هزينههاي پايين زندگي در سراسر جادههاي ايران كاروانسراهاي مجهز و خوبي بنا شده كه تقريباً چهار ميل از هم فاصله دارند.سطح هزينه زندگي بسيار پايين است. هر كس ميتواند با صرف سه پشيز زندگي مرفهي داشته باشد؛ اما زمين كمي سفت است و بايد دست كم چهار گاو براي شخم به گاوآهن بست.
جملي كارري، جهانگرد ايتاليايي (1694 م)
اسمهاي زيبا اگر زنان ايراني، مصداق واقعي القاب و اوصافي باشند كه به آنان داده ميشود، در اين صورت بايد گفت سراسر ايران زمين سرشار از مجموعهاي از زيبارويان روزگار است. چون شما در ايران مرتباً اسمها و وصفهايي به شرح زير ميشنويد و تصوري پيش خود ميكنيد: درخشنده خورشيد، ماه تابان، مرواريد غلتان، ستاره سحري، مرمرين سينه، خورشيد چهر، جيران بانو، قره`العين، سيمين بدن، غنچه دهن، ماهرخسار، نيكومنظر، دلافروز... شايد من اسمهاي پرطمطراق زيادي را از قلم انداختهام!
مادام كارلاسرنا، جهانگرد فرانسوي
پاكدامن روستاييان با زنان خود به حقارت و بياعتنايي رفتار كنند. اعم از اينكه شيفته زنان خود باشند، يا بيميل. در هر صورت غيرت و رشك بياندازه در باره آنها به كار برند و با كمي شبهه در رفتار زنان از غضب ديوانه شده و بسيار بدسلوكي آغاز كنند. در سر هر چيز بسيار قليلي كه برخلاف رضاي مرد واقع شود، بيچاره زنان را به ضربات و لطمات بيازارند و به قليل مشكلي مطلقه سازند. اگر امري از ناپاكي ظاهر شود، برادران و خويشاوندان ضعيفه را اطلاع داده و به استعانت آنها در هلاك ضعيفه ميل كنند. اين تنها در دهات نيست كه مردان در صورت اطلاع بر چنين امري، زن را ميكشند، بلكه در تمامي ايران اين فقره مجري است؛ اما اين امر ناپسند و ناستوده بسيار نادرالوقوع است و زنان ايراني پاكدامن و عفيف ميباشند.
دكتر اوليويه، پزشك و گياهشناس فرانسوي، 1796 م
امپراتوري بر باد رفته امپراتوري باستاني ايران نيز چون تمام پديدههاي اين جهان، به مرور زمان چنان دستخوش تغيير و تحول شده است كه وقتي در ايران مسافرت ميكنيم، كوچكترين اثري از آن چيزهايي كه در كتب تاريخي درباره اين كشور خواندهايم، نمييابيم. گزافه نيست اگر بگوييم به جز راهها و آنچه در پيرامونشان قرار دارد، يعني كوهها و دشتها، همه چيز عوض شده است.
آدام اولئاريوس (39-1632م)
ذوق ادبي
يكي از خصوصيات ايرانيها اين است كه در هر مقام و درجهاي كه باشند، ذوق و استعداد در يك رشته هنري خاص (مثلاً شاعري، نقاشي، مجسهسازي و غيره) دارند و اوقات خصوصي خود را در اين كارهاي هنري ميگذرانند و همه آنها به ادبيات و هنر علاقه دارند. تمام طبقات، اعم از پادشاه كه روي تخت سلطنت نشسته، وزرا كه در ديوانخانه مشغول كارند، ميرزاها كه در پشت ميزهاي كوچك چهار زانو نشسته و چيز مينويسند، تجار كه در حجرههاي خود مشغول معامله و تجارت هستند، سقاها كه مشك آب را روي دوش خود حمل ميكنند، كشاورزان كه در مزارع كار ميكنند و بالاخره زنان حرمسرا مجذوب و مسحور ادبيات ملي خود هستند. و همه آنها از خواندن و تكرار كردن اشعار و نوشتههاي شعرا و نويسندگان خود لذت برده، به هيجان ميآيند. اين طبقات نه فقط اوقات بيكاري خود را صرف خواندن و از حفظ كردن اشعار و جملات شعرا و ادباي خود ميكنند، و اين اشعار و جملات را به عنوان شاهد مثال در محاورات و مكاتبات خود به كار ميبرند، بلكه خودشان هم قلمدانهايشان را باز كرده و اگر طبع شعري داشته باشند، سعي ميكنند اشعاري به تقليد از شعراي بزرگ بسرايند و يا آنكه اگر خط خوشي داشته باشند، يك بيت شعر يا يك عبارت زيباي ادباي قديم را با قلم در پشت و روي قطعه كاغذي بنويسند. اين ذوق و علاقه هنري را ايرانيها از اجداد و نياكان خود به ارث بردهاند و آرزوي تمام آنها اين است كه بتوانند يك شعر خوب به تقليد از شعراي بزرگ خود بسرايند، يا آنكه مكاتباتي در حد و سبك نويسندگان معروفشان داشته باشند. حتي سلاطين و پادشاهان از اين قاعده مستثني نيستند و آرزو ميكنند كه بتوانند مانند ملكالشعرا يا شمس الشعراي دربار خود شعر بگويند و اشعار و آثار آنها جاوداني و باقي بماند.
اين سلاطين، شعرهايي را كه ميسرايند، به شعراي دربار خود عرضه كرده و از آنها قضاوت ميخواهند. معروف است فتحعليشاه قاجار كه علاقه زيادي به سرودن اشعار داشت و ميخواست ديوان اشعاري مانند شعراي معروف به وجود آورد، فتحعليخان صبا شاعر معروف معاصر خود را تحت فشار گذاشته بود كه اشعار او را مورد تمجيد قرار داده و مقدمهاي بر ديوانش بنويسد و فتحعليشاه را همرديف شعراي بزرگي چون حافظ و سعدي بشمارد.
دكتر هنيريش بروگش، سفير پروس در ايران (1861-1859)
رسيدن به مقام
صاحب منصبان مقام خود را مديون تحف و هدايايي هستند كه به مقامات بالادست دادهاند. بديهي است كه ميزان اين هدايا هر مبلغي كه باشد، مبلغي بيش از آن را از مأموران زير دست خود در خواهند آورد. البته اين كار بسيار سهل و ساده است، چون هم ريش و هم قيچي در دست خود ايشان است. هر تصميمي درباره مرافعاتي كه مربوط به ماليات، جنحه يا جنايت باشد به وسيله خود اين مأموران گرفته ميشود.
ارنست اورسل، جهانگرد اروپايي (1882)
+ نوشته شده در سه شنبه پانزدهم آبان ۱۳۸۶ ساعت 12:2 توسط هاشم حسینی
|