چند گام مانده تا ترانه ی آتش؟

بو!

بو!

با زینت دگر آمده

زده چادر به کوه و دشت

گوشه و کنار شهر

فروردین.


بنگر!

شعله های لاله می درخشند بر سینه های ورم کرده

کوه...

لبخند لاژورد یاسمن و سوسن را بنوش سیر!

مالامال از طلای نرگس زرین و پاک

رستاخیز دشت را بخوان به راه...


نوروز

بی حضور سرمایه

اسکناس

سکه های زنگار بسته خون

آمده

نقش بسته بر گونه های یار!

...

هاشم حسینی

برومی، اهواز