از خوانده ها..../ بهار 95

یادداشت دهم / شنبه هیجدهم اردیبهشت 95

 

شاعری از سرزمین بارور بختیاری

علی سلحشوری ( 1314) زاده ی یکی از روستاهای محروم چهارمحال بختیاری به نام "سرخ سرخی ها"، تا سن 34 سالگی، زندگی کوچ نشینی داشت. روحیه نوجو، اندیشمند و خواستار دگرگونی، او را از هستی عشایری به دامن صنعت و زندگی کارگری کشاند. در 30 ام تیرماه 1348 به استخدام ذوب آهن اصفهان درآمد. در این محیط فناورانه، بر آن شد که خواندن و نوشتن مکتبی خود را به زیور مدرک شهری ها در آورد. پس، با شرکت در آزمون متفرقه در سال 1350، موفق به کسب گواهینامه ی ششم ابتدایی شد...

او اکنون در زرین شهر اصفهان به نیکنامی روزگار می گذراند..

آثار چاپ شده ی او  در قالب های کلاسیک ( قصیده، غزل، دو بیتی و رباعی):

1.طوفان عشق؛ 2.سیمای عشق؛ 3.فرزند عشق؛ 4.آوای زردکوه؛ 5.اسرار آمال ( اشعار بی نقطه)؛ 6.گلزار عشق؛ 7.آوای اردم

 از میان کتاب های بالا، به بررسی دو اثر، نمونه ی کل کارهای او می پردازم:

  1. 1.     آوای زردکوه / علی سلحشوری .- اصفهان: انتشارات نقش مانا، 1386

در برگیرنده ی واژنامه ی بختیاری و با این نیایش سرآغاز:

خداوندا اگر سیرم من از جان *** اگر خسته شدم از کار دوران

چنین تا کی بباید لال و کر بود *** ز ترس جان و بهر لقمه ای نان


سرودهای سلحشوری دارای مضامین عشق ورزی، درستکاری، دادجویی و باورمندی به خالق توانایی است که همیار محرومان و برخوردار از مشخصه های اهورایی است.

حضور وازه های ناب و در حال فراموشی بختیاری در سروده های او، ارزش خاصی به آن ها می بخشد. چند نمونه:

کلاک: عصا؛ کارداشی: کارد(چاقوی) کوچک...به این بیت زیبا توجه کنید:

چغو هر گز نمی گردد چکاوک*** یقین دان و مکن در کار حق شک (ص. 121)

 

2.    آوای اردم / علی سلحشوری .- فرخ شهر: انتشارات جهان بین، 1394

صناعت شاعرانه سلحشوری او را به سرایش قطعاتی واداشته که مصراع نخست دربرگیرنده ی کلمات بی نقطه و مصراع پسین، دارای واژه های نقطه دار است.

در این کتاب، هم چنان موضوعات و مضامینی انسان گرایانه موج می زند: آزادگی، دلدادگی، دانش آموختگی، یادآوری جایگاه والا اما فراموش شده ی کارگر، نکوهش دورویی، حیله ورزی و...

 شاعر این کتاب، دغدغه ی میهن دارد:

الهی داورم، ای کردگارم*** نگه دار این زمین زرنگارم ( ص. 62، مثنوی "ایران")

کتاب (فاقد واژنامه ی پایانی)، سرشار از واژگان بختیاری است. چند نمونه:

گرداس: ستمگر؛ آس: خسته و سرگردان؛ ارداد: حیله گر؛ اعساری: فقیری؛ مارد: سرکش؛ کالوس: تهی مغز؛ ولوال: همهمه، غوغا؛ و....

امید آن که در آینده ی نزدیک، برخوردار از کتابی گزینه از سروده های چاپ شده / نشده ی استاد سلحشوری، بهره مند از ویرایشی کارشناسانه شویم.

 

هاشم حسینی

نیمروز آفتابی عظیمیه

شننه، 18 اردیبهشت 95