زرواژها / Golden Words
🌜☀️🌙🌟🌛
هر آدینه روز، در رکاب اندیشه ها/یازده
*
- حسد چه می بری ای سست نظم بر حافط...؟
- صد نکته غیر حسن بباید تا کسی***مقبول طبع مردم صاحب نظر شود.../حافظ
🌹
-" بسی رنج برم در این سال سی...."/ فردوسی توسی
🌹
این سخن راهنما و ارزشمند، برآمده از جان شیفته ی خردمندی است ناوابسته به دربار و پیگیر آیین رادی و راستی که در گذر از سنگ های فتنه ی حاسدان، ناشاعران و ناشایستگان اداره ی امور، با تکیه بر گنج قناعت و غرور، "شاهنامه"، این شاهکار همه ی دوران ها، شناسنامه ی آزادگی ایرانی را، بی نیاز از تعریف و تمجیدهای سفارشی، در دستان نامیرای تاریخ گذاشته است...
- " نبیند مدعی جز خویشتن را
که دارد پرده ی پندار در پیش..."
- "متکلم را تا کسی عیب نگیرد، سخن اش اصلاح نپذیرد..."/ سعدی
🌹
-" از مقلد تا محقق فرق هاست***کاین چو داوود است و آن دیگر صداست..."/مثنوی معنوی مولانا
🌹
- "...ادبیات بازتاب آگاهی و آرمان های تازه ی بشری است: عصاره یافته های اجتماعی و در راستای خواسته های خرد جمعی که ناوابسته به امر و نهی حکومت نافرهیخته/دلالان کارگاه ها/کانال ها و حسینیه های ادبی، جهان زیبا و زیبنده ی خود را باز می آفریند...از این رو، آفرینشگر هر روزگار، شکیبا و با شهامت، با رنج های پیوسته همراه است؛ رو در رو با موانع حاکمیت مردمی ستیز و در گذار از شبه روشنفکران و مدعیان ادبیات نو؛ او بر آن نیست تا یک شبه بر فرش قرمز شهرت پای بگذارد. اگر شارلاتان ها و لابی بازهای ادبی - شرکای محافل پر سر و صدا و رفقای قافله ی دولت وابسته، از نوشتار ادبیات واقعی، شکل مار می کشند، چه باک؟! زبانزدی آریایی می گوید: "شیر خفته در خفا یا خر ایستاده در بارگاه؟"
خط کشی ها برای مکتب سازی های سلیقه ای/ من عندی/ شخصی، صورت / دهه بندی های برند ساز، آن هم با چک های برگشتی بی هنری؛ و بی پشتوانه ای از شاهکارها و آثار پذیرفته شده، نوعی خودارضاعی و عوام فریبی روشنفکرانه است که با استقبال نظام توتالیتر مستبد و استقبال و اشاعه از سوی گماشتگان مطبوعاتی / رسانه ای معلوم الحال آن همراه است.
آری، هر شاهکار ادبی هنری، تعریف تازه ای از یک مکتب نوین است که بی شک، از درون نظریه ها و انگاره ها بیرون نیامده اند. کارل سندبرگ(1878-1967)، شاعر ملی آمریکا، آن جا که می گوید"هیچ آدم بدی نمی تواند شاعر خوبی شود"، هر شعر واقعی را تعریف تازه ای برای شعر می داند.
تدوین ها و طبقه بندی ها پس از ظهور شاهکارهای مقبول مردم صورت گرفته است..." (کتابِ "جستارها اندر ادبیات ناوابسته ی این روزگار")
🌹
- " ...میکوش به هر ورق که خوانی*** کان دانش را تمام دانی
پالان گریی به غایت خود*** بهتر ز کلاهدوزی بد
گفتن ز من از تو کار بستن***بی کار نمیتوان نشستن..."/نظامی: مقدمه ی 'لیلی و مجنون"، اندرز به پسر 14 ساله اش محمد.
🌹
👇
- " نوشتن عرق ریزان روح است...اهمیت پیام تو باید برای جهان آن چنان حیاتی باشد که اگر محروم از خامه و برگی باشی، آن را با خون خود بر دیوار بنویسی...به جز این، فکر کار دیگری برای خودت باش..." / ویلیام فالکنر(1897-1962)، نویسنده، شاعر و فیلم نامه نویس؛ پرخواننده ترین داستان نویس زاده ی ایالات متحده ی آمریکا و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات در 1949؛ گابریل کارسیا مارکز او را استاد خود در نویسندگی، بنیان گزار "رئالیسم جادویی" و راهگشای آفرینش "صد سال تنهایی"اش می دانست.
نمونه آثار: خشم و هیاهو؛ بپا خیز موسی! ؛ یک گل سرخ برای امیلی.
از گفته های عارفانه ی او:
"در انتخاب بین اندوه و تهی مایگی، رنج شیرین غم را به جان می خرم..."(>>نخل های وحشی)
در همین راستا، نیما یوشیج هم فرموده: " ...مایه ی کار من رنج من است..."
🌹
نگاره ی همراه این نوشته، اثر استاد کمال الدین بهزاد هروی(834 هجری شمسی برابر با میانه ی سده ی پانزدهم میلادی) در منظومه ی لیلی و مجنون: نشست ادبی نظامی شاعر با حضور فرزند چهارده ساله اش محمد
*
هاشم حسینی
Friday afternoon,
Dec. 29, 2017

+ نوشته شده در جمعه هشتم دی ۱۳۹۶ ساعت 17:21 توسط هاشم حسینی
|