نکرده ن!
فیدل پوزه به ران ممدو می کشد...
اینجُ نبیدوم... مواظب زن و بچه هام بیدی، ممنونت هستوم تا قیومت......
هم چنان که راه می رود با او هم کلام است.
دم دروازه ی خانه اش، فیدل می ایستد. زوزه ی خفیفی می کشد.
- ایدونوم چی ایگویی آفیدل!
فردا شُ کباب راه ایندازُم سی همه...
انگار فیدل با شنیدن این پیام خوش لبخندی می زند.
سر که بر می گرداند عقب، می بیند دسته ی اپرای صعنو آمده پشت دیوار آ خداد...
...
خومکار که او را گام به گام تعقیب می کند، با دست دایره ای کشید رو به صعنو.
-داره آماده می شه!
کم کم که محله از سر و صدا می افتد.مرول حیاط را جارو زده و آب پاشی کرده...
بچه ها روی تخت سیمی به خواب رفته اند.
ممدو به سوی مادر پیرش می رود و احوالپرسی می کند. خم می شود دست او را ببوسد.
مادر او را بو می کشد.
دا! ئی نصفه شُ صدا فیقک و داریه تنبک ایا.چه خبره مملوم؟
ممدو که دارد از پله ی چوبی پشت بام بالا می رود، سر بر می گرداند:
- گمونوم اِم شُ عروسی گِرِدِن سی دا صعنو!
اما هنوز از آخرین پله پا بر پشت بام تبدار نگذاشته که فیقک صعنو دوباره به صدا در می آید و اشباحی در تاریکی شروع می کنند به دست زدن.
هیکل بلند بالا اما کمی خمیده ی ممدو انگار به ستاره ها رسیده...
سکوت خواب آلودی بر اشکال بریده ی خانه ها ته نشین شده...
ممدو قدم می زند. به لبه ی بام رو به محوطه ی بخار خیره می ایستد.
برای نوازندگان بی صدا دست تکان می دهد.
واکنشی نمی شنود.
بوی میخک همراه با گرمای ماسیده عرق تنی آشنا در سوراخ های بینی اش می دود.
از دور دست، فراسوی دره تَلُو شغال ها زوزه می کشند.
بر می گرد رو به تخت سیمی که بر آن تشک معطری پهن شده...
بوی کاهگل قاطی میخک و ادویه ای ناشناخته می شود.
بر لبه ی تخت هنوز ننشسته که صدا را می شنود:
فیق!
بر می خیزد. به تاریکی زیر پایش می نگرد. سکوت عمیقی گستریده...
پاهایش خسته است.
یادش می آید این روزهای گذشته را دویده و پنهان مانده و خواب راحت نداشته...نگران مرول و بچه ها بوده...
ناچار به سوی تخت بر می گردد که بوی داغ میخک از آن متصاعد است. دم پایی ها را از پا می پراند...
فیق!
بلند می شود و روبه تاریکی دست تکان می دهد به تهدید:
زهر مار و فیق فیق! حسابی ازتون برسوم که در شاهنومه ها حکایتش بکنن!
هفته ی آینده و حکایتی دیگر...
***
اما
به که سلام کنم؟
این یادمان از دیروز هفتکل را که بخشی از رمان نفرین نفت است و می تواند داستان کوتاه مستقلی باشد، به عموزاده ی عزیزم سید محمود علی زاده ی موسوی پیشکش می دارم و پیگیری هایش برای خواندن نوشته هایم... و کمی آن سوتر در کوچه باغی که خانه ی دوست آن جاست، خورزای خوبم آقا حبیب را صدا می زنم...امیدوارم روستای دودمانی اُ لَه روزی آن چنان آباد گردد که شعبه ای از بانگ خوشنام "ملت" را در آن جا افتتاح کند.
آمین.
مَمَدو و مَرو
بادی نمی وزید. سایه ی خنک خرداد در کوچه ها ی تنگ جاروکارا کش می آورد.
مرول خاموش می آمد و می رفت.
لبخندی نمی زند و به ادا و اطوارهای زن ها کاری نداشت.
بخش دوم داستان ممدو و مرو
از رمان نفرین نفت
پس از روزها نبود، ممدو اکنون در بخار دارد تن را شستشو می دهد.
کنجکاو هستم او را ببینم.
همسایه ها همه دیگ و پاتیل شام را به خانه ها برده اند.
عام پرویز هم که چای اش را در قوطی دم کرده، دارد به سیگارش پک می زند. ریش انبوهی دارد با سیمایی رستم وار.
سرک می کشم به درون.
سرتا پای ممدو سیاه از دوده است...
همه ی لباس های آلوده به خاکه ذغال را از تن درآورده، کله اش در تاریکی بخار تکان می خورد.
سپیدی چشم ها و دندان ها برق می زند...
صدای خاله شاه زینب می آید:
- دا! دزه نگرده شاهه! دنبالش بیدن اما تونس کامیون قاچاق را برسونه دروازه اهواز...
صعنو آدارد کاسه ی آب مرغی را که دی کلبلی به او داده بود، سر می کشد.
- دا! از دم دلی دنبالش بیدن
کاسه کاسه آب بر سر و روی می ریزد.
- باوم! برو سراغ مرول بگو په ئی چامپو چی شد...
می روم و از خانه ی خودمانم شامپوی آلمانی استیل بپان را برایش می آورم.
- باوم! یُ چنه؟
- شامپو خارجی با زرده تخم مرغ...
- مُ نه چه به چامپو خارجی...فابر هم بسمه...
برهنه ایستاده سرِ پا.، اما پای سومش را لای زانوانش پنهان کرده..
قد بلندی دارد خمیده و به قول صعنو: بِنت (bent) . چشمان درشت و تا حدی بیرون زده، سرخ و دندان های کج و کوله، یک در میان افتاده ویا کرم خورده قیافه ی مهربانی به او بخشیده...لبانش فابریک به خنده باز است.
صدایی استریوفونیک دارد و نگاهی مهربان و دهانی همیشه به آواز...
گاهی هم می رقصد. رفتارش کوچک و بزرگ را به خود جلب می کند... همه او را دوست دارند....او یکی از شهروندان زمین است فارغ از 7 دولت و دوستدار همسر زیبایش مریم....از راه های مختلف امرار معاش می کند: جلاب کشی، حمل زغال، خرید و فروش محصولات کشاورزی از روستاهای منطقه ی جانکی، رود زرد و یا دلی... و بردن آن ها به شوشتر و دزفول و آبادان...
سر به سر همه می گذارد و دوست دارد همه را بخنداند...
دو نفر بیش از همه با او شوخی دارند: صعنو (صعنلی) و خومکار.
همیشه در حال فرار و مخفی شدن از دست مأموران است... یک بار هم برای مظفر از شهرکرد اعلامیه سیاسی آورد...
مقداری شامپو در کف دست پت و پهنش می ریزد و به انبوه جنگل موهای پر پشت می کشد.
- قربون دستت بریز...
کاسه را پر می کنم و بر سر و گردن اش می ریزم.
- چه خبر مو نبیدوم؟
- فریدون گم شد...
انگار از همه چیز خبر دارد.سکوت می کند.
قالب صابون عروس را به سر و گردن و شکم و باسن می کشد. کیسه را بر می دارد و با عجله فقط به ران ها و شکم می کشد و بعد پرتش می کند کف بخار.
- افشار و خولی هنو ایان ایچو؟
- هر روز چند بار.
آب می ریزم.
لبانش دارد به زمزمه باز می شود که ناگهان فیقک صعنو به صدا در می آید.
از درون بخار بیرون می آیم.
صعنو را با گروه هم سرایانش می بینم: ممد سنگ بر، اوس فرج و اوس شعبون، مم رضا مچلو آماده ی اجرای موزیک...
او با ترکه کُنار به دله می زند:
آقا دوما! آقا دوما هی گل!
همسرایان(ممد سنگ بر، اوس فرج ، اوس شعبون، خیبر خپل و مم رضا مچلو) به حالت فریاد تکان دهنده:
آهای گل!
صعنو:
شاه دوما، آ ممدو از راه ایا!
همسرایان:
آهای گل!
صعنو:
کرُ خوب از مال ایا!
همسرایان:
آهای گل!
ممدو که دوباره سرش را شامو زده هم چنان که لبخند می زند، نعره ای می کشد:
- صعنو! دستم بهت نرسه!
صدای صعنو اوج می گیرد:
آقا دوما ممدو آهای گل!
- کُر او بریز به سرم شامپو ورکنده رد مینه تیام سوختوم!
و من هم تند اتند کاسه های آب را بر سرش می ریزم...
ادامه دارد...
بخش سوم ساعت 10 امشب
...ه. ح.
دوباره هفتکل
اما
به که سلام کنم؟
این یادمان از دیروز هفتکل را که بخشی از رمان نفرین نفت است و می تواند داستان کوتاه مستقلی باشد، به عموزاده ی عزیزم سید محمود علی زاده ی موسوی پیشکش می دارم و پیگیری هایش برای خواندن نوشته هایم... و کمی آن سوتر در کوچه باغی که خانه ی دوست آن جاست، خورزای خوبم آقا حبیب را صدا می زنم...امیدوارم روستای دودمانی اُ لَه روزی آن چنان آباد گردد که شعبه ای از بانگ خوشنام "ملت" را در آن جا افتتاح کند.
آمین.
مَمَدو و مَرو
بادی نمی وزید. سایه ی خنک خرداد در کوچه ها ی تنگ جاروکارا کش می آورد.
مرول خاموش می آمد و می رفت.
لبخندی نمی زند و به ادا و اطوارهای زن ها کاری نداشت.
بیش از یک هفته می گذشت و از شوهرش گل محمد خبری نبود....
سکوت عصرگاهی از پیچ خانه ی زهرا لُتِه می گذشت و با هرم آشپزخانه ی عمومی (بخار) می آمیخت.
بمبو یا همان شیر عمومی که همه ی خانه ها را آب شور می داد، خشک بود و بی چکه...
پس از ماجرای فریدون دل ها گرفته بود...خانه ها با درگاه های باز، شادی ها و اندوهان را همگانی می کرد... اما اگر غمی بود، گذرا می آمد و با ترانه ای، حکایت زن ها و ترانه خوانی ممدو(گل محمد) در بخار پر می زد و می رفت.
چیزی از کسی پنهان نبود.
خانواده ای اشرافی و یا مالدار در جاروکارا وجود نداشت. آن چه همه را به هم پیوند می داد، همسانی در کار شرافتمندانه، بی ریایی و زندگی آزاده وار بود.
همه از داشت و نداشت هم خبر داشتند و در هستی همگانی شده سهیم بودند...
روز دراز را با خواندن و خواندن سپری می کنم...
رادیو باتری دار بابا موسیقی پخش می کند. از دریچه ی پای دیوار که با خاراشتر پوشانده شده و گاه گاهی بر آن آب می پاشم، باد خنکی به خلوت ام سرک می کشد.
گشنه ام.
ننه خاگینه ی محلی را با نان تابه ای که هنوز بخار معطر آن در هوا است می آورد. جلوی صورتم می گیرد:
بو کن مغز سرت پیک نبو...
نگاهی به واژه ها می اندازد.
چیزی نمی گوید.
هنوز ساعت چهار پسینگاه جاروکار است و بیرون کوره ی خورشید می درخشد.
هم چنان به خواندن، دست به کار خوردن می شوم که صدای خیری را می شنوم:
- پَ ئی اُ کی ایخو بیا؟
هیاهوی زن ها نشسته در سایه ی داغ دیوار بخار شنیده می شود.
از پنجره نگاهشان می کنم.
دی یداولا آن ها را خطاب قرار می دهد:
- دخیل بستین به ئی لوله که چه؟
دختر! همه گل، والفِ (valve) باز کن شاید اُ بیاد…
- والف بازه، خشک...مَر دست مونه اُ بیا؟!
اما دوباره می رود و دسته ی شیر بزرگ آب لوله ی عمومی را باز / بسته می پیچاند که که از شدت گرما انگشتان را می سوزاند.
سکوی بتنی در زیر آتش آسمان خشکیده...
همه نشسته اند در سایه که ناگهان سرفه ها شنیده می شود.
دودی از مجرای شیر آب بیرون می زند. تنه ی لوله ی منتهی به شیر آب می لرزد. سرفه سرفه. چند قطره آب و بعد جریان شدید آب داغ بیرون می ریزد.
همه گل تنها کسی است که از سایه خود را به شیر آب می رساند و سطلی را زیر آن قرار می دهد و هم زمان فریاد می زند:
هوی هوی اُ اومد
گِی حاتُم دراومد!
