Inevitable Names
نام هایی که نامیرایند .../ هاشم حسینی
با من اند
هر جا که می روم
زیر دنده ها، سپر قلبم
زیر بالش شبان
در باغچه ام
گل ها را نام
آوازهایند
خاموش
دهان به دهان جوشان...
هر روز
صدا می زنند
ما را
به پیمان
این اخگران خیابان
رویان
میان انگشتان
زیر یقه ی پیراهن
درست بغل رگ گردن
ایستاده اند
زخمی و سرفراز
با انگشتان اتهام
بی هراس از دشنه و دشنام
رویینه و نامیرا
این همراهان
آماده به میدان...
+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۲ ساعت 10:25 توسط هاشم حسینی
|