زمستان خوانده ها / یادداشت 58 م

 
در من از قلب شعر، خون جاری است... / ولادیمیر هولان
 
*
بودن آسان نیست/ ولادیمیر هولان  ؛ مترجم علی رضا حسنی. - تهران: نشر چشمه، 1395
 
ولادیمیر هولان (1980-1905 ) شاعر اهل کشور چک /پراگ و برآمده از نسل دهه های 40 و 50 میلادی است.  او را شاعر اندوه و یأس، انزوا و ناامیدی می دانند. بر مبنای دیدگاه مرگ اندیش، سایه های تنهایی و دیوارپناهی او بود که حکومت کمونیستی، شعرش را سم توده ها قلمداد کرد... او سروده بود: " تنها مرگ است که دروغ نمی گوید" و در "شبی با هملت" ،  واگویه های فردیتی مغموم و تاریک به هق هق می نشیند... شعر هولان در کنتراست کامل با ذهن و زبان شعر خوشباش، پرامید، انسانگرا و آرمانی پارسی است که در دستاوردهای رودکی، حافظ، خیام، نیما، الف.  بامداد و فروغ متجلی است... 
در مقدمه ی مترجم انگلیسی آمده:" ...و درحقیقت شعر وی بازی های زبانی و تجربه های معناشناختی فراوانی دارد. هولان دوست دارد تا دورترین محدوده ها و ظرفیت های بیانی، کلمه ای شاعرانه را کشف کند... 
 "پانزده سال آزگار است
که با دیوار حرف زده ام. 
و من دیوار را از دوزخ خودم بیرون کشیده ام... " ( شعر دیوار، ص.  69 )
با همه ی وفاداری مترجم به متن، پارسی برگردان کنونی( هم چنان که در کار محسن عمادی) از روح شاعرانه، ترنم لیریک و نماها، نمادها و نغمه های نهفته تهی است.  به راستی که مترجم شعر بیگانه باید جان شیفته ای خنیاگرانه داشته باشد؛ کاستی آشکاری که ما را به غنای پارسی برگردان های نیما، عشقی، شاملو و همانند - با وجود ضعف های زبانی می اندازد... 
*
*
*
هاشم حسینی،
لاله ی خیس در آغوش اشکان خمیده در دهانه ی جاده ی چالوس