از خانه

به خیابان

این دشت های مشوش بیابان

برگه های ناشناخته ی عابر را ورق می زنم

تا خود را بیابم

ترا

و بعد

بر یک نیمکت تنهایی

در میدان شهر

ستاره هایی را که چیده ام

در دستان ناپیدایت بچینم...