برگه های ناشناخته ی عابر
از خانه
به خیابان
این دشت های مشوش بیابان
برگه های ناشناخته ی عابر را ورق می زنم
تا خود را بیابم
ترا
و بعد
بر یک نیمکت تنهایی
در میدان شهر
ستاره هایی را که چیده ام
در دستان ناپیدایت بچینم...
+ نوشته شده در یکشنبه پنجم خرداد ۱۳۸۷ ساعت 9:40 توسط هاشم حسینی
|