زن ها همسرایی می کنند. کِل می زنند. اما مرول هم چنان خاموش است.
از خانه که بیرون می زنم، جاروکارا در سایه خنکی فرو رفته...
آن سوتر، هفتاکِل آرام آرام در لعاب خونینی فرو می رود...
از کنار سیروس تخت چین رد می شوم که دارد فرز و ماهر رشته های سیم را می پیچاند تا هنوز تخت او را در توفشرین ببینم همین نوروز گذشته زیر پای سلطون مردی فرود آمده از کوهپایه های آسماری به محله ی فارسی مدان ها...
از پای پنجره ی تهمینه می گذرم. مثل همیشه و طبق قرار، جمله ای را که دارد می خواند، بلند بلند تکرار می کند:
... باشد که او از دل زمین نفت بیرون آورد تا شادمان گردند...
می ایستم و می پرسم:
کی گفته؟
بلندای مژه های سیاه را می خواباند و توت فرنگی لب ها را به هم می فشرد:
کتاب مقدس انجیل، بخش 104، آیه ی پانزدهم
به خاله شازینب می رسم. مرا که می بیند، می پرسد:
خبری از ممدو نشده؟ انگار محله چوله وختی نیسش...وای به دل مرول...
زندگی ممدو به جنگ و گریز با مأموران دولتی می گذرد... اما حالا غیبتش طولانی شده و همه نگرانش شده اند...
از راننده های مانند مورجانی و سید حیدر ردش را می گیرند، خبر ندارند. حتی به سراغ دبیر فیزیک دبیرستان رودکی آقای فتولا آباده ای می روند که با کامیون اش از میداوود به اهواز بار می زند.سری تکان می دهد که نه، خبر ندارم...
عامو استولا می گوید: پشت گردنه های دم دلی قایم شده... آب ها از آسیاب بیفته...رد بشه...
همه می دانند ممدو اهل رشوه دادن به مأمورها نیست...
زن ها سعی می کنند غصه را از دل همسر مهربان و کم حرفش مریم درآورند اما ترفندها نتیجه نمی دهد.
دی گل ممد هم بیشتر از همه بی تابی می کند و بیشتر شب ها بر بلندای خانه سُروُ می خواند:
باد ئیا باد ئیبره...
و ننه حاسل انگار سوکسرودش را جواب دهد، می خواند:
هر کی پرسیدمون ایگوییم غریبیم
بی کسیم...
اما ناگهان فیقک صعنو سکوت غم انگیز را می شکند و خبر رسانی می کند:
- اومد!
- کی؟
همه می پرسند.
- ممدو اومد! هوی هوی خومکار کُجِنی؟ ممدو اومد...
اعلام برگشت گل ممد به محله ی جاروکار از سفر قاچاق، به سرعت در بخار عمومی، سکوی تجمع زن ها و بمبو، شیر آب عمومی و خانه ها می پیچد.
غرش کل و هوی زن ها از بخار بیرون می زند...
بخش دوم در ساعت چهار همین پسینگاه شرجی زده ی برومی به وختِ: 40 درجه سلسیوس... ...ه.ح.
شیوه ی نگارش ملوک الطوایفی
پراكندگي و شلختگي در «رسم الخط زبان فارسي» موضوع تازهاي نيست و هر از گاهي در لا به لاي خبرها درباره آن انتقادهايي را ميشنويم اما وقتي كسي مانند استاد شفيعي كدكني به روشنی از وضع موجود انتقاد ميكند و رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي هم توپ را در زمين دولت و ابلاغ رييسجمهور مياندازد، پيگيري اين ماجرا جذاب و خواندني ميشود.
روز گذشته استاد محمدرضا شفيعي كدكني با انتقاد از عملكرد فرهنگستان زبان و ادب فارسي درباره رسم الخط ثابت، گفت: به فرهنگستان ادب اعتقاد خاصي ندارم. اين فرهنگستان بايد رسمالخط ثابتي را مانند رسمالخط استاد مجتبي مينوي در تحرير «كليله و دمنه» وضع كند؛ زيرا اين رسمالخط با دقت خاصي تدوين شده است و با اين كار همه ميتوانند از آن استفاده كنند و معايب رسمالخط فعلي از بين ميرود.
محمدرضا شفيعيكدكني شاعر، پژوهشگر و استاد دانشگاه كه اهل مصاحبه و سخنراني نيست، بتازگي در جلسه پيشدفاع پاياننامه يكي از دانشجويانش در دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد اظهارات مهمي داشته كه متن آن رسانهاي شده است.
اين انتقاد استاد شفيعي كدكني درحالي است كه در فرهنگستان زبان و ادب فارسي گروهي با عنوان دستور زبان و رسم الخط فعاليت ميكند.
دكتر حسن انوري، عضو شوراي علمي گروه دستور زبان فارسي و رسم الخط فرهنگستان با بيان اين كه مهمترين هدف گروه، تدوين دستور زبان فارسي امروز است، به جامجم گفت: اين دستور صرفا جنبه توصيفي دارد و اين توصيف براساس متنهاي معتبر دوره معاصر است.
او درباره فعاليتهايي كه در اين زمينه انجام شده است گفت: تهيه و تنظيم دستور خط فارسي مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسي يكي از اين امور است كه در قالب يك كتاب با عنوان دستور خط فارسي منتشر شده است.
انوري افزود: مسئولان فرهنگستان بارها تأكيد كردهاند وظيفه فرهنگستان به عنوان يك نهاد سياستگذار، انجام امور پژوهشي است و اجراي مصوبات فرهنگستان بهعهده آنان نيست.
در ادامه صحبتهاي دكتر انوري بايد يادآوري كنيم كه چندي پيش غلامعلي حدادعادل رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي در مراسم تجليل از برگزيدگان فرهنگستانها كه در محل رياست جمهوري برگزار شد، در حضور محمود احمدينژاد گفت: يكي از مشكلات زبان فارسي كمتوجهي مجريان است. قانون براي حمايت از زبان و ادب فارسي وجود دارد، اما مشكل در اجراست؛ زيرا مجريان آنچنان كه بايد نسبت به پاسداري از آن و اجراي قانون توجيه نشدهاند يا نيروي انساني كافي را در اختيار ندارند.
او در آن جلسه از رييس جمهور خواست كه توصيههاي لازم را به دستگاههاي مختلف داشته باشد تا آنچه را فرهنگستان تصديق و تائيد ميكند، در چارچوب قانون اجرايي شود.
حدادعادل گفته بود: براساس مصوبه مجلس شوراي اسلامي رسمالخط و واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسي به همه دستگاههاي دولتي ابلاغ ميشود. مشكلي كه در اين ميان وجود دارد، عدمقدرت لازم براي اجرايي شدن اين مصوبات ابلاغ شده است.
ضرورت تصحيح متون
صحبتهاي روز گذشته شفيعي كدكني محور ديگري هم داشت؛ او تاكيد كرده همه متون ادبيات فارسي نيازمند تصحيح مجدد است.
كدكني افزوده است: برخي جوانان فكر ميكنند، كار تصحيح، يك كار قديمي است؛ اما امروز در دنيا بزرگترين مراكز پژوهشي مشغول تصحيح متون قديمي از كتب افلاطون و ارسطو تا آثار نويسندگان قرن بيستم كه آثارشان دچار نقص شده، هستند و اين نشاندهنده اوج اهميت اين موضوع است.
او ادامه داد: تصحيح كامپيوتري متون كار بزرگي است كه ميتوان انجام داد؛ زيرا كامپيوتر نه خسته ميشود و نه عصباني و خطاپذيري بسيار پاييني دارد و ما بايد به صورت جدي از اين مقوله بهره بگيريم.
اين صحبتهاي شفيعيكدكني هم باعث شد تا سراغ دكتر محمود عابدي مدير گروه تصحيح متون فرهنگستان زبان و ادب فارسي برويم؛ او در اين باره به خبرنگار ما گفت: نظر ايشان به عنوان يك استاد صاحبنظر در تحقيقات ادبي و تصحيح متون، قابل توجه است و يكي از بهترين آراي معاصران تلقي ميشود.
عابدي با بيان اينكه نياز جامعه، ضرورت تصحيح متون را تعيين ميكند، افزود: گاه تعليقات و توضيحات متون، ارزشي كمتر از تصحيح متون ندارد و ميتواند خوانندگان را به خواندن متن علاقهمند كند.
او با اظهار تأسف از كم توجهي به تصحيح متون ادبي گفت: متأسفانه آنچه ملاحظه ميشود اين است كه ما در آينده شايد كمتر كسي را پيدا كنيم كه بتواند مانند گذشتگان متون را تصحيح كند، زيرا آن اشرافي را كه افرادي چون مرحوم فروزانفر به متن داشتند و ميتوانستند مشكلاتش را حل كنند، ندارند.
عابدي تاكيد كرد: تغييرات جامعه خود به خود پايبندي نسلها را به سنت تغيير ميدهد. در اين ميان ما ميتوانيم با عواملي سنتها را حفظ كنيم كه يكي از اين عوامل تصحيح متون است.
سینمادبیات
یکی از کارگردان های مورد علاقه ی من که همپوشانی ادبیات ( به مفهوم مورد انتظار ادبیت آن) و سینما ( متکی بر تصویر ناب واقعیت) را به به وجود آورده، برناردو برتولوچی است:
برناردو برتولوچی در شهر پارما در منطقه امیلینا رومانیا در ایتالیا متولد شد. او بزرگترین فرزند پدرش آتیلیو بود. پدر برناردو شاعر، مورخ هنر و منتقد فیلم بود . برناردو در چنین محیطی رشد کرده بود. او در پانزده شروع به نوشتن کرد و پس از مدتی برای نوشتن اولین کتابش جایزه Viareggio Premio و چندین جایزه معتبر دیگر نیز دریافت کرد. سوابق هنری پدر برتولوچی به او کمک فراوانی کرد. پیر پائولو پازولینی فیلمساز بزرگ ایتالیایی برای انتشار نخستین کتاب برتولوچی کمک فراوانی به او کرد و همچنین در سال ۱۹۶۱ برتولوچی به عنوان دستیاراول پازولینی در فیلم آکاتونه با او همکاری کرد.این فیلمساز از کارگرداناننئورئالیست ایتالیا بشمار میرود
فيلمشناسی:
• پيش از انقلاب ۱۹۶۴
Amore e rabbia ۱۹۶۹*
• دنباله رو ۱۹۷۰
• آخرین تانگو در پاریس ۱۹۷۲
• هزار و نهصد ۱۹۷۶
• ماه ۱۹۷۹
• آخرین امپراتور ۱۹۸۷
• آسمان سرپناه ۱۹۹۰
• بوداي کوچک ۱۹۹۸
• زيبايي ربوده شده ۱۹۹۶
• در محاصره ۱۹۹۸
• يک اپيزود از فيلم « دقايق مرده: ويولونسل» ۲۰۰۲
• رویابینها ۲۰۰۳
• من و تو ۲۰۱۲
اما در ویکی پدیای پارسی گفته نشده که او فیلمی در باره ی فروغ فرخزاد ساخته و اثری ستایش برانگیز دارد با نام "نفت" در سه بخش که به کودکان محروم خوزستانی پیرامون پالایشگاه عظیم نفت آبادان تقدیم شده است.
...ه. ح.
صبوحی 1
در من جاریست
عطر ستاره ها
دستان تو
می خوانند شاخه ها
شوخ
در لابلای انگشتانم
برگ برگ
پاییز مرگ ریز
در من شکوفه می دهد
فردا را
دیوار ها را دریاب
دریاهای شش جانب
پیراهن من بادبانی
سروده های ام
فانوس دریایی
پله ها را عروج کن
بر این سکو
این پیکر
این من
که تو ام...ه. ح.
هشدار!
10 دقیقه بعد: 10 قاشق چای خوری شكر وارد بدنتان میشود،می دانید چرا با وجود خوردن این حجم شكر دچار استفراغ نمیشوید؟چون اسید فسفریك،طعم آن را كمی می گیرد و شیرینی اش را خنثی می كند.
20 دقیقه بعد: قند خونتان بالا می رود و منجر به ترشح ناگهانی و یك جای انسولین می شود،كبدتان شروع می كند به تبدیل قند به چربی تا قند خون بیشتر از این بالا نرود.
40 دقیقه بعد: حالا دیگه جذب كافئین كامل شده،مردمك های چشم گشاد می شود،فشار خونتان بالا می رود و در پاسخ به این حالت،كبدتان قند را به داخل جریان خون رها میكند.گیرنده های آدنوزین مغز حالا بلوك می شوند تا از احساس خواب آلودگی جلوگیری كنند.
