"مگه میشه؟بیایی، بمونی و یک زندگی را پرکنی و بعد سرتو بندازی پایین و بری؟" / مجموعه داستان "این برف که آمده" (نشر چشمه)، م. ح.ز.
×*××*×××*××××
زمستان خوانده ها/ یادداشت یک صد و هیجده
*×**×*****×
"برای من همیشه آزادی مهم تر از خوشبختی بوده، شاید این همان چیزی بوده که دوست دخترهایم اسم اش را گذاشته بودند "خودخواهی" ./ آگنس(نشر چشمه)، پارسی برگردان محمود حسینی زاد
 
گفت و گوی روزنامه ی همشهری(هشتم اسفند نود و شش، ص. 16/حکمت زندگی) با مترجمی خلاق
 
علی ورامینی گفت و گوی روشنگرانه و آموزنده ای با مترجم نام آور( زبان آلمانی)، نمایش نامه/داستان کوتاه/ رمان نویس؛ منتقد و داور ادبی: محمود حسینی زاد(1325) دارد با عنوان پرمعنای"هیچ نویسنده ای برای دیوار نمی نویسد" . 
بهانه ی این گفتمان، چاپ رمان"بیست زخم کاری" (نشر چشمه)حسینی زاد است که پس از ده سال انتظار در هزارتوی ممیزی، سرانجام مجوز انتشار گرفته است...
او کارشناسی ارشد علوم سیاسی را از دانشگاه مونیخ دریافت کرده و به عنوان یکی از مترجمان برتر ادبیات آلمان در جهان، نشان / مدال انستیتو گوته (2013) را دریافت کرده است.
برش های گزینه ای از این مصاحبه:
- ... چه در مجموعه‌داستان «سرش را گذاشت روی فلز سرد» و چه در همین رمان "بیست زخم کاری"، قتل و جنایت، از عناصر محوری داستان هستند. این به‌ واسطه ترجمه آثار «دورِنمات» و حال‌وهوای داستان‌های پلیسی او نیست؟
√ نه! این نبوده. آن سه کتاب او، آن سه‌گانه (سیاهی چسبناک شب، آسمان، کیپ ابر و این برف کی آمده؟)، بسیار شخصی هستند... در این دو کتاب اخیر، اجتماع این اجتماع، بی‌رحم‌تر از این حرف‌هاست که به تو رحم کند. آن کسی که میلیاردی اختلاس و به خارج فرار می‌کند، اگر اعضای خانواده‌اش هم سر راهش قرار بگیرند، می‌کشدشان.. 
من این حرف را که بعضی‌ها می‌گویند من برای خودم می‌نویسم، اصلا قبول ندارم؛ هیچ‌کس برای ارضای خودش شروع به نوشتن نمی‌کند؛ از «گیلگمش» بگیر تا همین الان...
شهرداری ها این همه ساختمان در اختیار را به خانه های فرهنگی برای نویسندگان و مترجمان به کار گیرد... 
در اروپا حتی نویسنده‌ها و مترجم‌ها و هنرمندهایی که مثلا در برلین زندگی می‌کنند، برای خانه‌های فرهنگی همان شهر بورسیه اقامتی می‌گیرند و مدتی در خانه‌ها اقامت و کار می‌کنند. حیف است که ما این امکان را نداریم...
 
×**×**
هاشم حسینی
کرج
پسینگاه سه شنبه ی بارانی، هفتاد و پنجم زمستان نود و شش