خوانشسرا، روزنامه ای هر روز در چند شماره/2
۱۴ فوریه روز جهانی داستان کوتاه
قصه/روایت../ حکایت/متَل/ روایت /مَتَل...
تعریف آکادمیک: نوشته ای روایی، آفریده ی خیال و مبتنی بر واقعیت ها و شخصیت ها...
انواع: کودکان، علمی، جنایی، شهری، روستایی، طنز، افسانه، استوره و...
گاهی داستان کوتاه را بر مبنای طول واژگان بکار رفته و گاه بر اساس طرح و توطئه، شخصیت ها، موقعیت و... دسته بندی می کنند...
داستان کوتاه" روایتی است که بتوان آن را در یک نشست (بین نیم ساعت تا دو ساعت) خواند. همه جزئیات آن باید پیرامون یک موضوع باشد و یک اثر را القا کند، یک اثر واحد را.. داستان کوتاه" باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد." (ادگار آلن پو)
در داستان کوتاه تعداد شخصیتها محدود است. فضای کافی برای تجزیه و تحلیلهای مفصل و پرداختن به امور جزئی در تکامل شخصیتها وجود ندارد و معمولاً نمیتوان در آن تحول و تکامل دقیق اوضاع و احوال اجتماعی بررسی کرد. حادثه اصلی به نحوی انتخاب میشود که هر چه بیشتر شخصیت قهرمان را تبیین کند و حوادث فرعی باید همه در جهت کمک به این وضع باشند. البته بسیاری از داستانهای کوتاه خوب هم هست که در آن این قوانین رعایت نشدهاست.
داستان کوتاه ممکن است خیلی کوتاه باشد و مثلاً حدود ۵۰۰ کلمه بیشتر نداشته باشد. در داستان کوتاه شخصیت قبلاً تکوین یافتهاست و پیش چشم خوانندهی منتظر، در گیرودار کاری است که به اوج و لحظه حساس و بحرانی خود رسیده یا در جریان کاری است که قبلاً وقوع یافته اما به نتیجه نرسیدهاست. پس میتوان گفت که
داستان کوتاه اثری است کوتاه که درآن نویسنده به یاری یک طرح منظم شخصیتی اصلی را دریک واقعه ی اصلی نشان میدهد، و این اثر برروی هم تأثیرِ واحـدی را القا میکند |
|
یک تعریفِ دیگر
'داستانِ کوتاه، داستانی است کوتاه که در آن به قصد بیان پیامی واحد شخصیت یا شخصیتهای اصلی در واقعهای واحد نشان داده میشوند. |
در ایران نخستین داستان های کوتاه فارسی یعنی مجموعه ی شش داستان کوتاه "یکی بود یکی نبود" را محمد علی جمالزاده نوشت و در سال 1300 شمسی منتشر کرد.
پس از جمالزاده نویسندگانی چون صادق هدایت ، بزرگ علوی، صادق چویک، جلال آل احمد و دیگران داستان هایی نوشتند و به لحاظ کمی و کیفی در ارتقاء این نوع پدید ادبی اهتمام ورزیدند.
"داستان کوتاه" مانند هر جریان نوین ادبی در آغاز با بی مهری ها و گاه مخالفت هایی مواجه شد؛ اما با این وجود نویسندگانی ظهور کردند و در توجیه نظری و عملی آن دست به کوشش هایی زدند.
"داستان کوتاه" اگر با "یکی بود یکی نبود" در سطح انتقادی و طنز اجتماعی آغاز شد، به دست امثال صادق هدایت و محمود دولت آبادی، احمد محمود و هوشنگ گلشیری به سطح بالاتری ارتقاء یافت.
بدون شک یکی از نابغه های داستان کوتاه و البته نمایش نامه نویسی ، آنتون چخوف است . نویسنده ای از طیف روشن فکر جامعه که یکی از بنیان گذاران رئالیسم روسی ست .
البته نباید ناگفته گذاشت که پدر داستان کوتاه ، گوگول می باشد . بعد از او بود که ما در قرن نوزدهم مواردی چون آلن پو در آمریکا ( بعداً در مورد او مفصل صحبت می کنیم ) موپاسان در فرانسه و چخوف در روسیه را داریم که به تبیین داستان کوتاه پرداختند . از بهترین نمونه های قرن بیستم آن می توان به همینگوی ، سلینجر و بوکوفسکی در آمریکا ، بورخس و مارکز در آمریکای لاتین و میشیما در ژاپن اشاره کرد .