45 دقیقه بعد: ترشح دوپامین افزایش پیدا می كند و مراكز خاصی در مغز حالت سرخوشی ایجاد می كنند،تحریك می شوند.این همان مكانیسمی است كه در مصرف هروئین منجر به ایجاد سرخوشی میشود.
60 دقیقه بعد: اسید فسفریك موجود در نوشابه،داخل روده كوچك،به كلسیم،منیزیم و روی می چسبد.متابولیسم بدن افزایش پیدا می كند.میزان بالای قند خون و شیرین كننده های مصنوعی،دفع هر چه بیشتر كلسیم را از طریق ادرار باعث میشوند.
مدتی بعد: كافئین در نقش یك داروی مدر (ادرار آور) وارد عمل می شود.حالا دیگر كلسیم و منیزیم و رویی كه قرار بود جذب بدن شود،بیش از پیش از طریق ادرار دفع میشوند و به همراه آن مقادیر زیادی آب،سدیم و دیگر الكترولیت ها نیز از دست میرود.
مدتی بعدتر: كم كم آن غوغایی كه در بدنتان ایجاد شده بود فروكش میكند و نوبت به افت قند میرسد.در این مرحله یا خیلی حساس و تحریك پذیر میشوید یا خیلی كرخت و بی حال.حالا دیگر تمام آن آبی را كه از طریق نوشابه وارد بدن خود كرده بودید دفع كرده اید،آبی كه می شد به جای اسید و كافئین و شكر ،حاوی مواد مفیدی برای بدنتان باشد.تا چند ساعت بعد اثر كافئین هم از بین می رود و شما هوس یك نوشابه دیگر می كنید.
...
رهایم...رنگین کمان رویاهایم...ه.ح.
سروده ای نیست
سوکسرودی هم
نه
این بریده های آه
پاره های اخگر جانند
تعبیر رویاها
کبوتر و زاگرس
من
تنها
در دشت خشک نخل و نفت
*
اکنون که می پرم از آن ملکوت کودکی به این بیابان بدوی
خیس
اما تشنه
ساعت 29 درجه به وخت برومی
پیرامون کپه های زباله
نشانه ها نشانده ام واپس
تا برگردم
پل های پاک کن های فانتزی پریسا
که بوی مهربان انگشتانش را می دهد و خود رفته به تورنتو
ایناها! ( آن چنان که او می گفت):
A
شکل های از اویند اکنون
و زرافه ها
برگ ها
لیموی سیبی C
قاچ هندوانه
همه کائوچوهایی رنگارنگ
پاک کن ها
یک هزار قطعه
به یادگار در دست من
بهانه ای برای ماندن
سکانس های زندگی
در عکس هایی سرگردان
از نهرهای رفته ی عمرم
و این آشیانه ی ساکت
*
رویاها
پرنده
من
شاهین نشسته بر این برکه
بی گریه
با این صخره
بغض
که می شمارم
عوارض ناشی از کمبود مواد معدنی
مازیار مهدویفر - کمبود مواد معدنی به حالتی گفته میشود که میزان یک یا چند ماده معدنی مورد نیاز بدن در سطحی پایینتر از حد طبیعی باشد. کاهش هر یک از مواد معدنی میتواند بر اساس وظیفه مربوط به آن ماده منجر به ایجاد عوارض مختلفی شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
مواد معدنی اصلی مورد نیاز بدن عبارتند از: سدیم، پتاسیم، کلر، ید، آهن، کلسیم و فسفات. در کنار این مواد باید به گروهی دیگر از مواد معدنی شامل منیزیم، روی، مس، منگنز، سلنیوم و مولیبدن هم اشاره کرد. این عناصر در قالب ترکیبهای مختلفی از طریق مواد غذایی وارد بدن میشوند. مثلاً کلر و سدیم در قالب کلرید سدیم یا نمک طعام و یا عنصر فسفر از طریق ترکیباتی با نام فسفات وارد بدن میشود. کمبود شدید هر یک از این ترکیبات حتی ممکن است منجر به مرگ شود. در مورد بعضی از این مواد احتمال بروز کمبود، بیشتر و در مورد بعضی دیگر کمتر است. این موضوع تا حدی بستگی به رژیم غذایی و منابع تأمین کننده غذا در کشورهای مختلف دارد.
سدیم، پتاسیم و کلر
این سه عنصر نقش اساسی در ساختار الکترولیتهای بدن دارند. الکترولیتها موادی هستند که در داخل مایعات بدن به صورت یونهای مثبت و منفی در آمده و سبب انتقال امواج الکتریکی میشوند.
کلر و سدیم در قالب کلرید سدیم یا نمک طعام و یا عنصر فسفر از طریق ترکیباتی با نام فسفات وارد بدن میشود. کمبود شدید هر یک از این ترکیبات حتی ممکن است منجر به مرگ شود. در مورد بعضی از این مواد احتمال بروز کمبود، بیشتر و در مورد بعضی دیگر کمتر است.
سدیم و پتاسیم در قالب یونهای مثبت به ترتیب در خارج و داخل سلولها و کلر هم به عنوان یون منفی عمل میکند. نقش اصلی این مواد در انتقالات عصبی داخل مغز، سیستم عصبی و ماهیچههاست. بنابرین میتوان پیشبینی کرد که کمبود این مواد منجر به اختلال عملکرد کلیه سلولهای بدن شود.
معمولاً کمبود سدیم و پتاسیم به علت مشکلات تغذیهای رخ نمیدهد. چون در همه انواع رژیمهای غذایی به اندازه کافی از این مواد معدنی موجود است، اما در بیماریهایی که همراه با اسهال و استفراغ شدید باشند احتمال ایجاد کمبود این عناصر بسیار بالا میرود که در این شرایط جبران مایعات از دست رفته بدن برای ایجاد تعادل در الکترولیتها اهمیت بسیاری پیدا میکند. بیماریهای منجر به اسهال یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی حال حاضر در جامعه بشری هستند و حدود ۲.۵ میلیون از ده میلیون مرگ کودکان که به صورت سالانه در دنیا رخ میدهد به علت ابتلا به عوارض ناشی از اسهال شدید است. تقریباً تمامی این مرگها در مناطق فقیر آفریقا و آسیا که فاقد آب آشامیدنی سالم هستند رخ میدهد.
ید
ید عنصر دیگری است که در ساخت هورمونهای تیروئید به کار میرود. کمبود آن میتواند منجر به بروز بیماری گواتر شود. کمبود ید در مناطقی از دنیا که خاک آنها فاقد ید باشند رخ میدهد. در چنین مناطقی خاک استفاده شده در کشاورزی فاقد ید بوده و محصولات غذایی تولید شده هم دارای ید کافی نیستند. اروپای شرقی، بخشهایی از هند، آمریکای جنوبی، آسیای جنوب شرقی و البته مناطقی از ایران با چنین شرایطی روبهرو هستند.
آهن
عنصر بعدی که کمبود آن میتواند منجر به اختلالهای مهم در بدن شود آهن است. بیماری حاصل از کمبود آهن، کمخونی فقر آهن نام دارد که شایعترین نوع کمخونی در سرتاسر دنیا است.
این بیماری دو گروه عمده از انسانها را درگیر میکند. گروه اول کودکان در سنین رشد هستند که نیاز به میزان بیشتری آهن برای رشد دارند و در صورت عدم تأمین مقدار مناسب از آن در رژیم غذایی با کمبود آهن مواجه میشوند. گروه دوم هم خانمهای جوان در سنین باروری هستند که به علت عادت ماهانه خون از دست میدهند. این گروه هم در صورت عدم جایگزینی آهن از دست رفته با خطر بروز کمخونی فقر آهن روبهرو هستند.
کلسیم و فسفات
کلسیم و فسفات دو ماده معدنی دیگری هستند که وظیفه اصلی آنها حضور در ساختار اسکلت و استخوانهای بدن است.
کلسیم و فسفر در انواع مختلفی از مواد غذایی از جمله شیر، تخم مرغ و سبزیها یافت میشوند. به همین دلیل کمبود این مواد چندان رایج نیست.
کلسیم و فسفر در انواع مختلفی از مواد غذایی از جمله شیر، تخم مرغ و سبزیها یافت میشوند. به همین دلیل کمبود این مواد چندان رایج نیست، اما آنچه میتواند سبب ایجاد کمبود کلسیم شود کاهش میزان ویتامین D است. نور آفتاب برای تولید ویتامین Dضروری و این ویتامین تولیدشده برای جذب کلسیم در بدن لازم است. بنابرین در افرادی که به میزان مناسب در معرض نور آفتاب قرار نمیگیرند به ویژه کودکان و نوجوانان در سنین رشد، کمبود ویتامین D منجر به کاهش جذب کلسیم میشود. این موضوع در سنین رشد مشکلاتی را در رشد استخوانی پدید میآورد و البته در سنین پس از رشد نیز در صورت طولانی شدن منجر به مشکلات متعدد استخوانی از جمله پوکی استخوان میشود.
تشخیص، درمان و پیشگیری
تشخیص قطعی کمبود مواد معدنی از طریق انجام آزمایشهایی روی پلاسما و گلبولهای قرمز خون و همینطور ادرار صورت میگیرد. درمان نیز از طریق تجویز مکملهای دارویی انجام میشود و در حالتهای شدید ممکن است نیاز به تزریق فوری ماده معدنی مورد نظر باشد.
در صورت استفاده مناسب و متعادل از همه مواد غذایی از منابع حیوانی و گیاهی معمولاً هیچکدام از حالتهای کمبود مواد معدنی ناشی از مشکلات تغذیهای رخ نمیدهد. در شرایط ویژه که یک ماده معدنی در رژیم غذایی منطقه جغرافیایی مورد نظر وجود نداشته باشد میتوان با اجرای برنامههای ملی مانند افزودن این مواد به بعضی از خوراکیها تا حد زیادی این کمبود را جبران کرد. مانند افزودن عنصر ید به نمک خوراکی که چندین سال است در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله ایران انجام میشود و نتایج بسیار خوبی هم در جلوگیری از ابتلای افراد جامعه به کمبود ید و بیماری گواتر ناشی از آن داشته است.
سخنی
برای پایان هفته ای خوش و رو به دگر گونی ها
امروز
بی شک
روز دیگری است برای:
لبخند بیشتر
نمک و شکر و فست فود و کوفت های شهری کمتر
روزی نورانی
برای امید پراکنی در دل های کسانی که دوستشان داریم...
...
و
از یاد نبریم که
دستگاه گوارش، کارخانه ی هستی بخش قلب و مرکز عظیم مغز ما
به زرورق های رنگارنگ و عوام فریب بسته ها و شیشه های خوراکی و آرایشی نگاه نمی کنند و نیازی ندارند.
آن چه را که به درون سامانه ی انرژی زای بدنمان می فرستیم از نظر کیفیت، سالم بودن و انطباق بر استانداردها وارسی کنیم...ه.ح.
بگو چه می خوری تا بگویم که هستی
به اعتقاد بسیاری از متخصصان تغذیه، به عنوان مثال، در صورتی که مصرف چربی را کنترل کنیم، میزان ابتلاء به سرطان روده ، معده ، پانکراس و پروستات نیز کاهش می یابد و با کنترل مصرف نمک قادر خواهیم بود فشار خون خود را کنترل کنیم که این خود منجر به کاهش بیماریهای قلبی و عروقی و در نتیجه کاهش سکته قلبی و مغزی خواهد شد.
دکترˈمینا مجدˈ که سالهاست در خصوص مسائل مرتبط با سالمندان تحقیق کرده است در این باره می گوید: مصرف یک یا دو وعده میوه و سبزیجات حدود 30 درصد خطر بیماری قلبی را کاهش می دهد.
وی می افزاید: اگر بتوانیم با تغذیه مناسب، از کلسترول خونمان به میزان 10 درصد بکاهیم، قادر خواهیم بود خطر ابتلاء به بیماری قلبی را تا 30 درصد کاهش دهیم.
این متخصص با اشاره به این که همزمان با افزایش سن ، توده عضلانی و سوخت و ساز بدن کاهش می یابد، گفت: در این شرایط، مصرف غذا کاهش می یابد و تغییرات ارگانیکی منجر به ایجاد سوء تغذیه در فرد سالمند خواهد شد.
