of Fake People
...حقیقت عادم های مجازی/از یادداشت های محرمانه ی دارکوب پیره 👆👎🏿👈🏼 ... خطری همه گیر جان ها را تهدید می کند. خسارت های جسمی- روحی، مرگبارتر از آن چه به عنوان نمونه در "طاعون" کامو و یا "کوری" ساراماگو گزارش و هشدار داده شده دارد تلفات می گیرد: مجازی شدن، هویت از دست دادن، در انتظار کاذب "گودو" ماندن، در حاشیهدر جازدن و متن/ حقیقت را نادیده گرفتن، سرسپردگی به استوری/ story های سفارشیِ دست به دست شده، تعطیلی مطالعه و تغذیه ی چند خط مجازی به عنوان اصل کتاب ها، انجمادِ تفکر و تحلیل و بسنده کردن به زندگی کنسروی برنامه ریزی شده توسط مافیای اطلاعاتی؛ خودشیفتگی به دانای کل بودن و خود بسندگی به نواله های شبهه علم/ شبهه ادبیات/ شبهه هنر که برای روانگردانی یک ملت، به فضاهای مجازی ارسال می شوند. ... گونه های مختلف و منحصر به فردی از این موجود مجازی شناسایی شده است. دانشمند دیرینه شناسی که در پی کشف حلقه های گمشده اش می گردد و گاهی می آید زیر این درخت با هم دیدار داریم، نکته های جالبی از رفتار این جانور را در میان می گذارد: - یکی از این آدم های مجازی، صبح از رختخواب بوگندوش بیرون نیامده، دست اش به سوی "گوشی" می رود. سر و صورت نشسته، یک انگشت اش در دماغ مبارک به کند و کاو مشغول می شود و انگشت دیگر دریافتی ها را وارسی می کند. او عادم با سخاوتی است و در زدن لایک/ like همتا ندارد. شعار نا ننوشته، اما رایج و ارزشمتد او و هم گروهی هایش اینه: لایکم کن، لایکت می کنم. Like me! I like you. یاد شیشه های 7UP روزگار سلطان ماضی می افتم که رویشان نوشته شده بود: You like it, it likes you... این عادمِ ماضی در فضای مجازی، بسیار مهربان، با مدارا و مادرزاد فمینیسته. چشم بسته هر چه را دریافت کنه، انتقال می ده... الحق رسانا/ هادی خوبیه، اما یک مشکل کوچیک داره: در عالم واقع، غریبه، کسی تحویلش نمی گیره، بیرون که میاد فقر و زباله و دروغ را عادی و از رویدادهای مقدر می دونه. هیچ اقدام واقعی انجام نمی ده. او تنها دنیای مجازیش را به رسمیت شناخته، در آن جاست که قهرمان دورانه و حکومت عوض کنی قهار... اما چشمتان روز بد نبیناد! وای از آن روز که شارژش تموم بشه و ارواح غیبی، کش تنبان عنترنیت را بکشند، قطع! و او را که محروم از این دنیا کنند. حالِ اینومعتاد وبی/web به هم می خوره. انگشتان اش دیگر به کاری نمی ره...افسرده و شکست خورده گوشه ای غمباد می گیره و آهسته که کسی صدای مرده شُ نشنفه، زمین و زمان را به فحش می کشه.... 🌞🌚🌝 نوشته شد، در دهمین روز از پاییزِ سال یَک هزارُ سیصدُ سنگ...