خوانش سرا: روزنامه ای هر روز در چند شماره...2
صداها
۱
حقوق پرستاران اندك است
حقوق پرستاران ليسانسيه بسيار كم است و در شرف بازنشستگي مبلغ آن زيرخط فقر بوده يعني 700 هزار تومان معادل حقوق يك كارگر افغاني است. خواهشمندم مسئولان فكري به حال پرستاران كنند.
يكي از پرستاران
۲
اهالي خرمشهر از گرما و سرما رنج ميبرند
شمار قابل توجهي از اهالي خرمشهر تابستانها از گرماي شديد در عذاب هستند و زمستانها به دليل محروميت از شبكه گاز شهري، ناچارند سرماي منازلشان را تحمل كنند، كه به عنوان مثال به ساكنان منازل كاركنان شبكه بهداشت و درمان و بيمارستان وليعصر (عج) خرمشهر ميتوان اشاره كرد، ضمن آن كه كارانه پزشكان اين بيمارستان از يك سال و نيم پيش پرداخت نشده است و آب مصرفي اين منطقه نيز مشكلاتي دارد.
خرمشهر ـ يك خانم پزشك
۳
ماليات را از ثروتهاي بادآورده بگيريد
رئيسجمهوري چند روز پيش گفته بود همه مردم بايد در هزينههاي كشور مشاركت داشته باشند اين حرف را جايي بايد زد كه همه مردم در كل درآمدها به خصوص درآمدهاي ارزي شريك باشند و رانتي نيز در كار نباشد نه اين كه درآمدها به وسيله رانت و سوءاستفاده در نزد عدهاي جمع شود و هزينهها را بين مردم تقسيم كنند. بالاترين هزينه و ماليات را بايد كساني كه از درآمد بسيار بالا و ثروتهاي زياد بدون هيچ شايستگي خاصي برخوردار شدهاند بپردازند وگرنه افراد تحصيلكرده و متخصص كه حق خود را ميپردازند. نبايد يك عده از اعتبارات استفاده كنند و يك عده فقط بها و مالياتش را بپردازند.
تلفن به خط ارتباطي
۴
خريد سكه و ارز به خاطر احساس ناامني
در اخبار ديدم مردم براي خريد سكه هجوم آوردهاند و قبلاً هم براي خريد ارز هجوم آورده بودند. اين به خاطر احساس ناامني است كه مردم دارند و بانكها و مراكز دولتي را مطمئن نميدانند چون سوءاستفادهها پيگيري نشده است و ضوابط مشخصي نيست و از طرفي بانكها نيز سود واقعي را نميپردازند و در بورس هم به نظر برخي افراد به خاطر مسائل سياسي، اقتصادي و امنيتي و نگرانيهاي ايجاد شده در حد انتظار اميد بازدهي نيست.
يك پژوهشگر
۵
مسئولان آموزش و پرورش پاسخ دهند
با توجه به اين كه امسال دانشآموزان كلاس پنجم دبستان بايد به كلاس ششم بروند از مسئولان آموزش و پرورش خواهشمندم پاسخ دهند مدارس غيردولتي از دانشآموزان پايه پنجم آزمون ميگيرند يا از دانشآموزان پايه ششم؟
عزيز محمد قليها
۶
ميان مسافران قطار تبعيض قايل شدند
روز جمعه 11 آذرماه 90 به مسافران قطار خرمشهر ـ تهران براي ساعت يك بعدازظهر بليت فروخته بودند كه چون قطار نيامد، آنان را با قطار شهري به ايستگاه اهواز انتقال دادند تا براي سوار شدن به قطار تهران، منتظر بمانند كه اين انتظار در ايستگاه راهآهن اهواز از ساعت 2 و 45 دقيقه تا 7 بعدازظهر طول كشيد. در اين مدت به مسافراني كه در اهواز بليت قطار خريده بودند، اظهار داشتند اگر از سفر به تهران منصرف شدهاند، ميتوانند پول آن را پس بگيرند. اما از استرداد پول بليت مسافران ايستگاه خرمشهر خودداري كردند كه معلوم نيست چرا چنين تبعيضي را ميان مسافران قطار قايل شدهاند.