وی کاهش قدرت خرید افراد سالمند به علت کاهش درآمد، دشواری تهیه مواد غذایی از بازار و یا عدم مهارت کافی برای طبخ غذا، مشکلات دندانی و انتخاب غذاهای نرم و حذف سبزیجات ، میوه و مواد خام را از عوامل مهم حذف مواد غذایی لازم و ضروری به بدن سالمندان عنوان می کند و می گوید: با افزایش سن و در دوران سالمندی نیاز به انرژی در انسان کاهش می یابد، زیرا فعالیت روزانه کم شده، به تبع آن بافت عضلانی بدن به تحلیل می رود و بدن در شرایطی قرار می گیرد که اگر چه نیازمند آن است که تمام مواد غذایی لازم را دریافت کند، اما دریافت کالری اضافه نیز منجر به ایجاد توده چربی می شود.
به گفته وی، اما در نقطه مقابل این وضعیت، مقدار پروتئین بدن در دوران سالمندی با کاهش مواجه خواهد شد و بنا بر این لازم است فرد سالمند در این شرایط پروتئین بیشتری مصرف کند.
به اعتقاد این متخصص، کمبود پروتئین در سالمندان به سیستم دفاعی بدن آسیب می رساند و در این شرایط بدن مستعد ابتلاء به بیماری ها خواهد شد.
** نقش ویتامین های مکمل
اما در مبحث تغذیه سالمندان توجه به گروه ویتامین ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است لازم است. رعایت تنوع غذایی برای تامین ویتامین های گروه بی B دیD، سیC و یی E در این دوران از ضروریات اولیه است.
ویتامین های گروه بیB در کاهش خطر ابتلاء به بیماریهای قلبی و عروقی بسیار موثرند.این نوع ویتامین در انواع گوشت قرمز و سفید و ماهی ، تخم مرغ ، غلات ، حبوبات ، و نیز سبزیجات برگ تیره یافت می شود.
جوانه غلات و حبوبات همچون جوانه گندم،ماش و عدس نیز سرشار از ویتامین- های گروه بیB است.
دریافت ویتامین دی D که می تواند در کنترل پوکی استخوان موثر باشد، از طریق نور مستقیم خورشید میسر است و قرار گرفتن در معرض نور خورشید از پشت شیشه هیچ تاثیر مثبتی ندارد.
دریافت ویتامین سی C هم از طریق خوردن میوه ها، سبزیجات ، گوجه فرنگی ، فلفل دلمه ، پرتقال و پیازچه باید مورد توجه قرار گیرد.
کسب ویتامین های گروه یی E و مواد معدنی که شامل کلسیم ، آهن ، روی و آب بدن است، دارای اهمیت ویژه ای است. عدم تامین کلسیم بدن که بخشی از گروه مواد معدنی است، در دوره سالمندی منجر به ایجاد پوکی استخوان می شود.
کمبود روی باعث ایجاد بی اشتهایی ، مشکلات بینایی و کندی ترمیم زخمها شده، سبب می شود که مزه و طعم غذاها کمتر احساس شود.
تامین آب مورد نیاز بدن نیز برای دفع مواد زائد و سموم بدن ضروری است و برای تامین آن لازم است روزانه حداقل شش تا هشت لیوان مایعات و ترجیحا آب نوشیده شود.
سالمندان بایستی توجه کنند که بدن آنان در هنگام انجام حرکات ورزشی و یا در فصل تابستان و شروع گرما ، در هنگام ابتلاء به تب و یا اسهال و نیز در زمان استفاده از داروهای ملین و مدر به میزان آب بیشتری نیازمند است.
** نفش ورزش
دکتر ˈشهربانو جلاییˈ در این باره می گوید: اکثریت قریب به اتفاق سالمندان در این دوران در خصوص ایجاد ارتباط با دیگران ، انجام امور عادی روزانه ، اندیشیدن و تشخیص راه درست و زندگی کردن دچار مشکلاتی می شوند که نیازمند همراهی و کمک است و نباید این دوران برای آنان به دوران رنج تبدیل شود.
وی از این دوران به عنوان ˈدوران برداشت تجربیاتˈ یاد کرده و می افزاید: در این دوران لازم است سالمندان خود را باور کنند تا جامعه نیز آنان را به عنوان افرادی باارزش مورد ستایش قرار دهد و برای آنان ارزش و احترام قایل شود.
دکتر جلایی می افزاید: مطالعه، ورزش و ارتباط مناسب با دیگران ، از علایم سلامت سالمندان است و سالمندان نباید درگیر منفی بافی شده، افکار منفی به خود راه دهند.
می توان نتیجه گرفت تغذیه مناسب ، داشتن مثبت اندیشی راهی برای جلوگیری از احساس پیری و در عین حال مانع از بیماری های حاصل از این دوران به ویژه سرطان است.
با پوزش
دیروز پیوند من با تار جهان گستر بریده بود...
امروز هم هفتکل!
اگر ناپیوند نمانیم، نوشته های زیر را برایتان می چینم:
پگاه: یک آگهی از سینمای هفتکل در ۵۴ سال و ۴ پیش
۱۰ پیش از ظهر: بخش نخست "شب عروسی ممدو و مرول"
۴ پسینگاه: بخش دوم "شب عروسی ممدو و مرول"
یک آگهی از سینمای هفتکل در ۵۴ سال و ۴ پیش
شیوه ی نوشتار را ویرایش نکرده ام.
شرکت سهامی اکتشاف و تولید نفت ایران Iranian Oil Explo. & Prod. Co
Staff Cinema Program 8.30 PM
سه شنبه 30/2/37 افسونگر دریا سینماسکوپ آلن لد-سوفیا لرن
U=Universal برای کودکان مناسب است.
اداره امور اجتماعی هفتکل
بار دیگر متذکر میگردد که سینمای کارمندان مختص استفاده کارمندان و خانواده آنان است. و از ورود اشخاص متفرقه بسینما جداً جلوگیری خواهد شد.
روز دوشنبه 29 اردیبهشت 1337 تمبولای باشگاه هفتکل را در ساعت 8 فراموش نفرمایید. جایزه مخصوص 3000 ریال در 49 شماره ویژه اعضاء
رونوشت به
رئیس اداره حسابداری هفتکل
رئیس ادراه حمل و نقل هفتکل
رئیس اداره آتش نشانی هفتکل
متصدی فنی سینمای هفتکل
بایگانی
اما
به که
دست تکان دهم
ای ویرانه ی جان های در به در
"تُل عاشقی"؟
امروز
باز هم
بادبان های رویاها را بر می افرازیم
یادمان های تاریخی که جغرافیایش را خط زده اند
اما نه از صفحه ی این بی قرار دل...ه.ح.
امروز به هفتکل می رویم:
در سه نوبت با سه شماره:
ساعت ۱۰ صبح
نیمروز
ساعت ۸ شامگاه
با عدنان غریفی: سید آواره ی غریب در بلاد نترلند
و همراهی سینماگر قصه گوی شرافت انسان: ح. ب. س.
امروز هنوز یک شنبه است. شرجی و مه دود.
مشغله ی نان و بود و هست نگذاشت با خود در این کُنج خلوت کنم...
اما بازگشت حبیبم: باوی ساجد از سفر افتخارآمیز باختر و پربار با انبان کتاب و عکس از عزیزان در غربت، مرا هم از این همه سوغات معنوی بهره مند ساخته است...
و حالیا هر چه می خوانم بیشتر ستایشگر این شهروند ساده، اما ژرفا دلِ جنوبیِ آخر آسفالت نشین حبیب باوی ساجد می شوم.
حبیب چون سیمای نجیب نخل: بی ریاست. ساده است اما گشاده دست. باورمندی یکتاپرست است دوست همه ی شاخه های درخت انسان...
با نگاه زیبای حبیب، شعری از عدنان غریب را می خوانم سیدی از طایفه ی سترگ غریفیان خرمشهر...
عدنان هموست که در زیباترین شهرهای دموکراسی اروپا همواره سروده:
من در این جا چیزی کم دارم
من در این جغرافی
بی تاریخم
و در باره ی عشق کشف کرده:
عشق در نامهربانی می یمرد
در دوگانگی می میرد
در محاسبات می میرد
...
عشق را نمی توان در هیچ ترازویی گذاشت
همه ی ترازوها را ذوب می کند
...
و در شعر "عشق" می گوید:
اما عشق چهره ی خویش را از ما دریغ داشت
شاید از آن رو که می دانست
جمال سحری اور ا تاب نتوایم
و چندان خُردیم
که اهریمن
آسان
فرودگاهی در ما می یابد
و این شما و من و حبیب و خوانش شعر "حتی یک شاعر":
حتی یک شاعر هم نیست که نخواهد
جهان زیباتر شود
که همه ی زنان چون ونوس
و همه ی مردان چون آپولو
که همه ی زنان
چون فاطمه ی زهرا(س)
قدیس و پاک
یا چون زینب کبرا (س)
دلیر و وفادار
حتی اگر ابله باشد
چون ازرا پاند
یا از اشراف باشد
چون دانونتسیو
و شاعر بزرگی چون دانته
می تواند ولگار باشد
و بی آن که برادر بزرگ انسان
-محمد (ص)- را
بشناسد
مهمل به هم ببفاد
چون برشت نازنین
کم اند البته
یا چون امرء القیس
شاعر می تواند چون حمزه باشد:
سرچشمه ای برای شاعران رزمجو
-خود، خاموش-
و از عدالت خواهی
مثل خورشید بدرخشد
پیوسته
شاعر می تواند ذلیل بشود، اما
شاعر نمی تواند
ستایشگر ذلت باشد
چون شعر
بالاست
والاست
و می تواند دروغ بگوید، شاعر و صفات خدایی را
به اهریمن نسبت دهد
ما شاعران را می ستائیم
به خاطر شعر
حتی اگر لیاقت ستوده شدن را
نداشته باشند.
( از مجموعه سروده های "برنامه ی حرکت: امروز، اینجا"، عدنان غریفی/ هلند)
امروز در چند شماره می خوانید:
خبرهای ادبی
نقد
بیچاره "ادبیات"!
اما چند مطلب دم دست:
یک
خواندني و به ياد ماندني
پريا صوفي
تهرانامروز
هرچند آمار كتابخوانها اين روزها كم شده است اما هنوز هم خيليها پيگير آخرين كتابهاي منتشر شده هستند. ديگر از نويسندگان خيلي بزرگ خبري نيست. دوره ديكنزها و هوگوها گذشته اما هنوز هم هستند نويسندگاني كه امروزه طرفداران زيادي دارند كه چشم به راه كتابهاي بعديشان هستند. گاردين فهرستي از كتابهايي از اين نويسندگان كه قرار است پاييز امسال منتشر شود، تهيه كرده است و صدر اين فهرست هم كسي نيست جز خانم جي.كي.رولينگ خالق هري پاتر كه با همان سري كتابها به شهرت و ثروت افسانهاي دست يافت و حتي نامش جزو ثروتمندترين زنان دنيا ثبت شد. يادمان نميرود كه هري پاتر تا آنجا پيش رفت كه حتي در ايران از صبح خيلي زود علاقهمندان به داستانهاي جادوگري هري پاتر جلوي انتشارات صف كشيدند تا جزو اولين نفراتي باشند كه ترجمه آن را ميخوانند. با توجه به موفقيت قبلي رولينگ، احتمالا كتاب جديدش هم بلافاصله بعد از چاپ در خارج از كشور خريداري شده و به فارسي ترجمه ميشود تا شايد بازار كتاب رونقي بگيرد. نگاهي مياندازيم به فهرست كتابهايي كه خوانندهها منتظرش هستند:
تعطيلات معمولي(جي.كي.رولينگ)
مرگ بري فير برادر يكي از اعضاي انجمن شهر باعث ميشود كه تمام شهر پگفورد متعجب و شوكه شوند. همه براي برگزاري انتخابات آماده ميشوند. انتخاباتي كه با شگفتيهاي زيادي همراه است. چيزهاي زيادي فاش ميشود و افراد زيادي رياكارانه چهره ديگري از خودشان نشان ميدهند تا بالاخره صندلي فيربرادر در انجمن پر شود. حتي كساني كه كتابهاي «هري پاتر» را دوست نداشتند يا آن را تمسخر و تحقير ميكردند، مشتاق و كنجكاوند تا ببينند اين بار جي.كي.رولينگ چه كرده است و آيا باز هم ميتواند جهان را با كتاب جديدش تسخير كند؟بخصوص كه سوژه آن خيلي متفاوت از ماجراهاي جادوگري است. بهنظر ميرسد رولينگ تصميم گرفته از دنياي كودكان فاصله بگيرد و نوشتههايش را به دنياي بزرگسالان نزديكتر كند. كتاب روز 27 سپتامبر منتشر خواهد شد.
