نامه ای از پروژه 4
از شب نوشت های یک شهروند پروژه ای>>> 1393/12/22
هر هفته در همین روز ، با نکته ها و یک داستان واقعی از خاطرات پروژه...
بیایید دستکم 10 دقیقه با هم باشیم...
ناگفته هایی در باره ی بهداشت تن و روان در پروژه
یک
در محیط های عمومی از صابون مایع استفاده کنید. بهترین روش آن است که یک قطره از آن را کف دست خشک خود بچکانید. سپس آن را به سر انگشتان خود بمالید. بشمارید: 10 ثانیه منتظر بمانید. سپس دستان خود را با حداقل آب بشویید.
دو
سندروم پروژه یعنی نشانگان بیماری های محیط های دور از خانه...
اگر به مدت دستکم 14 روز و بیشتر ، دور از خانه به سر می ببرید، مراقب فشار، افزایش وزن، شرطی شدن و افزایش حالت های بدگمانی، افسردگی، سرسپردگی کورکورانه به مافوق و مزمن شدن عادت های مشمئزکننده مانند بدگویی در حق همکاران باشید.
بسیاری از کارکنان، در سه دهه ی اخیر، حقوق اجتماعی خود را فدای منافع زودگذر کرده، خلاقیت و وقار شخصیتی اشان را به باد داده، جاذبه های قابل توجه ای ندارند تا به فرزندانشان ارایه دهند.
سه
چرا بعضی از مدیران زیر دستان فرمانبردار می خواهند و بر آنند جانشینان و معاونانی گاگول داشته باشند تا شایستگانی مبتکر، خلاق و کارا؟
البته این پدیده بیشتر در ادارات و شرکت های دولتی مانند شرکت سعادت و عمران، پیمانکاری جهان پیما و شرکت مدیریت توطئه و امور پتروتخمی بیشتر دیده می شود.
چهار
برای شادابی تن و جان، سحر خیز باشید. پیاده روی کنید. یک ساعت مانده به صبحانه، ناهار و شام و از یک ساعت پس از آن، تا می توانید آب بنوشید.
خوردن نان و برنج را به حداقل برسانید و مصرف نمک و شکر را متوقف نمایید.
پنج
هر روز موسیقی گوش کنید. هفته ای یک فیلم خوب ببینید و خواندن یک رمان و یا قطعه شعر را فراموش نکنید تا یک بعدی نمانید و به تدریج دچار آلزایمر نشوید.
شش
شعار رستگاری اتان این باشد:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است: با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
هفت
در کار تیمی پروژه، فعال باشیم، یعنی انجام وظایف خود و همیاری با دیگران در راستای پیشرفت بهینه ی پروژه...
<<<
از یادداشت های روزانه ی هاشم حسینی
*
تا آدینه ی آینده (29 اسفند 93) یعنی یک گام تا رستاخیز زمین، نوروز باستانی، روزهای کاری اتان سرشار از شکوفه های امید باد ...
شماره تلفن جهت بهره مندی از دیدگاه ها و رهنمودهای شما: 09163106368
داستان پیوست، " پیمانکار نماز" را بخوانید و برای بهتر شدن نوشتارم، انتقاد کنید و نظر بدهید... / هاشم حسینی