يك)

رفتیم ته غار

یعنی همان اشکفت پنهان مانده ی دشت جانکی.

سرتان را درد نمی آورم که در آن ژرفا چه گذشت، فقط برايتان گوشه هايي از زندگي را  در سپيده دم كشف نفت در هفتكل مي نويسم...

منتظر باشيد.

دو)

شاعر و شيطان

بين شاعر و شيطان چه گذشت؟

اين داد و ستد را چه بناميم؟

دوستان علاقه مند نوشته هاي پيشين را بخوانند و ديدگاه هاي خود را ئي ميل بزنند.

  سه)

سپيدي عطر سينه ات

صحراهاي جنون را رقم مي زند...

 

چهار)

ايراني در نگاه بيگانه


روح ايراني‌

در عصر صفوي دانشمندان و هنرمندان ايران از مرزها گذشته، براي شهرت و ثروت به دربار پرشكوه هند مي‌‌آمدند. معماري تازه‌اي در هند از تركيب آرمان هاي هند و الهام هاي ايران به وجود آمد و دهلي و اگرا پر از بناهاي زيبا و با تشخص شد. تاج محل از مشهورترين آن هاست. گروسه دانشمند فرانسوي گفته است كه: اين بنا روح ايران است كه در بدن هند حلول كرده!‌(جواهر لعل نهرو)


*
مشعل دانش‌

ايران فقط مشعلدار علم نبود، بلكه مشعل خود را به اروپا سپرد و آن مشعل هنوز با نوري درخشانتر از هميشه مي‌‌سوزد.‌ (گاريسون‌)



*

آكنده از ناسازگاري‌

ايران كشوري است آكنده از چيزهايي كه با هم ناسازگارند. مردم آن بين سده هاي ميانه (قرون وسطي) و سده ي بيستم زندگي مي‌‌كنند؛ مثلا اداره پست بي‌سر و سامان است و بي‌اندازه كُند. برعكس از راديو خبرها در همان زمان كه در لندن پخش مي‌‌شود، در تهران به شما مي‌‌رسند. ايران از جمله كشورهاي نادري است كه در آن بي‌شك هرگز مرحله بينابين ترقي شناخته نخواهد شد!‌ (ويتا سكويل وست، شاعر و رمان‌نويس انگليسي (1962-1892)‌)



*

تسامح مذهبي‌

ايرانيان گاهي سخن را به موضوع مذهب مي‌‌كشانند. آن ها از بحث و مجادله معمولا خوششان مي‌‌آيد و تا آنجا كه مي‌‌توانند، مي كوشند با ما در اين زمينه‌ها صحبت كنند و بسيار دوست دارند كه ما را به پذيرفتن دين خود ارشاد كنند. البته تنها از راه استدلال و ايقان. چون بي‌انصافي است كه آن ها را در اين گونه بحثها، به تحكم و بدزباني متهم و يا نكوهش كنيم. مساله‌اي كه به طور اساسي آن ها را از عثماني ها متمايز مي‌‌كند، اين است كه مي‌‌توان نزد آنان هرچه درباره اعتقادات مذهبي‌شان مي‌‌انديشيم و ايراداتي كه داريم، همه را صريح و پوست‌كنده - البته بدون توهين و تحقير - خيلي راحت مطرح كرد. كم نيستند تعداد مسيحياني كه به دنبال شرايط سخت و استيصال، در ميان آنان به اسلام گرويده‌اند و بعد دوباره بدون ترس و نگراني به كيش اوليه خود برگشته‌اند.

اكنون قضاوت نهايي با خود شماست. خوب بسنجيد و ببينيد از اين دو ملت، كدام يك خوش‌سلوك‌تر و آزادانديش‌تر است.‌
(ژي.ام.تانكواني، مترجم هيات نمايندگي ناپلئون 1808 )


*

مضامين ايراني‌

نتيجه نهايي چه بسيار مديون دانشمنداني است كه موضوع ها و مضامين ايراني را به زبان عربي عرضه مي‌كردند و با مطالعات و بررسي هاي لغوي و ادبي خود زبان عربي را وسيله مناسبي براي يك فرهنگ بزرگ مي ساختند. (مونتگمري وات‌)