نمونه گزین از شعر خوزستان/16
*
بی همراه...بی هق هق اعتراض...
*
محمد شریفی(زاده ی اهواز، 1330) چهار دفتر شعر بیرون داده و اکنون از آن فضای اندوه و زخم، نوستالوژی و انزوا، در راستای رسیدن به زبانی رساتر، دارد شعر فلسفی اجتماعی و سپید حماسی را تجربه می کند. در آخرین سروده اش در این زمینه: "سهراب نامه" نوشته:
...
با ستبر سینه ی سواره اش/ رستم
برگیر تیر و کمان/ آرش ام
پای در رکاب
رخش خود گذار/ فرو نشسته یک تیر/ در چشم تغافل
بنشین بر آتش/ سیاوش ام
سودابه ام بیاور یکی فرزند/به رسم کهن...
(از دست نوشت)
 
محمد شریفی عزیز تا کنون چهار دفتر شعر تولید کرده و مدتی هم به جد و جهد، مدیر آفرینش های هنری(کارگاه های شعر و قصه) حوزه ی هنری استان بوده و ناگفته های پر آب چشم دارد از رنجی که در راسته ی شاعران نورسیده می برد. 
   با توجه به استعداد داستان نویسی بکر و خود ویژه اش(بیوه زن، انتشارات جعفری، 1350) و مجموعه داستان کوتاه توقیف شده ی "من اجتماعی ام" (نوید شیراز، 1352)، علاقه مندانش انتظار دارند روایت های او (داستان یا خود زندگی نامه نوشت)از این روزگار را هم بخوانند.
 
در گشت و گذار شعری، برش هایی از سروده های او را می خوانیم:
 
یک
 
می خندد/ قفل بر دهان قناری
کهن را/ چاره نو باید/ آهنگ خسته/ می سوزاند/ دل ها را
 
ص.23: چاره، ("کتیبه ی زخم های من" ، تهران: دالاهو، 1393)
 
دو
 
به تحصن می رسد این تحسین!
چه کاره ایم که بخندانیم
یا یدک کش ذهن خسته ای باشیم
پنجره ی حضورمان
قفل است / هوا قفل است
عجین شده این تحسین
با زبانی که مرمری ست
خفته به گور.
 
ص. 80، تحسین، همان جا
 
 
سه
 
1
گل همیشه عاشقی است
آفتاب گردان
که تاب نمی آورد 
شب را
2
جهان
آن قدر شاعر است
که می تواند ما را
بگریاند
3
ندیده ام
بخواند پرنده ای
برای گل های کاغذی
 
ص. 12، سه نکته می شود یک شعر، ("روی خط صلح"مشهد: بوتیمار، 1395)
 
<<تاریخ و تحلیل شعر خوزستان
*
هاشم حسینی
40-بهار96