از تابستان خوانده ها/۱۲۸ ☆صمد بهرنگی: شخصیت نامیرای فرهنگ نوجوی ایرانی☆ کتاب تازه چاپ "صمد بهرنگی"، دور از سوگیری های روشنفکرانه/ ایدئولوژیک و یا اتهام زنی های بی پایه، در بر گیرنده ی گفت و گوهای روشنگرانه ی کیوان باژن با نزدیکان خانوادگی صمد بهرنگی، همکاران پیشین، چند تن از شاگردان و باز نشر مصاحبه ی سال ۱۳۵۷ اسد بهرنگی با پدر و مادر در باره کودکی/ رفتار و منش صمد؛ جزو فروست" تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران" است👇 صمد بهرنگی(۱۳۱۸ تبریز- غرق شدن در رود ارس: ۱۳۴۷)/ کیوان باژن (۱۳۵۱). - تهران: نشر ثالث، ۱۳۹۸ دارای نمایه ی جامع موضوعی/مکان/ اشخاص و مطبوعات مصور ۲۸۰۰۰ تومان آنان که با حقایق تاریخی بیگانه اند؛ و خود: بی تاریخ و هویت، بر مبنای منافع زود گذر و ناپایدار، به مصادره مطلوب رخداده ها اشتغال دارند، هر شخصیت خادم و انکارناپذیر را که نافی ادعاهای آن هاست، انگ می زنند تا میدان را برای خود خالی ببینند و عده ای بیگانه با اندیشه و تحلیل منطقی را در پی خود بکشانند. زمانی، کارنامه ی عملکرد دکتر محمد مصدق، نخست وزیر محبوب و دیکتاتور زده را نادیده انگاشته، از آن جا که تنبلی فکری داشته و بی حوصله از مطالعه ی بسامان و تفکر دیالکتیک هستند، او را "پوپولیست" و ضایع کننده ی فرصت های تاریخی اعلام می کنند و یا با توسل به خبری ابتر مبنی بر این که "صمد" خود غرق شد و جنجال خفه شدن اش برای قهرمان سازی از او بوده؛ بر دستاوردهای این "ماهی سیاه کوچولو" خط بطلان می کشند تا گذشته ی موردنظرشان را تطهیرکرده، دست های آلوده را در دستکش های مطهر پنهان سازند؛ هر لک پیس را بزدایند و در واقع وسمه بر آبروی کور بکشند. هر کس که خواهان "رادی و راستی" بوده و نگاه واقع بینانه به دگراندیش مخالف خود داشته باشد، منصفانه ارزیابی می کند و انسانی به استنتاج روی می آورد... از یاد نبریم که در روزگار متناقض پهلوی، روشنفکران اصیل و متعهد، به عنوان پیشگامان و چاووشان تحولات و توسعه ی پایدار جامعه، در سه راستای موازی عمل می کردند: طرفداران مشی مسلحانه که رژیم را دشمن دیالوگ و تفاهم ملی می دانستند؛ کوشندگان تشکل و آموزش دهی توده ها؛ و تحصیلکردگان غرب- نه غرب زده که تنها راه چاره برای خدمت و کمک به مدرنیته ی کشور را نفوذ در دستگاه حاکمیت می دانستند. در این هر سه گروه، با نیت خیر و باورمندی، ادای مسئولیت، صداقت ایدئولوژیک و صبر پراتیک رو به رو هستیم... کتاب " صمد بهرنگی" با ارائه ی گستره ی وسیعی از داده های مستند در باره ی جوانب مختلف این هم وطن آموزشگر/ پداگوژیک، نویسنده، مترجم، فولکلورشناس و کنشگر خواهان عدالت اجتماعی / کرامت انسانی؛ قضاوت نهایی و استنتاج واقع گراینه را به عهده ی خواننده می گذارد. از فصل های نمونه: سالشمار زندگی صمد بهرنگی/ گفت و گو با اسد بهرنگی(دوران کودکی>دوران معلمی>مرگ) کارنامه ی قلمی صمد بهرنگی(قصه ی کودکان>فولکلور و شعر>ترجمه>مقالات) در این کتاب می خوانیم که صمد با جلال آل احمد، غلامحسین ساعدی و امیر پرویز پویان در ارتباط نزدیک بود‌ و "کمیته ی پیکار جهانی با بیسوادی" کتاب "الفبا"ی او را مورد توجه جدی قرار داده و آن را قابل سرمایه گذاری جهانی دانست، اما صمد با عنادی کور از همکاری با آن ها طفره رفت... از گفته های حکیمانه ی صمد: - شماها زیاد فکر می کنید. همه اش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم، ترسمان می ریزد. _ نویسنده باید نماینده ی کلام خود باشد‌. - این جماعت شاعران و نویسندگان شهری و پایتخت نشین، شعرشان را که می خوانی بوی دود گازوئیل و هِر و تِر می دهد‌. همه ی شعر و حرف اشان این است: "آخ و اوف! ما چه قدر‌ تنهایم و فراموش شده، دیگر شمعدانی ها گل نخواهند داد... " چه قدر هم پرمدعا هستند... جالب آن که دیدار گوهرمراد با صمد هنگامی روی داد که آن دو ۲۱ و ۱۶ ساله بودند. هم او در باره ی صمد گفته: "شاهکار او زندگی اش بود."ص. ۲۲ "]صمد] تمام مدت در حال یاد گرفتن و یاد دادن بود..‌" ص. ۲۴ ●•■▪ شماره ی تلفن ناشر برای درخواست خرید کتاب برای خود و یا ارسال آن به عنوان هدیه ای نفیس به خانه ی دوست: ۰۲۱-۸۸۸۶۱۶۶۶ نشر ثالث 🌹 هاشم حسینی کرج، شنبه، ۸۰ و ۵مین روز تابستان، ۲۳م شهریور ۱۳۹۸ 14th September, 2019