زندگي عزيز(آليس مونرو)
در ايران آليس مونرو نام كاملا شناختهشدهاي است بخصوص كه يكي از كتابهاي وي را ترانه عليدوستي ترجمه كرد و برمبناي يكي از داستانهاي كوتاهش ماني حقيقي فيلم «كنعان» را ساخت. اين نويسنده كانادايي بيشتر به نوشتن داستانهاي كوتاه علاقه دارد و چاپ آخرين اثرش كه آن هم مجموعهاي از داستانهاي كوتاه است، خبر خوشحالكنندهاي محسوب ميشود. داستانها در روستا و شهرهايي در اطراف درياچه هوران اتفاق ميافتند. چشماندازي كه مونرو بارها و بارها به آن رجوع ميكند. نقطه مشترك كل اين داستانها درباره «لحظهاي است كه در آن زندگي شكل ديگري به خودش ميگيرد. لحظهاي كه يك اتفاق كوچك باعث يك تغيير بزرگ در زندگي ميشود.» مونرو در سال 2009 برنده جايزه بينالمللي معتبر كتاب بوكر شد. در آن جلسه از كارهاي مونرو با صفت «كامل و بينقص» ياد شد.
دو
دومين مجسمه يادبود «تولستوى» در هند رونمايى مى شود
دومين مجسمه ى يادبود «لئو تولستوى» در هند رونمايى مى شود. به گزارش ايسنا، موزه ى ماهاتما گاندى در احمدآباد هندوستان به زودى مجسمه اى را براى بزرگداشت «لئو تولستوى»، رمان نويس برجسته روس رونمايى مى كند. به گزارش ايتارتاس، مراسم نصب دومين مجسمه از خالق «آنا كارنينا» روز دوم اكتبر برگزار خواهد شد. گاندى معروف ترين شخصيت انقلابى كشور هند درباره تولستوى گفته بود، اين نويسنده تاثيرى شگرف بر فلسفه سياسى او داشته است. تنديس تولستوى در احمدآباد دومين بناى يادبود از اين نويسنده ى روس در كشور هند محسوب مى شود. اولين مجسمه در سال ۱۹۹۴ در دهلى نو نصب شد. / ابرار
پیام تلفنی یک شهروند
به روزنامه ی خراسان که بازتاب درخواست همگانی است:
"شما که گفتيد تبليغات چيپس و پفک ممنوع شده است،
پس چرا همچنان تبليغ مي کنند؟
بقيه خبرهايتان هم همين گونه است؟" /روزنامه ی خراسان
شب خوشی داشته باشید سرشار از دریچه های روشنی رو به امید و تندرستی فردا...
ده عادتی که به کاهش وزن کمک می کند
خیلی از افراد چاق بدنبال راه حلی برای مشکل چندین ساله افزایش وزن خود می گردند. در این راه چه بسا راه حلهای معجزه آمیزی که با زندگی معمول در تضاد است را نیز امتحان می نمایند. اما واقعیت آنست که سنگ بزرگ علامت نزدن است، بلکه باید بدانیم ایجاد تغییرات کوچک می تواند منجر به ایجاد تفاوت های بزرگ شود . تمام بحث کنترل وزن، ایجاد تغییرات کوچکی است که بتوان برای همیشه با آنها زندگی کرد .
به محض این که این تعدیلات کوچک را در روش زندگی خود پیاده کنید، خواهید دید که چگونه می توانند مقادیر بزرگی از کالری را ذخیره کرده و باعث کاهش وزن شوید . در اینجا 10 عادتی را که می توانند رویای شما را در رسیدن به کاهش وزن را به واقعیت تبدیل کنند آورده ایم:
1. عادات غذایی خود را ارزیابی کنید. آیا شب ها دیرهنگام غذا می خورید، درهنگام آشپزی به غذا ناخنک می زنید، باقیمانده غذای کودکتان را شما تمام می کنید؟ نگاهی به اطراف بیاندازید، تشخیص رفتارهایی که می توانید تغییرشان دهید آسان خواهد بود ، تغییراتی که می توانند کالری بزرگی را ذخیره کنند .
2. اگر در رسیدن به برنامه شکست می خورید، برنامه ای برای زمان شکست بریزید. شما به یک استراتژی برای وعده ها و میان وعده های غذایی خود نیاز دارید . میان وعده های سالمی را برای زمان هایی از روز که می دانید گرسنه می شوید و ممکن است از برنامه غذایی خود منحرف شوید، در نظر بگیرید. خیلی از ما خستگی روزانه محل کار را در عصر با خوردن بی مورد جبران می نماییم. اگر هم یک روز به هر دلیلی از رژیم غذایی خود عدول نمودید و یا در مهمانی و یا یک سفر با خوردن بیش از حد افزایش وزن پیدا کردید برنامه ای برای بازگشت به تغذیه سالم برای خود طراحی نمایید.
3. همیشه با شکم پر به خرید بروید. رفتن به فروشگاه مواد غذایی در زمانی که گرسنه هستید ، نسخه ای برای یک فاجعه است . از روی یک لیست آماده خرید کنید در این صورت خریدهای آنی در کمترین حد قرار خواهند گرفت . درست غذا خوردن با موجود بودن مواد غذایی سالم در یخچال و آشپزخانه شروع می شود .
4. وعده های غذایی منظم داشته باشید. بهترین زمان ها را برای وعده های غذایی خود که سازگارترین حالت با زندگی شما است، مشخص کرده وآنها را حفظ کنید . وعده های غذایی منظم کمک به پیشگیری از ناخنک زدن می کنند .
5. غذای خود را پشت میز و از بشقاب بخورید. خوردن غذا از داخل بسته بندیشان و در حالت ایستاده قابل فراموشی است . شما می توانید با نشستن، به بیش از حد خوردن خاتمه دهید و هوشیارانه از غذای خود لذت ببرید .
6. غذا را در ظروف مربوط به هر فرد سرو کرده و مابقی را به ظرف روی اجاق برگردانید. ظروف غذای مملو از غذای روی میز درخواست خورده شدن دارند و قدرت اراده باورنکردنی لازم است که بتوان برای چند ثانیه به داخل آنها شیرجه نرفت. پس قبل از شروع به غذا به ویژه در مهمانیها نوع غذا و میزان آن را برای خود در نظر بگیرید.
7. آهسته غذا بخورید، هر لقمه را خوب بجوید و از طعم غذا لذت ببرید. به یاد داشته باشید که حدود 15- 20 دقیقه زمان می برد تا مغز شما سیگنال سیر شدن شما را به شکم شما صادر کند . سعی کنید از قاشقهای کوچکتر و یا چنگال استفاده نمایید و به چنگال خود دربین لقمه ها استراحت بدهید. از خوردن نوشیدنی و آب در بین غذا خوردن بپرهیزید چرا که باعث می شود حجم بالاتری مواد غذایی در یک وعده دریافت نمایید.
8. غذا خوردن جلو تلویزیون و هنگام تماشای فیلم را فراموش نمایید. بدن شما هر ماده غذایی را که دریافت می نماید به عنوان کالری دریافتی محاسبه می نماید. خیلی از ما در هنگام تماشای تلویزیون به هنگام مهمنی ها توجهی به آن که چه حجم ماده غذایی را بدون توجه می خوریم نداریم.
9. اگر شما در بین روز از تنقلات استفاده می کنید، انتخاب درستی داشته باشید. خیلی از افراد چاق شاید در وعده های غذایی اصلی خود آن چنان زیاده روی ننمایند ولی در هنگام خوردن تنقلات توجهی به میزان دریافتی خود ندارند. بیشترتنقلات موجود در بازار شامل قندهای ساده و نیز چربی های مضر هستند. از میوه جات، و یا میوه های خشک شده در میان وعده استفاده نمایید.
هشدار!
هر خانواده ايراني يک بيمار ام.اس
اين يك هشدار جدي است؛ روند ابتلاي افراد جامعه به بيماري ام اس رو به رشد است و بر اساس گفتههاي برخي متخصصان در 15 سال آينده در هر خانواده ايراني يک بيمار ام.اس وجود خواهد داشت. اين روند هشدار دهنده و رو به افزايش در حالي است كه در حال حاضر متولي خاصي براي بيماران ام.اس در كشور وجود ندارد.
روز گذشته محمدرضا صوفينژاد، مديرعامل آسايشگاه کهريزک در نشستي خبري در جمع خبرنگاران هشدار داد كه در 15 سال آينده در هر خانواده يک بيمار ام.اس خواهيم داشت ضمن اينکه در حال حاضر متولي خاصي براي بيماران ام.اس وجود ندارد. پيش از اين هم برخي متخصصان ازجمله رئيس و اعضاي انجمن ام اس ايران در اظهار نظرهاي مشابهي گفته بودند كه بين ده تا پانزده سال آينده در هر خانواده ايراني يک بيمار مبتلا به ام اس خواهيم داشت.
در همين حال دكتر كرمان پور، عضو انجمن ام اس ايران چندي پيش به خبرنگاران گفته بود اين هشدار و پيش بيني از يک ديدگاه کاملا درست است، اما خانواده درنظام سلامت با خانواده در نظام ثبت احوال متفاوت است. به گفته اين متخصص بيماري ام اس، نظام خانواده در ثبت احوال شامل زن، شوهر و فرزندان است اين در حالي است که خانواده در نظام پزشکي و سلامت به معناي زن، شوهر، پدر، مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و نوهها است. با در نظر گرفتن خانواده به اين معنا (در نظام پزشکي و سلامت) پيش بيني ميشود که در 10 تا 15 سال آينده در هر خانواده يک بيمار مبتلا به ام اس خواهيم داشت کما اينکه الان هم همينطور است.
ام.اس بيماري مزمني است كه در آن سلولهاي ايمني اشتباها و بطور غيرعادي به پوشش و غلاف سلولهاي عصبي در مغز و نخاع حمله كرده و علائم متنوعي از قبيل ضعف عضلاني وسفتي، اختلال تعادل و هماهنگي قسمتهاي مختلف بدن، كرختي، مشكلات روحي و خلقي و تاري ديد را پديد ميآورد.به دلايل نامعلومي، بيشترين قربانيان اين نوع بيماري را زنان تشكيل ميدهند اما سير و پيشرفت بيماري در مردان مبتلا سريعتر از زنان است. شايعترين سن ابتلاء به ام اس در هر دو جنس مرد و زن، بين 20 تا 40 سالگي عنوان شده است. بر اساس آمارهاي اعلام شده 70 درصد بيماران اماس درسن20 تا 40 سالگي به اين بيماري مبتلا شده اند و 30 درصد بقيه را افراد کمتر از 20 ساله و بالاتر از 40 ساله تشكيل ميدهند.
مطالعات انجام شده در جهان نشان داده است كه مردان و زنان سفيد پوست شانس ابتلاء بيشتري از افراد سياه پوست دارند. بالاترين آمار اماس مربوط به کشورهاي اروپايي، استراليا و آمريکايي شمالي است. در خاورميانه علاوه بر اراضي اشغالي(اسرائيل) كشورهاي لبنان، اردن و کويت بيشترين ميزان شيوع بيماري اماس را دارند. بر اساس گزارشها روند ابتلا در كشورمان نيز هشدار دهنده است و ايران نيز در حال نزديک شدن به آمار اين دسته از کشورهاست. تيرماه امسال امير رضا عظيمي دبيرعلمي كنگره بينالمللي ام اس ايران گفته بود كه مناطق مختلف جهان از نظر شيوع ام اس به سه دسته كم خطر، خطر متوسط و پرخطر تقسيمبندي ميشوند. هم اكنون آمريكا و اروپا جزو مناطق پرخطر محسوب ميشود و به عنوان مثال ميزان شيوع اين بيماري در اسپانيا 100نفر در هر 100هزارنفر است.
بر اساس آمارهاي نيمه رسمي روند شيوع بيماري ام اس در ايران صعودي است و در حال حاضر حداقل حدود 60 تا 70 هزار ايراني مبتلا به بيماري ام اس هستند. به گفته پزشكان متخصص اين بيماري در چند كلان شهر كشور از جمله شهرهاي تهران، اصفهان، شيراز، اراك و کرمان بيشتراز ساير نقاط کشور ديده ميشود. براساس آخرين آمار اعلام شده در حال حاضر بيشترين آمار مبتلايان مربوط به تهران و اصفهان بوده است اما شيوع اين بيماري در شهر اصفهان بيشتر از همه نقاط كشور است. هم اكنون شيوع بيماري ام اس در اصفهان از 77 به 100 نفر در هر 100هزار نفر رسيده است. از اين نظر شهرهاي شيراز و اراك نيز در رتبههاي بعدي قرار دارند. در تهران شيوع بيماري ام.اس از 53 تا 55 در 100هزار نفر در سال 2008 به حدود 53 تا 77 در 100 هزارنفر رسيده است.
