در دیدار با برادرم شرای دراجی
Visiting my Mandaee brother: Shoray Doraji
 
روزنوشت ها برای نازنینی نادیده / پیوندهایی فراتر از گوشت و خون و قبیله
*
ره آورد سفر خوزستان
*
 
اهواز در کنار کارون صبور، سفره های تکانده نفت اش، نخل و بلوط، گاومیش مغموم و رفاقت مرز ناپذیرش، ریزگرد و فقر و دلال دارد: از پااندازهای سیاسی و ادبی و قومیت گرایی بگیر تا آنتن های سیار "یه سر دو گوش" که جز زیان و خسارت برای کشور، خروجی دیگری ندارند...
   و این هم برادر من است: شرای دراجی، مندایی شریف ساکن در اهواز و شاغل در راسته ی طلافروش ها، بغل بازار کاوه...
از سال 1352 با هم برادریم، بی آن که کاری به اعتقادات هم داشته باشیم. شرای دراجی دروغ نمی گوید. همین است که می نماید. بی تظاهر ویا بدون fake character که این روز ها حتی در فامیل ات هم رایج است...بد کسی را نمی خواهد. خواستار صلح و صداقت بین مردم دنیا و سربلندی ایران است...
   هر گاه به اهواز بیایم، یکی از نام هایی که نخست در ذهن ام برای دیدار نقش می بندد، "شرای دراجی" است...
*
توضیح:
منداییان یا صبی ها:
منداییان پیروان یحیای تعمیددهنده و یکی از اقلیت‌های مذهبی ایران، عراق و سوریه هستند. منداییان با نام صابئین نیز شناخته می‌شوند، و آنان را با فرقهٔ مغتسله پیوند داده‌اند؛ در حالی که این مکاتب نحله‌هایی مستقل، اما مربوط به هم به شمار می‌روند. مغتسله فرقه‌ای مستقل بودند که اساسی‌ترین آیین‌شان غسل تعمید بود. اما منداییان همان‌گونه که گفته شد، پیروِ یحیی بودند که تعمیددهندهٔ مسیح بود. کیش مندایی در شمار مکتب‌های گنوسی می‌باشد.(به نقل از ویکی پدیا)🌹