The first Day of School in Iran
روز نخست همیشه.../ هاشم حسینی
آریایی آموزش را گرامی می دارد...به افتخار آموزشگرانی که ایران آزاد و سربلند را به کودکان می آموزند، به پا خیزیم و به دیدار آن ها برویم...
این سروده بیست سال پیش در مطبوعات خوزستان به چاپ رسید:
بوي مادر
بوي گل ها
همرهم آيد خيابان
در ره خوب دبستان
روز اول
روز ديدار
رويش لبخندها بر باغ لب ها
هركسي در كيف دارد
گرمي دستان ماما
ناگهان در قاب درگاه
نقش مي بندد فرشته
نور صدها صد ستاره
در دو چشمانش نشسته
- "كيست او
ايستاده زيبا
هر دو لب ها باغ گل ها ؟"
مي دوم پر شوق و شيدا
تا بچينم گرم و گيرا
گونه اش
گلبوسه اي را...
بوي مادر
بوي بابا
اوج مي گيرد به بالا
از دو دستانش به هر جا
سخت مي گيرد در آغوش
كودكان را مادرانه
برلب شيرين دارد
صد ترانه
بي كرانه
هر كجا
با هركه
هر جا
كودكي تا گاهِ پيري
دوستت دارم هميشه
اي پيامبر
راهنما
آموزگارا…
*
*
*
هاشم حسینی/ اهواز
یک خاطره:
چند سال پیش، یکی از همکارانم در شب عروسی اش، خانم آموزگار کلاس اولش را که بازنشسته و بسیار کهنسال بود، به مراسم آورد و کنار خود و عروس خانم نشاند...
آریایی آموزش را گرامی می دارد...به افتخار آموزشگرانی که ایران آزاد و سربلند را به کودکان می آموزند، به پا خیزیم و به دیدار آن ها برویم...
این سروده بیست سال پیش در مطبوعات خوزستان به چاپ رسید:
بوي مادر
بوي گل ها
همرهم آيد خيابان
در ره خوب دبستان
روز اول
روز ديدار
رويش لبخندها بر باغ لب ها
هركسي در كيف دارد
گرمي دستان ماما
ناگهان در قاب درگاه
نقش مي بندد فرشته
نور صدها صد ستاره
در دو چشمانش نشسته
- "كيست او
ايستاده زيبا
هر دو لب ها باغ گل ها ؟"
مي دوم پر شوق و شيدا
تا بچينم گرم و گيرا
گونه اش
گلبوسه اي را...
بوي مادر
بوي بابا
اوج مي گيرد به بالا
از دو دستانش به هر جا
سخت مي گيرد در آغوش
كودكان را مادرانه
برلب شيرين دارد
صد ترانه
بي كرانه
هر كجا
با هركه
هر جا
كودكي تا گاهِ پيري
دوستت دارم هميشه
اي پيامبر
راهنما
آموزگارا…
*
*
*
هاشم حسینی/ اهواز
یک خاطره:
چند سال پیش، یکی از همکارانم در شب عروسی اش، خانم آموزگار کلاس اولش را که بازنشسته و بسیار کهنسال بود، به مراسم آورد و کنار خود و عروس خانم نشاند...
+ نوشته شده در یکشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 17:1 توسط هاشم حسینی
|