دكتر عظيمي تابستان امسال گفته بود كه در ايران هنوز شبكه ثبت ملي ام اس راه اندازي نشده است تا بتوان آمار دقيق از تعداد بيماران به تفكيك شهرهاي كشور را به دست آورد. اما براساس برخي گزارشها چندي است كه از سوي وزارت بهداشت و با همكاري انجمن ام اس، سيستمي براي جمعآوري اطلاعات بيماران اماس در تمام استانها شکل گرفته است و بيماران ام اسي براي دريافت دارو و خدمات پزشكي بايد در اين سامانه ثبتنام کنند.
آنگونه كه متخصصان ميگويند اين بيماري علت مشخصي ندارد و تنها موضوعي كه در چندسال اخير مشخص شده است نقش احتمالي كمبود ويتامين D در ابتلا به اين بيماري است.هر چه ازخط استوا دورتر ميشويم شيوع ام اس افزايش مييابد. نتيجه يك تحقيق ديگر هم نشان ميدهد كه شيوع ام اس در افرادي كه در فصل بهار متولد شدهاند، بيشتر است چرا كه اوايل بارداري مادران آنها در فصل پاييز و زمستان بوده است در نتيجه مادر ويتامين D كمتري دريافت كرده است.تحقيقات انجام شده در تهران نشان ميدهد كه 80 درصد تهرانيها دچار كمبود ويتامين D هستند البته مصرف زياد اين ويتامين عوارض جبرانناپذيري براي بدن در پي دارد. بر اساس توصيههاي سازمان بهداشت جهاني بهتر است افراد روزانه به مدت نيم ساعت بين ساعت 8 تا 15 بدون مصرف ضدآفتاب در معرض نور خورشيد قرار بگيرند.
تامين داروي مبتلايان به ام اس يكي از مشكلات و مصائب اصلي بيماران و خانواده افراد ام اسي است. داروي اصلي بيماري ام اس، ‘اينترفرونها ‘هستند كه به گفته دكتر عظيمي در حال حاضر اين داروها در داخل كشور با كيفيت خوب توليد ميشوند. همچنين داروي ‘تايسابري ‘داروي بسيار خوبي براي جلوگيري از پيشرفت ام اس است، بيماران ماهي يك بار بايد از اين دارو استفاده كنند كه هزينه آن بالغ بر چهار تا پنج ميليون تومان است. اين دارو وارد كشور نميشود و تحت پوشش بيمه قرار ندارد اما به تازگي هيات دولت تحت پوشش بيمه قرار گرفتن اين دارو را تصويب كرده است.علاوه براين داروي گلاتيرامر نيز براي درمان بيماران ام اس كاربرد دارد. مصرف ماهانه اين دارو يك ميليون تومان هزينه براي بيمار در بر دارد. اين دارو در كشورهاي ديگر جزو پرفروشترين داروهاي مبتلايان به ام اس محسوب ميشود.
...
خنده خنده خنده...
خنده باعث میشود اكسیژن بیشتری به مغز برسد و با آزاد شدن هورمونهای انرژیزا در بدن، فرد احساس آرامش بیشتری كند و...
بسیاری از ما، اكثر وقت خود را در محل كار سپری میكنیم؛ جایی كه بیشترین فشار را از لحاظ كاری متحمل میشویم.
بیماریهای زیادی مانند: فشارخون، نارساییهای قلبی، بیخوابی و افسردگی حاصل فشارهای بیش از اندازهای هستند كه هركدام از ما روزانه با آنها دست و پنجه نرم میكنیم. اضطراب و استرس محیط كار و فعالیت ممكن است به وضعیت بدتر مانند اعتیاد به موادمخدر یا تفریحات غیرسازنده منجر شود، از اینرو تمرین خنده به فواصل زمانی در روز باعث میشود اكسیژن بیشتری به مغز برسد و با آزاد شدن هورمونهای انرژیزا در بدن، فرد احساس آرامش بیشتری كند و راندمان كاری بالا رود.
خنده از دو قسمت تشكیل شده است كه یكی به حالت صورت و دیگری به صدایی كه تولید میشود اطلاق میشود. وقتی ما میخندیم، مغز دستور این عملها را صادر میكند و اگر شدیدتر بخندیم، دستوراتی برای تكان خوردن دستها و پاها نیز صادر میشود. هنگام خنده 15 ماهیچه صورت به حركت درمیآیند كه مهمترین آنها مكانیزم حركت لبهای بالاست.
ماهیچههای حلق شما دچار انقباض میشوند و به همین علت شما دچار بریده نفس كشیدن میشوید. همه خندهها از یكی از صداهای ها- ها-ها یا هو- هو- هو پیروی میكنند و امكان ندارد فردی بتواند با تركیب این دو صدا بخندد.
زمانی كه یك مطلب خندهدار (جوك) میشنویم، قشر خاكستری نیمكره چپ شروع به آنالیز كلمات میكند. كمی طول نمیكشد كه عمده فعالیتهای مغز به لوب فرونتال معطوف میشود كه مركز احساسات و عواطف مغز است. لحظاتی بعد نیمكره راست هم شروع به بررسی دادههایی میكند كه از طریق سیستم ارتباطی بین نیمكرهای دریافت كرده است تا معنی جوك را بفهمد. چند صدم ثانیه قبل از اینكه شروع به خندیدن كنید در لوب اكسپیتال مغزتان كه پردازش اطلاعات حواس را بهعهده دارد امواج مغزی بهشدت افزایش مییابند.
نوسانات امواج دلتای مغز در این زمان به اوج خود میرسند و دقیقاً بعد از این وضعیت شروع به خندیدن میكنید. تمام اینها كه چند صدم ثانیه بیشتر زمان نمیبرد، معادل زمان افتادن یك دو ریالی است.
محققان معتقدند كه در بدن انسان یابندههایی وجود دارد كه خنده را تشخیص میدهد و باعث ادامه یافتن آن میشود. از نظر آنها خنده یك عكسالعمل كاملاً ناخودآگاه است.
علل روانشناختی خنده
1- نشانه اعتماد به دیگران
2- تقویت روابط اجتماعی
3- اجتناب از درگیری و برخورد
4- ایجاد صمیمیت
5- خنده، گویای پذیرش و تعاملات مثبت است.
6- خنده بیانگر و اثباتكننده عضوی از یك گروه بودن است.
روانشناسان معتقدند كه چون مقدار زیادی انرژی ذخیره شده و واپسزده روانی بهعلت شرایط مختلفی چون كنترل شدید محیط، حوادث اتفاقی و بازداریهای ذهنی راهی به بیرون پیدا نمیكنند از طریق خنده از ذهن و بدن تخلیه میشوند.
نقش خنده در سلامت جسمانی
سیستم ایمنی: تحقیقات علمی نشان میدهد در حالی كه افسردگی به دستگاه ایمنی بدن در برابر بیماری آسیب میرساند خنده با كاهش كورتیزول، افزایش فعالیت سلولهای كاهنده در افزایش سیتوكنین، دستگاه ایمنی را تقویت میكند. وقتی شخص میخندد وجودش از احساساتی مثل: گرما، رهایی و سرحالی آكنده میشود و اینها همان احساساتی هستند كه دربردارنده مفهوم احساس سلامتیاند. پژوهشگران سوئیسی معتقدند كه پس از هر خنده و یا فعالیت شادی بخش تا نیم ساعت قدرت دفاعی بدن بیشتر میشود. در بدن افراد شاد، ایمنوگلوبولین كه از عوامل دفاعی بدن است، بیشتر تولید میشود. این ماده بدن را در برابر عفونتهای تنفسی محافظت میكند.
ضربان قلب با خنده افزایش یافته و در این صورت اكسیژنگیری مغز هم بیشتر شده و شخص احساس آرامش روحی و جسمی بیشتری میكند.
ورزش: خنده یكی از مهمترین ورزشهاست. هیچ ورزشی نمیتواند مثل خنده بیشتر عضلات بدن را به جنبش درآورد. یك دقیقه خندیدن برابر با 40 مرتبه نفس كشیدن است.
همچنین روزانه ۱۵ دقیقه خندیدن بخش زیادی از منافع حاصل از پیادهروی صبحگاهی را در بردارد.
دانشمندان انگلیسی بعد از سالها تحقیقات به این نتیجه رسیدند كه یك دقیقه از ته دل خندیدن معادل 45 دقیقه ورزش، انسان را سر حال میآورد.وقتی كه از ته دل میخندید، عضلات اندامها و دیگر عضلاتی كه در خندیدن شركت ندارند، شل میشوند و استراحت میكنند. بعد از پایان خندیدن هم عضلاتی كه در این پروسه شركت داشتند شروع به استراحت و شل شدن میكنند؛ یعنی فرایند ریلكس شدن عضلانی در دو مرحله اتفاق میافتد.
فشار خون: خنده در كنترل فشار خون نیز نقش دارد. اگرچه هنوز مكانیسم دقیق این قضیه مشخص نشده ولی بررسیها نشان داده است خنده باعث جلوگیری از پر فشاری خون میشود. دانشمندان دریافتهاند خانمها بیشتر از آقایان از فایده خنده سود میبرند.
اگر شما یك دقیقه بخندید، آن خنده، 45 دقیقه باعث آرامش شما میشود، خطر بیماری قلبی را از شما میگیرد و محركی برای اشتها و هضم مواد غذایی خورده شده است.
سیستم تنفسی: خندیدن از ته دل بهطور مرتب باعث میشود ریههای شما بیشتر از هر وقت دیگر از هوا خالی شوند و این كار باعث تخلیه و تمیز شدن بهتر ریهها میشود.
انگار كه چندین بار پشت سر هم نفس عمیق كشیده باشید. این حالت خصوصاً برای بیمارانی كه آمفیزم دارند یا دیگر بیماریهای ریوی بسیار مفید است. جالب است بدانید كسی كه میخنداند، بیشتر از شنونده، اثر مفیدی بر بدن خود به جای میگذارد.
كبد: هرگاه بخندیم، یكی از بزرگترین و مهمترین اندام بدنمان شروع به فعالیت میكند كه كبد است. كبد مواد زائد را دور میریزد، مواد غذایی مازاد بر نیاز بدن را به شكل قند (گلیكوژن) در خود ذخیره میسازد، تا وقتی كه بدن نیاز به انرژی داشت، قند را بسوزاند و تبدیل به انرژی كند و به خون تحویل دهد. همچنین كبد محل ذخیره پروتئینهای خون، ویتامینها و عناصر معدنی است.
وزن: محققان دانشگاه واندر بیلت معتقدند كه خندیدن موجب سوختن مقداری از كالریهای بدن میشود و هر چه میزان و تعداد دفعات خندیدن بیشتر باشد، مقدار كالری كه سوزانده میشود نیز بیشتر خواهد بود كه این موجب كاهش وزن میشود.
خندیدن بهمدت 15 دقیقه در طول روز موجب كاهش وزن بدن تا 1.8 كیلوگرم در سال میشود.
پوست: خندیدن چین و چروك صورت را از بین میبرد و بهترین كرم برای پوست صورت است.
نكـاتی دیگر درباره خنده
1- صدای خنده متشكل از آواهایی است كه در هر 210میلیثانیه تكرار میشوند.
2- انسانها بسته به اینكه درحضور چه فرد و یا افرادی هستند بهطور متفاوتی میخندند.
3- مردها هنگامی كه در كنار یكدیگرند، با خندیدن دوستی و رفاقت خود را ابراز كرده و روحیه رقابتجویانه میان خود را تعدیل میبخشند.
4- حداكثر فركانس صوتی كه مردها قادرند با خنده تولید كنند 1200 هرتز است، اما زنان قادرند فركانسی تا 2000هرتز تولید كنند.
5- خنده همواره پس از مكث در پایان جملات و عبارات خندهدار روی میدهد.
6- كودكان 300 بار در روز و بزرگسالان بهطور متوسط 17بار در روز میخندند.
7- 80 درصد خندهها در پاسخ به جوك و لطیفه نیست. اغلب خندهها هنگام خداحافظی و یا خوشامد گویی و سلام كردن روی میدهند.
8- زنان 126 درصد بیشتر از مردان میخندند و دختران هم بیش از زنان.
9- صدای خنده زنان آهنگینتر از صدای خنده مردان است. خنده دختران را مقایسه كنید.
10 - قدرت یادگیری را افزایش میدهد. در بسیاری از كلاسهای درسی و آموزشی، خندیدن و خنداندن یادگیری را بیشتر میكند.
11- گاهی اوقات در حالتهای شدید خنده مجراهای اشكی شما هم وارد كار میشوند و در حالی كه شما از شدت خنده دهان خود را برای گرفتن اكسیژن بیشتر باز و بسته میكنید صورتتان هم از اشك خیس میشود و حتی رنگ چهرهتان به قرمز تغییر میكند و صداهای عجیبی نیز تولید میكنید.
