در این روزنامه

 

*  آخرین خبر

جامعه رنج می کشد

تا

جماعتی مدیریت کنند.

 

**  خودرو نوشته ها

همسفر تنها نرو...( سیر و سفر دریا)

بیمه هفت شهیدون (خودرو در مسجد سلیمان)

دست بزن خیانت نکن ( تانکر)

 

*** شعری زیبا، ارسالی دوست زیبااندیشم "کلاه کج"

 

 

 

یه سَله کَلگ بلیت
یه بَقل حِیمه خُشکِ کَلَخُنگ
یه نفس بوی کلوس
یه هزار نغمه ی پاک دی بلال
همه ارزونی بَرقِ تیَلت
همه قُربونِ یه تال میَلت
همنه ایدوم دسِ باد ، باد شمال
تا بگَرنشون وَ دوره پَللت
تیَلت مثلِ ستاره منه شو زر میَلت
کَهکشونه ب
ُرگَل
هفت برارون خالَلت
او بُلور گردنت چی قاوِ دال
مونه کی لیوه ایگردوم منه مال
توچه کردی که خدا وُر منه یشو
تونه راس کرد و نِشوندت سَرِ رو
بگری از مو تو خو
بگری از مو یحو
هرچه داشتو دورویم بی به خدا
به همو پیری که عالم بش ایگون شازابدالله

 

 **** دوباره سلام هفتکل!

پسرک هراسان اما بی تاب از پشت کنار خزید جلوتر رو به ساختمان شهربانی.

هنوز دی فلامرز داشت بیانیه های سیاسی را پخش می کرد.

خولی عصبانی بود و قاسم شاد.

قاسم همیشه لبی به حنده داشت.

پسرک شنید که خولی به مرادنیا می گوید...

ادامه دارد