فرزانه آذرمهر: بتول مومن
نمونه گزین از شعر خوزستان/19
*
هستی "آذر" ز قعر آتش است...(ص.231، سیلاب)
چو یاری بیند "آذر" از خداوند/ نباشد باکش از زنجیر و از بند...(ص.29، دیر نیست)
*
فرزانه آذرمهر(1314، اهواز) شاعر عشق، ایران دوستی آمیخته با آزادی و سربلندی شهروندان، فرهیختگی زن ایرانی رها از قید و بندهای پدرسالاری و ایمن از ترفندهای خرافه و جهل...
زندگینامه ی مفصّل خانم آذرمهر(بتول مومن)، لیست کامل آثارش(شعر، داستان، پژوهش های فولکلوریک، نوشته ها برای کودکان)، خاطرات ادبی دست کم پنجاه سال پیش، همراه با دیدگاه های ادبی/زیبایی شناختی او را در کتاب "تاریخ و تحلیل شعر خوزستان" ارائه خواهم داد.
حافظه ی توانمند و سرشار از اطلاعات دست اول او از فعالیت های ادبی در خوزستان و تهران و دوستی اش با شاعران معروف، شگفت آور است...
نخستین سروده ی او (یوسف و زلیخا)در پانزده سالگی به چاپ رسید. او از همان زمان با صفحات ادبی مجلاتی مانند "اطلاعات هفتگی"، "سپید و سیاه"، "تهران مصور" و "کاویان" همکاری داشت.
با هم برش هایی از سروده های او را می خوانیم:
یک
...
اگر یوسف دریده پیرهن شد/ زلیخا پاره گردانید تن را
ملامت ار کشد روزی زلیخا/ بیارزد عشق یوسف داشتن را(88، زهره در خورشید)
دو
همه عمرُم به هجرون و سفر بی /تموم عمر مُ وا دردسر بی
نمی نالُم ز هجران و صبوری/ از اون نالُم که یارُم با دگر بی(135، گلهای بهاری)
سه
در رثای عماد خراسانی:
...
شد چراغ جمع مشتاقان خموش/ دیگر "آذر"، آن نوا ناید به گوش...(66، زهره در خورشید)
چهار
عشق اندر دل چو جا بنمود گفت: /" هر دل افسرده را خوش می کنم"
عقل دستی بر کمر زد، گفت:"رو!/ من تو را مغبون و ناخوش می کنم"
عشق بر احوال او خندید و گفت:/ "رو تو بیرون شو که جا خوش می کنم
عقل را کاری به کار عشق نیست / عاشقان را مست و سرخوش می کنم
دل زمن یاری چو جوید، من ورا / با امید وصل دل خوش می کنم"(48، دیر نیست)
*
>> "تاریخ و تحلیل شعر خوزستان"
*
هاشم حسینی
87-بهار96

+ نوشته شده در شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۶ ساعت 15:12 توسط هاشم حسینی
|