12 - تحقیقات دیگر نشان میدهد كه خنده در زمانی كه در یك گروه هستید، 30 برابر زمانی است كه شما تنها مثلاً جلوی تلویزیون نشستهاید.
13 - در اثر خندیدن، نوعی ماده شیمیایی خاص سیستم عصبی به نام «آندروفین» تولید میشود كه در شخص، اعتماد به نفس و سرخوشی ایجاد میكند.
پژوهشهای دیگر روی خندیدن نشان میدهد كه انسانها به وسیله خنده، درد را بیشتر تحمل میكنند به این دلیل كه خنده ترشح آندروفینها را زیادتر میكند و آندروفینها كشندههای طبیعی درد در بدن هستند.
در واقع «آندروفین» مادهای مشابه مرفین است كه در بدن ساخته میشود. مقدار این ماده در خون، در اثر ورزش و فعالیتهای نشاطآور بالا میرود.
منابع باد
امان از دست این بدن نفاخ!
بيشتر مردم به علت مشغله فراوان و شيوه زندگي ناسالم و کمبود وقت، در غذا خوردن عجله مي کنند تا سر وقت به محل کار يا مدرسه برسند غافل از اين که استرس و اضطراب ناشي از اين کار به سلامت آن ها به خصوص دستگاه گوارش لطمه مي زند. به منظور اطلاع رساني درباره يکي از اختلالات گوارشي رايج، با دکتر خديجه رحماني متخصص تغذيه و عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشکي تهران گفت وگو کرده ايم.
نفخ يک اختلال شايع است که علاوه بر احساس سيري و سفتي شکم در حرکت روده و عبور گاز اختلال ايجاد مي کند. به طور کلي گازهايي که در معده توليد مي شود و به تمامي قسمت هاي بدن راه پيدا مي کند يا از طريق هواي بلعيده شده و يا در پي مصرف مواد غذايي غيرقابل هضم و گازدار به وجود مي آيد. پس به بيان ديگر ۳عامل باعث ايجاد نفخ مي شود: بلعيدن هوا هنگام صحبت کردن يا غذا خوردن؛ مصرف مواد غذايي غيرقابل هضم و غذاهايي که فاقد آنزيم هايي مانند فيبر و نشاسته هاي غيرقابل هضم است و سوم مصرف غذاهاي گازدار. نفخ از معده شروع مي شود و در صورت هضم نشدن غذا فرد دچار ورم معده و مشکلات روده اي مي شود. به طور متوسط افراد روزانه ۷۰۰ ميلي ليتر گاز دفع مي کنند که اين ميزان طبيعي است. اما اگر دفع گاز بيش از اين حد باشد، باعث ناراحتي فرد مي شود. دکتر رحماني با بيان اين مقدمه ادامه مي دهد: اضطراب که باعث بلع بيشتر هوا مي شود، در ايجاد گاز معده نقش زيادي دارد. برخي مواد غذايي غيرقابل هضم مانند موادغذايي حاوي فيبر به بهبود عملکرد دستگاه گوارش به خصوص روده و پيشگيري از يبوست و سرطان هاي دستگاه گوارش کمک مي کند اما مصرف بيش از حد اين نوع مواد باعث توليد گاز زيادي مي شود. از آن جا که آنزيم کافي در بدن براي هضم فيبر وجود ندارد، فيبر در دستگاه گوارش با جذب آب حجيم مي شود که اين امر باعث تسريع دفع مواد از معده و روده ها مي شود و حرکت دستگاه گوارش را بهبود مي دهد. از طرفي فيبر در دستگاه گوارش باعث رشد باکتري هاي مفيد مي شود. در واقع فيبر ماده اي است که باکتري هاي مفيد از آن تغذيه مي کنند و از طريق تخمير باکتري مقداري انرژي و بعضي از ويتامين ها مانند B12، K و... توليد مي شود. اين دسته از باکتري ها را پروبيوتيک مي ناميم. هنگامي که توصيه مي کنيم مردم غذاهاي حاوي پروبيوتيک مصرف کنند، در واقع مي خواهيم باکتري هاي مفيد وارد دستگاه گوارش شود. به طور کلي در بدن تمام افراد يک دسته باکتري هاي طبيعي وجود دارد که ممکن است در اثر عوامل متعدد از جمله رژيم غذايي نامطلوب دچار اختلال در عملکرد شود.مصرف بيش از حد آنتي بيوتيک، غذاهاي سبوس دار يا غذاهاي نفاخ مانند حبوبات، انواع کلم، ترب، پياز، شلغم، خيار، آلوخشک، موز، کشمش، سيب، غذاهاي حاوي لاکتوز مانند لبنيات به ويژه براي افرادي که تحمل لاکتوز ندارند، باعث از بين رفتن باکتري هاي مفيد و ايجاد اختلال در عملکرد دستگاه گوارش مي شود. مصرف ۹ تا ۱۴ گرم لاکتوز در افراد معمولي مشکلي ايجاد نمي کند که معادل يک ليوان شير است. اما برخي از افرادي که تحمل لاکتوز ندارند نمي توانند حتي يک ليوان شير هم بنوشند يا اگر بيشتر مصرف کنند دچار نفخ شديد مي شوند. دکتر رحماني به غذاهايي که خوب هضم نمي شود و گاز توليد مي کند اشاره مي کند و مي گويد: مواد شيرين کننده مصنوعي موجود در غذاهاي رژيمي مانند سوربيتول و مونيتول، اگر بيش از ۱۰ گرم در روز مصرف شود، ايجاد گاز مي کند. ميوه هايي که حاوي فروکتوز است، اگر ميزان مصرف آن به بيش از ۲۰ تا ۲۵ گرم فروکتوز در روز برسد، منجر به افزايش توليد گاز مي شود. بنابراين مصرف ۲ تا ۳ ميوه در روز و نه بيشتر کفايت مي کند. به طور کلي بدن انسان براي هر ماده غذايي آستانه تحملي دارد. حتي ساکارز که قند طبيعي است، اگر بيشتر از ۲۵ تا ۵۰ گرم مصرف شود، گاز توليد مي کند، اين متخصص تغذيه تاکيد مي کند: براي پيش گيري از بروز اين اختلال مصرف غذاهايي که ذکر شد، بايد محدود شود. بايد مواد غذايي را که نفخ ايجاد مي کند شناسايي و مصرف آن را محدود کرد. همچنين از استرس و اضطراب نيز که باعث ورود هوا به معده مي شود بايد پرهيز کرد. در صورت بروز اختلالات دستگاه گوارش، استفاده از مشاوره تخصصي ضروري است.
*چند نکته به نقل از سايت «Readers digest» را نيز در اين باره بخوانيد. براي هضم کامل، آرام غذا بخوريد. به همراه غذا خوردن آب ننوشيد زيرا پايين رفتن غذا با نوشيدن آب، مانع از شکسته شدن کامل مواد غذايي مي شود. از مصرف نوشيدني هاي کافئين دار که باعث نفخ مي شود، خودداري کنيد. همچنين فعاليت جسمي و مصرف آب کافي طي روز (نه همراه با غذا) در پيش گيري از اين اختلال موثر است.
به عنوان درمان خانگي مصرف زنجبيل که ترشحات دستگاه گوارش را زياد مي کند و نفخ و حالت تهوع را از بين مي برد نيز مفيد است. قرص نعناع، روغن نعناع، چاي نعناع، زيره و رازيانه نيز خاصيت نفخ بُردارد. افزودن يک قاشق مرباخوري جوش شيرين، مقداري آب ليمو و اندکي نمک در يک ليوان آب نفخ را به ميزان زيادي برطرف مي کند.
پرید
پر زدُ
بر نگشت
اکنون بی او
منُ
پاییز این همه برگ
باران اشک...
پرنده ی تازه بال من پری
سه روز است که پر زده تا دیارهای یخ زده ی غربت...
و این دل بی قرار
هم چنان
امیدوار پرستوهای بهار است که باز آورند
بوی گمشده ی او را به خانه ام...ه. ح.
آگهی!
دو روز پایان هفته: ۵ شنبه و آدینه
را ویژه ی پیام های تندرستی قرار داده ام:پیشخوان دکتر شفا...مجله ی تندرستی، هر روز در چند شماره...
به امید دیدار...
باز ای باران ببار
بر تمام لحظه های بی بهار
بر تمام لحظه های خشک خشک
بر تمام لحظه های بی قرار
باز ای باران ببار
بر تمام پیکرم موی سرم
بر تمام شعر های دفترم
بر تمام واژه های انتظار
باز ای باران ببار
بر تمام صفحه های زندگیم
بر طلوع اولین دلدادگیم
بر تمام خاطرات تلخ و تار
باز ای باران ببار
غصه های صبح فردا را بشوی
تشنگی ها خستگی ها را بشوی
باز ای باران ببار
...
فریبا شش بلوکی
این پیام را برایش فرستادم:
بارانُ
کوچه ها ی کودکی گذشته
و اینک اشک هایی که هم چنان جاری است
بر چروک گونه های انتظار
...ه.ح.
اما به که سلام کنم؟
گزینه ی فصلی دیگر از رمان " نفرین نفت"
فریدون
پی آیند هفته ی پیش
سکوت سرچشمه اکنون در اختیار هم سرایی بغ ها است.
گله ی گرگ ها که بوی چرب لاش آدمی را به هم دیگر زوزه کشیده اند دیگر جلوتر نمی آیند و قلمروی روشنایی آدمی را به رسمیت می شناسند...
ستاره ها بر فراز سر ها می درخشند و حالا دیگر نقطه های سرخ نیم دایره ای بر فراز سرچشمه زده اند...
کسی چیزی نمی پرسد.
همه می دانند که باید این اتفاق می افتاد و فریدون تاوان کنجکاوی ها و سرکشیدن هایش را می داد...
فلامرز آهی عمیق می کشد: فقط یه دایره علف سُخته...
صعنو جلوتر می رود و سرش را رو به شعاع روشن بر علف سوخته پایین می آورد...
گل ممد مشتی علف می کند و می بوید: از اثر تش اگزوز بشقاب پرنده شونه...
- کی یا؟
- اَن گلیسی یا...
- سی چه؟
- بردنش مغز سرش در بیارن ببرن آزمایشگاهشون...
- حتم داروم مغزشه در ایارن ایذارنش مینه سر یه اَن گلیسی...
- سی چه؟
- تا امورات مملکتشون بهتر بچرخه...
- و می فهمن تو کله های ما چه خبره...
- سی چه؟
- تا اگه نشقه ای مینه سرمون پیدا بده باطلش کنن...
عامو استولا هم به دایره ی سوخته ی علف نزدیک می شود: بگردین دور و بر شاید اثری از فریدون پیدا کنین...
آ خداد اورکی انگشت اشاره ی کوتاهش را رو به جمع نگران می گیرد: حتم داروم مآمورا ئی بشقاب پرنده، دفتری مخفی همی دور وبر دارن
- سی چه؟
- سی چه و زهر مار! خب معلومه، از اون سر دنیا که ایاان ایچو حتم داروم دستوراتی میارن میدن به مباشراشون...گزارش ها و عکس هایی را می برن اَن گلیس...
- حالا تکلیف فریدون چی می شه؟
- حتم داروم پیدا می ده...
- چه وخت؟
- بعدِ چن روز...
فلامرز گرز را بالا می برد رو به حمعیت:
- ساکت! می خُم هی جار بزنوم "فریدون"
مظفر فرمان می دهد: چند نفر بروند پایین تو دره... چند نفر هم برون پشت اون لوله های نفت...من و اوس خومکار و دی کلبلی می رویم هی جار بزنیم داخل همه ی این اشکفت های دور و بر... خبری نشد فردا روز می آییم به گشتن در این حوالی...
صدای استیوفونیک کل مندلی در فضا می پیچد:
- پارسال هم پسر زهتابی را بردند بعدِ چند روز آوردنش، گیج و منگ...حالا افتاده گوشه ی خونه شون...گوشه ای کز کرده...مرتب تکرار می کنه: جندِ پریزاده....جندِ پریزاده...
و هم چنان که جستجوها تا سپیده دم ادامه یافت. فلامرز چند بار فریدون را صدا زد اما فقط شغال ها جوابش را دادند...
نوک کوه ها شیرگون می شد و همه داشتند دست خالی رو به خانه هایشان باز می گشتند که ناگهان فیروز لیوه دور از ما در تاریکی، ایستاده روی لبه ی پایپ رَک (تکیه گاه لوله) فریاد کشید:
دیدموش!...دیدومش!
