گشتی در چند هزار سالگیِ شهرِ یِرِوان✍️

حکایت در این سوی مرز آغاز نمی‌شود
و حکایت در آن سوی مرز به پایان نمی‌رسد…/ نونا بغوسیان

پگاهِ امروز برای دوستانم که مادرشان قرار است برایِ ناهارمان آبگوشت را تدارک ببیند، دست به کار پختنِ اُملِت اِبداعی خودم می شوم. آن ها حدود ساعت نُه بیدار خواهند بود...
در ساعت هفت، بخارِ مُعَطّر گوجه و رُب که دوشین در دانه های فلفل سیاه و چوب دارچین، آویشن و نمک خوابیده بوده، اینک به هم آمیزی عاشقانه با پیاز تفت داده شده در کَره؛ فضا را می کند. پس به نامِ آفریننده ی مزه ها، هشت عدد تخم مرغ را می افزایم و با ملاقه و قاشق به می زنم...
مخلوط که جا می افتد و حالت کیکی پیدا می کند، خوراکپز برقی را خاموش می کنم. سطح اُملِت را با اِکلیل های پنیرِ خوشمزه ی چاناخ ستاره باران کرده، درپوشِ ماهیتابه را می گذارم. نانِ لواش تازه هم آماده است. این هم پیازِ طلایی، قاچ های گوجه ی سفت و آبدار و لیمو ترش، همه ارمنی اصیل...

پس هنگام آن است فنجانی قهوه و برشی کیک بخورم، بروم پیاده در زیر آسمان ابری، درون شهر را بکاوم.

ارمنستان سرزمینی کوهستانی به قدمتِ تاریخ است. بانویی دست کم سه هزار ساله، امّا نه پیر، زیبا و خوشبو، با تدبیر، ایستاده با وقار در میان چهار افق: جنوبش ایران، شمالش گرجستان، خاور آذربایجان و ترکیه در باخترش.
مرکز یا پایتختِ جمهوری ارمنستان
هایاستانی هانرا پتوتیون
یِرِوان/ ایروان نام دارد. زبان رسمی آن ارمنی و گروه هایِ قومی در اولویت پس از ارمنیان، روس ها و کُردها هستند. در شهر گردی با کارگران مهاجر هندی، بنگلادشی هم رو به رو شدم که از اقامت خود راضی بوده اند.

خاستگاهِ نام این کشور به دلاور کمانگیری اساطیری به نام ناهاپتِ(در تاریخ و زبان لاتین معروف به هایک) بر می گردد:
بلند بالا، درشت چشم، ستبر بازو؛ با اندامی عضلانی و آبشار موی بر شانه...
این پهلوان و همیارانِ میهندوستش با سُلطه گران و متجاوزان مبارزه می کردند و توانستند با تکیه بر خِرد بزرگان و اراده ی مردمان کشورشان ارمنستان را بنیان گزارند که در سده های میانه با افزودن پسوندِ پارسی باستان، هایاستان نام داشت. باورمندان دینی هایک را نتیجه ی حضرت نوح می دانند.
جالب آن که نخستین بار نام ارمنیا در سطر پانزدهمِ ستونِ نخستِ متن کتیبه ی داریوش اول، کنده کاری شده بر کوه بیستون درج گردید.
در کتیبه ی دیگر این پادشاهِ نامیرا در تاریخ(کعبه زرتشت)، از نام فرزندِ ارشدش: هرمزد اردشیر، با عنوان "بزرگ ارمنان شاه"
یاد شده است...

ارمنستان از سال ۱۹۳۶(هنگامه ی جنگ جهانسوز دوم و اوج قدرت کشور شوراها) تا ۱۹۹۱( پایانِ حکومت اتحاد شوروی)، جمهوری شوروی سوسیالیستی ارمنستان نام داشت...
۲۱ سپتامبر، جشنروز استقلالِ جمهوری ارمنستان است.

زینت بخش پایان این بخش از روزنوشتم در سفر، سروده ی دیگری از نونا بغوسیان است:
با رودهای تو تا دریاهایت شناور شدم>برایِ رسیدن به اقیانوس تو> من مانده ام و این دشتِ پیشِ رو.../ هاشم حسینی،
شامگاه بارانیِ یرِوان در کومیتاس،
دوشنبه، یکم اردیبهشت ۱۴۰۴
April 21, 2025