روزنوشت ها برای نازنینی نادیده/

سه شنبه ی سرمای شامگاه چهارم آبان 95/

پیشی های ناقلا و اشرافی منش، رفته اند زیر موتور خودروهای از راه رسیده – گرم و گوشه ی دنجی از شوفاژخانه ...

 *

امروز از خیر خرید پوشاک زمستانی تازه گذشتم و بابت این صرفه جویی و به بهانه ی رفت و آمد با مترو از کرج به تهران و از تهران به خانه و فروش سی جلد کتاب انگلیسی همیار و دریافت چندرغازی از یک کارگردان مستند ساز برای زیرنویس انگلیسی فیلم اش و... موارد دیگری از خودداری از تحمیل هزینه های شخصی و البته که سیگار نکشیدن و الواتی نکردن و ریاضت شخصی که هم همه اش سود است به کیسه ی سعادت خانواده! پس با شجاعت تمام دل به دریا زدم و: شماره های جدید نگاه نو، داستان ماه همشهری، بخارای حبیب یغمایی، زن و زندگی، نوشتار، آزما، برگ هنر فوئنتس، زنده رود و اندیشه ی پویای خونین و کتاب های "هیچ چیز دوبار اتفاق نمی افتد"، "قطار از ریل خارج شد" احمدرضا احمدی، "هویت ایرانی از دوران باستان تا پایان پهلوی" احمد اشرف را خریداری کردم...

فردا/ 5 شنبه ششم آبان 95،  شماره ی نخست "خوانده های پاییزی" را تقدیم خواهم کرد...

 *

خورشید رمان رویاهای از نیمه شب گذشته اتان روشن...

 

هاشم حسینی

البرز ابتدای جاده ی چالوس

04/08/95