...

روز مهندس به جان های شیفته ی آزادگی و آگاهی فرخنده باد🧱💟💫

در پروژه های بسیاری کار کردم...

دو خاطره:
آبدارچی فهیم و نکته سنجی داشتیم که به مهندس نماهای بی سواد و پر مدعا: شریک دزد و رفیق قافله، هر گاه وارد دفتر فنی می شدند، با تمسخر می گفت:
مهندس!
درِ ببندِس!

آری، واژه ها مقدسند...اما شماری مهندس نماها آن ها را می آلایند...

ای بسا ابلیس آدم رُو که هست
پس به هر دستی نباید داد دست...

و یک یادمان از مهندسی، از طراحان سد دز که مجبور به جلای وطن شده بود...
او به همراه همسر، دختر و نوه هایش سال ها بعد به زیارت این سد آمد، با افتخار یک ملی مرد، اشک ریزان به میله ها و بدنه ی سد همانند یک ضریح دست می سایید و بر چشم ها می کشید....
من در آن هنگام که شاغل در کشت و صنعت نیشکری کارون بودم همراه با دو مهندس جوان تازه استخدام که جهت بازدید از نتیجه ی خدمات مردان بزرگ بی ادعا، آن ها را به آن مکان مقدس آورده بودیم، به پایش زانو زدم و دستان چروکیده اش را غرق بوسه کردم....
😘
حقا کزین غمان برسد برسد مژده ی امان
گر سالکی به عهد امانت وفا کند....
🕊️🌺✌🏻
هاشم حسینی،
۲۴ روز مانده تا رسیدن موکب بهار....