همه رو به صدایش چرخیدند.
رمو به آن سو می دود.
گل ممد انگار از خواب بپرد، می پرسد: فریدون؟
صعنو که خود را به فیروز رسانده، جواب می دهد: خودنویسشه!
- مال کی؟
- فریدون...
- خُدوم دیدومش!
نقطه ها همه هجوم می برند به آن سو.
- یه تیکه مقوا زده به گیره خودنویس... با چنتا علامت و ئی جلمه: بردنم آسمون...خودنویس دست هر کی رسید برسونش دست کاکام...
- پس بردنش لندن!
و کم کم آفتاب سر می زند و همه رو به جاروکا راه می افتند.
به دایره ی سوخته نزدیک می شوم.
چند قطره روغن موتور و ذرات باسقام.
به سراغ ننه فریدون می روم.
هنوز بیدار است.
پیراهن فریدون را در دست دارد. کتاب هایش را چیده روی فرش دست باف بختیاری کار هنرمندان شهرکردی...
صدای نشستنم را که می شنود، واگویه اش را ادامه می دهد:
گفتوم دا فریدون بترس! اما او بَتَر کرد!
از همون شُ که زاییدمش از جرکت چشاش ترسیدوم...درشت و گرد...مِل گرگ زیدوم به گهواره ش، تخته ش... گفتوم آل نیاسراغش...ترسوندمش از اَن گلیسی...گفتوم دا! نرو نژدیکی لوله نفت... نیومد داره... چینووی/ آل/ انگلیسی...
دی احمد و دی کلبلی وارد می شوند. کتاب ها را از نزدیکی او بر می دارند.همه گل از راه که می رسد، پیراهن فریدون را از دستان او بیرون می کشد...
دی کلبلی نفرین می کند:
... ئی چه دستی بید ما را از روستامون کشوند اینجا؟ برده و اجیر! نه بهری ازنفت داریم نه عاقبت به خیری...
- دا فریدون کی ایایی؟
و سال ها بعد دیروز است که به سراغ فریدون می روم در لینای پا تُل عاشقی.
زنگ نمی زنم و نه تقه ای به در.
بی صدا می روم به سراغش.
موهای خاکستر نشسته و چروک سالیان...ااو هم چنان دارد رمز هایی مشکوک را تکرار می کند و چند بار می پرسد:
UFO?
Flying Saucer?
HF Oil Field?
Fi h, kcnd; ld a,l
دستم را پیش می برم به سلام.
نگاه مشکوکی به من می اندازد.
لبخند می زنم.
نمی خندد. دستم در فضا می ماند.
می رود رو به پنجره. از لای پرده به بیرون خیره می شود:
- کسی ندیدت؟
- نه.
- جیکاک چی؟
- نبودش.
- نبودش؟!
دوباره خیره می شود
- از کدوم راه اومدی؟
- تل عاشقی!
- اشتباه کردی ماهواره عکساتِ انداختند، بدبخت!
ننه فریدون که خمیده است و عینک زده برایمان شربت می آورد.
می نشیند گوشه ای و به فریدون نهیب می زند: مهمونت می دونی از کجا اومده؟ درست حرف بزن باهاش...بَبَش با َّبَت همکار بیدن در کمپانی نفت...
ننه فریدون بغض می کند. از زیر عینک ته استکانی اشک ها فرو می ریزند.
-دا ما را چه به نفت! سی خودمون زمینی داشتیم و آسمونی...بوی کنگر و باوینه و توله و کلور... کشوندنمون ئی چُ بیگاری نون کُمی!
حالا بو گاز که همه مونِ گیز کرده... بو گریس... بو لوله زنگ زده زیر تش افتو...
فریدون به نزدیک می شود:
دا یواش تر... انگلیس ی ای فهمه... شُ ئیا سراغمون...
...
دوشنبه ی آینده:
شبی برای عروسی: حکایت صعنو و ممدو
به که سلام کنم؟
با آن که در سفرم و یار بیمار در کنار دارم، در واکنش به پیام های دریافتی تلفنی (کلامی/ اس ام اسی)/ ئی میلی از دوستان دور و نزدیکِ آشنا و ناآشنا که خواننده ی پیگیر این نوشته ها هستند، با اشتیاق بیشتر به انتشار نوشته هایم- به ویژه بخش های گرینه شده ی رمان " نفرین نفت" ادامه می دهم...
پس برای خواندن بخش دوم حکایت واقعی فریدون، دیدار ما امشب ساعت ۲۰ درجه ی سلسیوس ابری بلاد البرز- دهستان عظیمیه...ه. ح.
امروز هم در هنوز
چیزی هست
مانند این سپیدی
مانده میان سطرهای رسمی
سرشار ستاره ها
سرود
شب ها
در گوشه ی دکه ی میدان
انبوه روزنامه های برگشتی فریاد می کشند
و همین نزدیکی
روی پیشخوان خاموش خانه که خمیازه می کشد
سطرهایی هستند به زوزه
بسیار ماهیان ناگفته را بیرون می کشد
با قلاب
و در زیر شعله ی کبریت
می خواند حکایت کودک کار را که پیش فروش کرده سال های نیامده را
ارزان
این سرود
به جستجوی تو می گردد
شبان و روزان
...ه.ح.
پیام های مردم به مطبوعات
سوزاندن زبالهها هوا را آلوده كرده است
پيمانكاران شهرداري متأسفانه برگهاي درختان و زبالهها را در اسلامشهر ميسوزانند و هوا را آلوده ميكنند. آب آلوده كه داشتيم، حال بايد هواي آلوده را هم تحمل كنيم. خواهشمنديم شهرداري به موضوع رسيدگي كند.
اسلامشهر ـ يك شهروند
مسئولان ميتوانند اقصينقاط كشور را آباد كنند
در صفحه گفتهها و نوشتههاي روزنامه اطلاعات 14 شهريور 91 مطلبي چاپ شده بود با اين عنوان كه «اگر اجبار نباشد، شهرستانيها پا به تهران نميگذارند».
اين واقعيت را بايد بپذيريم كه بعد از هشت سال جنگ تحميلي متاسفانه آن طور كه بايد و شايد به عمران و آبادي مناطق محروم كشور توجه نشد و بيشترين امكانات به چند كلانشهر و به خصوص تهران، اختصاص يافت كه گويي تهران تافته جدا بافته است! مسئولان اگر بخواهند، ميتوانند اقصينقاط كشور را آباد كنند تا شهرستانيها مجبور نشوند به تهران مهاجرت كنند.
تلفن به خط ارتباطي
به نام ايران، به كام چين!
برخي از كارخانههاي ايراني لامپهاي كممصرف چيني را به اسم ايراني به بازار سرازير ميكنند و با محو كردن علامت چين، سر مردم را كلاه ميگذارند و به اين ترتيب ارز فراواني را به جيب خارجيان ميريزند.
از مصرفكنندگان لامپهاي كممصرف
مجلس درباره قانون ماهواره تجديدنظر كند
آيا مجلس شوراي اسلامي قصد تجديدنظر درباره قانون ماهواره را ندارد؟ تا كي بايد دچار ترديد و دودلي باشيم و در استرس هجوم مأموران به حريم خصوصيمان به سر ببريم؟ قانون ماهواره نيازمند تغيير است و چه بهتر كه زودتر درباره آن تصميمگيري شود.
بندرانزلي ـ يك شهروند
گراني اعصاب و روان ما را بهم ريخته است!
مايحتاج مردم پيوسته گرانتر ميشود و اين وضع اعصاب و روان ما را بهم ريخته است! آيا دولت محترم بالاخره نميخواهد جلوي گرانيها را بگيرد تا از نظر تهيه مايحتاج زندگي آنقدر دچار مشكل نباشيم؟
خانم شهروند تهراني
چرا خياباني دكتر مصدق نامگذاري نشده است؟
از روزنامه اطلاعات به دليل نگارش مطالبي درباره دكتر مصدق سپاسگزارم و سؤالم اين است كه چرا خياباني دكتر مصدق نامگذاري نشده است؟
شهروند تهراني / اطلاعات
خالی پر از خیال
09126845: اينك كه شهرشعلهور بيخيالي است/ جاي برادر غيورم چه خالي است. با سلام و تشكر به خاطرچاپ مطالب خوبتان درصفحه ستارهها.
راننده ی عشقولی
093845823: روزپنج شنبه درجاده بانه به سقزراننده اتوبوسي نتوانست كنترل ماشينش را حفظ كند ودنده عقب گرفت و با يك پيكان و درنهايت پيكان، با سواري ون تصادف كردند.راننده ها پياده شدند وباهم بحث ودعوا كردند وراننده اتوبوس كه مسافران راهيان نوررا به مبدا يعني شهر قم برميگرداند مدعي بود كه پيكان وسواري ون فاصله را رعايت نكردند درصورتي كه اومقصربود و در همين حين مشخص شد كه خودش وكمك راننده معتاد بودند وحال درستي نداشتند.چندينبار با شماره 110 تماس گرفته شد وبعد از گذشت 30دقيقه دعوا وازدحام مردم وهراس مسافرين از اين درگيري ها افسرراهنمايي و رانندگي آمد. من ميخواهم بدانم تابلو تماس ضروري كه درجاده ها براي تماس با پليس 110 نصب شده به چه دردي مي خورد وقتي آنقدرخونسرد وبعداز پايان درگيري ها پليس ميخواهد وارد صحنه شود؟ وقتي كه خانواده ها هرلحظه انتظار اتفاق ناگواري را ميكشند؟ ميخواهم بدانم راننده اتوبوس معتاد چطورجان مسافرانش را درسفرجاده اي تضمين ميكند؟ اصلا چگونه به آنها اجازه كارميدهند وكارنامه كاريشان را باطل نميكنند؟
مسئولان راحت و والدین آشفته
09198976: روزهاي مدرسه، درس و مشق شروع شد، اما كسي فكري به حال اين گرانيهاي سرسامآور نكرد. كاش مسئولان به فكر رفاه دانشآموزان هم باشند.
مسئولان بی خیال و خودروهای خود سر
09368694: با شروع سال تحصيلي جديد، از مسئولان تقاضا دارم فكري به حال سرويسهاي مدارس بكنند. هر سال تصادفات بسياري باعث ميشود كه دانشآموزان صدمه ببينند. از طرفي هم هزينه سرويسهاي مدارس ساماندهي شودكه خانوادهها اذيت نشوند.
افزایش دلهره
09386422: رستوران محل ما ديگر منوي غذا چاپ نميكند و در جواب ميگويد: وقتي قيمتها لحظهاي تغيير ميكند چطور منو چاپ كنم. اين يعني اينكه مثلا يك پرس غذا امروز يك قيمت دارد و فردا يك قيمت ديگر. مسئولان فكري بكنند.
عالی جناب
آقاي مرتضوي مگر چند روز است که در تأمين اجتماعي مشغول به کار شده که نمايندگان مجلس نامه قدرداني برايش نوشته اند؟
بت دلار
جناب رئيس جمهور لطف کنيد يارانه ما را به دلار پرداخت کنيد، شايد شما هم از تورم ارز و بازار مطلع شويد.
اوتول های وطنی
شرکت هاي ايران خودرو و سايپا با عرضه خودروي بي کيفيت گران قيمت، هدفي جز چپاول پول مردم بدون هيچ دردسري ندارند.
پرولتاریا و دلار
حالا که قيمت همه کالاها با بالا رفتن دلار بالا مي رود پس حقوق ما کارگران را هم دلار بدهند. اصلاً پول ملي را دلار کنند تا ما کارگران اگر خرجمان با دلار است، پس دخلمان هم با دلار باشد نه ريال.
برادران
از مجلس جديد توقع داشتيم متهماني همچون مرتضوي را به دادگاه بفرستند ولي با کمال تأسف خبردار شديم از او قدرداني هم کرده اند!! نمايندگان به اين زودي سوگند خود را فراموش کرده اند!!! به راستي در برخي رده هاي مملکت چه مي گذرد؟ بين سخن با عمل تفاوت از زمين تا آسمان است. واقعاً افراد ارادتمند به نظام دلواپس اند.
گر مسلمانی از این است که اینان دارند
وای اگر از پس امروز بود فردایی...
پيامبر گرامي اسلام(ص) در کنار مسلمانان ديگر سختي هاي محاصره اقتصادي شعب ابيطالب و ساير مشقت ها را تحمل مي کردند ولي تعدادي از مسئولان ما با سوء تدبيرهاي خود مشکلات را بر مردم تحميل مي کنندو آه و ناله شبانه محرومان را نمي شنوند. / خراسان