ترانه ی میهن/ هاشم حسینی

نیستیم ایستاده به سایه
سنگ یا سوگواره ای به تسلیم
ای مامِ داغدارمان
وطن!
بگو
بشنَود این هار هرزه ی کف آورده در دهن
...

ما سایه های شهیدانیم
خونین کفن
ایستاده
بر شانه هامان
ستبر
ندا داده اند به رزم
دل هامان
هزار زخم...

به دشمنانِ ایرانِ ما
اینان
دشنامانِ بی شرمِ بشر
بگو!

نگردید هیچ گاه خانه آشنا
شمایید
تا ابد عَدُوانِ ما...

با دست های خالی
می سرایم
می نویسم از زبانِ یک هم میهن
در حال پخش نانِ امید
در کوچه امان
که می نوازد: ایرانیَ م
پس زنده ام
می رزمم پس زنده ایم


می مانیم
به تَک
یکایَک
یک تن
بر شما بهمن..

بر بال های همای صلح
در ترانه هامان
شلیک مداوم کلماتمان
امداد باش می دهیم به خانواده امان
جهان
به امان.../سه شنبه، بیست و هفتم ۱۴۰۴
June 17, 2025