بر پنجره

بام ها

می خواند

سربلند

باران...

 

بیدار می کتم

کودکی ها

کوچه ها

 گهواره

همه گمشده

پرت در ذهن های خزه بسته

بی رویا

جامانده در بازار

 

بیدار!

 تق تق

منم باران

ایستاده

پشت دیوارهای بلند خواب...ه.ح.