دوباره...باز هم هفتکل... اما
برگ های تقویم رندگی هفتکل را ورق می زنم: درویش قصاب، رصوان حنتلمن، غلام شاکر و بی خیال به دنیا و مافیها، اخولی هنوز خندان در این دل خراب، حسین خلیلی با ابر همیشه ی بالای سرش و ممد رضا و علی رضای نیک نامش، عامو ابول بهرامی توفشرین نشین که هنوز در سکانسی رنگی و ماندگار بر صندلی اش نشسته و چشم نگران بچه هاست که درس بخوانند. خدارحم چهارلنگ-رند عافیت سوز که شامگاهی خفه در اوج فضای بگو مگوی حاکم بر زندگی هفتکلی های نفتی کودتا زده، دست تنها با چند نفر از ارتشی های متجاوز زورگو که به یکی از زنان هفتکل ناسزا گفته بودند،جلوی سینما دست به یقه شد...
این تقویم و این همه کپه کپه انبوه ی برگ های رها در آغوش باد؟!
... عامو استولا، انقلابی خاموش اما افشاگر، پدر زن انار بینایی که رفت و داغی نهاده بر دل...نصیری، علی مراد جعفری و پهلوان بی ادعا، حجاب که نزد مغازه دارانی امین برای دانش آموزان ندار اما درس خوان حساب باز کرده بود تا نیازهایشان بر طرف شود...و ...باقری، کپن پور، کریمی ها، داور داد: انبه...دبیر سخت کوش و بی ریا: مسجدی با آن کفش های استوره ای ش...مرادی ها، چهارده چریک... صفی خانی...
و عیدی زلفی که ناگفته های شیرین از او بسیار انبار مانده در این دل...
و تو سُلکی جان کجایی؟ تو کجا هفتکل رها کرده کجا و شهریار/ تهران...
و این گونه است که در راستای سفر، در پگاه سرد عظیمیه ی روستای کرج دوشنبه ی هفتکل همراهم،
شبحی چالاک می آید بالا، پشت بالکن و به دیواره ی شیشه می زند:
- برخیز!
خش و خشی می اید.
- بنویس!
انگار صدای غرولند ها مم طاهر می آید، نشسته پشت بخار، آشپرخانه ی عمومی جاروکار...
- عامو خومکار تویی؟اوسا جان با چی اومده ای که ئی وخت صبح خودت را از هفتکل رسوندی کرج؟
گرمای خواب را بر خنکای نسیمی که از لای نیم دری به درون می آید می تکانم.
- نه! مُ کار آزموده هستوم،خواننده که یه شُ اُوِیدیم هاش تون، حلا همراه اوس ممد توشمال خدابیامرز اُوِدیم ببریمون زیارت قبر خنیاگر وجدان ایل: بهمن خان علاء الدین- مسعود بختیاری ... گوش به هالو زا نگردین... گداشتین خاکش کنین غریب به امام زاده طاهر...
بر می خیزم.
بالکن نقطه وار چیک جیک گنجشکان است و آن سو لکه ی سیاه: کلاغی مراقب، هم چشم به ما...
...
امشب شما را دوباره به حاروکارا می برم و گزینه قصه ای دیگر از رمان نفرین نفت با عنوان:
جیکوها
به امید دیدار تا ساعت ۱۰ امشب در محله ی جاروکارا هفتکل
ه.ح.