گردآوری افسانه ها/ متل ها و قصه های توده ای، کوشش دانش مدار و گروهی را می طلبد.
تابستان خوانده ها/ یادداشت 101م
*
افسانه ها، دریچه هایی به کهن ناخودآگاه جمعی
*
افسانه های مردم خوزستان(پرگل، دان انار و چهل افسانه دیگر)/ روایت بتول مومن؛ ویرایش و مقدمه: حسن زعفرانی .- اهواز: تراوا،1391
جلد یک، 1000 نسخه
تایپ و بازبینی: هومن محب آل عبا
شماره تلفن ناشر جهت سفارش دریافت کتاب:
09161136785
*
گردآوری افسانه ها و متل ها در ایران تاریخ گسسته ای دارد. در میان نام های شاخصی که تا حدی مغفول مانده، می توان به ابوالقاسم انجوی شیرازی (نجوا) اشاره کرد که افزون بر پیوند سراسری با مردم عادی / انتقال دهنده ی اصیل و بکر متل ها در سراسر ایران(بیشتر روستاها) از طریق برنامه رادیویی، به انتشار کتاب هایی فراهم آمده از این روایات شفاهیِ سینه به سینه پرداخت. اهمیت کار نجوا در آن بود که بسامان و سراسری و از طریق مردم، با ذکر دقیق راوی و جا، این کار را پی می گرفت...
همت ستودنی خانم بتول مومن(1314)/فرزانه آذرمهر که در راستای شاعری، به گردآوری این افسانه ها روی آورده و هم چنان با کوشش خستگی ناپذیر کار را ادامه می دهد، ستودنی است. ایشان زبانزد/ ضرب المثل های دزفولی را به صورت منظوم منتشر ساخته اند(تهران: فرادید، 1393). کتاب دیگر او"نگهداری اسرار(یک صد داستان کوتاه، تهران: نشرپرستوی سپید، 1389) افسانه های تاریخی اقلیمی را در بر می گیرد
نام چند متل از چهل و یک افسانه ی مندرج در این کتاب:
غنچه دهن/ آب در تصرف اژدها(جهان شاه و برزو) / هرمز و دختر انار(انار خاتون) حیدر بیک و شهرزاد / دایه رجباک / زنی که کاسه چینی می شکست / کلاغ گندم خور/ حسن کچل/ پرگل، دان انار.
از خواندنی ها و تازه ترین افسانه های این کتاب به "دایه رجباک" اشاره می شود که در نوع خود، بی همتا و درعین حال، بازتابی از زندگی مردم خطه ی خوزستان/ دزفول است.
پیرزنی بود که با وجود خودداری پسرش از ازدواج، مصرانه از او می خواهد عروسی به خانه بیاورد. پسر تن به این کار می دهد... او مجبور می شود در پی ناسازگاری دو همسر که مادر پیرش را اذیت می کردند، به ازدواج سوم روی آورد...عروس سوم هم که برای خرید سرخاب سفیداب از کولی ها، پول کم می آورد، او را به عنوان رقاصه به آن ها می فروشد. دایه هم مطرود از خانه، با آن ها، روستا به روستا و شهر به شهر راه می افتد و می خواند:
دایه، رجباک برس به دادوم
بیِ (عروس) اولی جوجه نهادوم
بیِ دویومی به سوزنم دوخت
بیِ سیومی به کولی ام داد
دایه، رجباک! برس به دادم...(184)
چند پیشنهاد:
1. پژوهش های ارزشمند خانم مومن، به تایپ و ویرایشی کارشناسانه دلسوزانه نیاز دارد.
2. بایسته است، خاستگاه افسانه ها/ متل ها ذکر شود.
3. افسانه نگاری تطبیقی برای برابر نهاد هرکدام با روایت / گزارش های مناطق دیگر ایران و حتی کشورهایی از جهان، ما را به دستاوردهای تازه تری رهنمون می سازد و زمینه های پژوهش های مرتبط را فراهم و آسان می سازد.
*
هاشم حسینی
13- تابستان 96

+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۶ ساعت 9:34 توسط هاشم حسینی
|