پچپچه در راه...
گمشده / هاشم حسینی
بخشی از یک منظومه ی بلند
آیا صاحب این عکس را می شناسید؟
صحنه خارجی- شب- میدان انقلاب تهران
...
سبزه
بیست و هشت ساله
چند سال بیشتر یا کمتر
فرقی نمی کند
پیشانی بلندی دارد
موهای پرپشت جنوبی کوتاه
بینی نجیب روستایی
و
نگاهی شرمنده
شامگاهی شلوغ
در زیر شتاب شهر
این عکسی 6x4 را یافتم پا مال
خسته
از یاد رفته
افتاده بیگانه
کنار ایستگاه اتوبوس تندرویBRT، کد 2357
نگاه کنید! جوان است. چشمان شهرستانی سیاهی دارد
اما پیداست
دیشب بسیار گریسته...
یخ زده
افتاده بود
بر سینه ی خیابان
رایانه های دنیا
پایانه های سفر را
سرزدم
گفتند: نگرد نیست...
نیمکت ها
میدان ها
از یاد رفته ها
مسافرخانه ها
خوابگاه ها
همگانه ها را تمام گشته ام
سراسر
ردی نمانده از او بر در...
- نه! نرفته از این سو...
- نمی شناسیمش... روستایی سرگردانی بود شاید...
- اهل کجاست؟ نیامده بود این جا...
- ورزشکار بود؟ نه ندیده ایم او را...
از زیر پاها کشیدمش بیرون
خوب نگاه کنید
او را به یاد نمی آورید ترانه ای باشد
وزیده
گذشته
د ر کنارتان خاموش؟
.
.
.