مسافر قطار خرمشهر ـ تهران / اطلاعات
۷
در نشست بررسى داستان هاى آل احمد عنوان شد؛
جلال آل احمد نويسنده اى خطرپذير بود
نشست بررسى داستان هاى جلال آل احمد و جايگاه اين نويسنده در ادبيات ايران، عصر روز پنج شنبه، ۲۴ آذرماه در انتشارات كتاب پارسه برگزار شد. به گزارش ايسنا، در ابتداى نشست، كاوه فولادى نسب، داستان نويس و منتقد، درباره تفكرات جلال آل احمد گفت: آن چه در تفكر آل احمد وجود داشت و فكر غرب زدگى و امثال آن را وارد فكر فرهنگى ايران كرد، به ما مى گويد او با وجودى كه از ابزار مدرن مثل داستان استفاده مى كرد، ولى بيش از اين كه نماينده قشر مدرن جامعه باشد، نماينده قشر سنتى جامعه بود و برآيند آثارش گوياى چنين حقيقتى است. نويسنده مجموعه «مزار در همين حوالى» نگاه جلال آل احمد را نگاهى محافظه كارانه خواند و افزود: برخى داستان هاى او به لحاظ روايى بسيار روان و سليس نوشته شده و به خوبى از زبان گفتارى و عاميانه مردم استفاده كرده است كه چنين چيزى در ادبيات امروز ما كم ديده مى شود و به طور كلى نسل بعد از انقلاب بيش تر از هر چيز از بازى هاى زبانى استفاده مى كند و اين مسأله موجب شده تا ارتباط مخاطب با آثار ادبى گاه سخت و دشوار شود. فولادى نسب در ادامه گفت: آل احمد هم عصر ابراهيم گلستان بود كه نويسنده و روشنفكرى مدرن محسوب مى شد؛ ولى خود
آل احمد نقطه مقابل او و نماينده قشر سنتى جامعه بود. سپس امير احمدى آريان، نويسنده و منتقد ادبى، گفت: آل احمد زياد فحش خورده است؛ ولى من طرفدار او هستم و مى خواهم بگويم كه اتفاقا جلال آدم خيلى مدرنى بود؛ چرا كه اگر معيارهاى جامعه ايران را درنظر بگيريم، مى بينيم كه او اهل خطرپذيرى بود و خطر كردن در آن شرايط به جسارت و جرأت زيادى احتياج داشت. من اين را معيار مدرن بودن جلال مى دانم. او در توصيف اين ويژگى افزود: خيلى از روشنفكران ايران هميشه محافظه كارى به خرج مى دادند و صبر مى كردند تا غبار و مه فروبخوابد و بعد وارد عرصه شوند و اعلام موضع كنند. اين كه روشنفكرى صبر مى كند و جرأت خطر كردن ندارد، يك بحث است و اين كه خطر كنى و به استقبال خطا و اشتباه بروى، يك بحث ديگر. احمدى آريان ادامه داد: رضا براهنى و جلال آل احمد كسانى هستند كه اشتباه هاى زيادى داشته اند و شايد اگر به آثارشان نظر بيندازيم، متوجه مى شويم كه نيمى از آثار آن ها مملو از مواضع و ديدگاه هاى اشتباه است؛ ولى بايد قبول كنيم كه آن چه را اين دو داشتند، بقيه نداشتند و آن خطرپذيرى بود. جلال سرگشته بلاتكليفى بود كه خودش را مخاطب قرار داد و سرگشتگى ها و تناقض هايش را با جسارت فاش كرد. اين نويسنده و مترجم در تحليل داستان هاى كتاب «پنج داستان» آل احمد گفت: آن چه در اين داستان ها توجهم را جلب كرد، نقطه اشتراكى است كه بين پنج داستان و رمان «سنگى بر گورى» مى بينم. در هر دو اين كتاب ها قهرمانانى مى بينيد كه ويژگى مشتركى دارند. آن ها مى خواهند كارى را انجام دهند؛ ولى نمى توانند. مى خواهند تغييراتى كوچك و بزرگ ايجاد كنند؛ ولى قادر نيستند. حتى در كتاب «غرب زگى» هم چنين مايه اى را مى توان پيدا كرد. احمدى آريان تأكيد كرد: به نظرم اين كه بگوييم جلال كتاب «سنگى بر گورى» را به دلايل شخصى نوشت نه به قصد انتشار، تفاوتى در نگاه ما به كتاب ايجاد نمى كند. حتى معتقدم اگر او زنده مى ماند، خودش «سنگى بر گورينرا منتشر مى كرد. او در اين كتاب يك سوژه مضمحل شده است و با جسارت به خودش هجمه مى كند. جسارت جلال، جسارت اعتراف است؛ نه اعتراض به بيرون. او سپس درباره ويژگى هاى نثرى آثار جلال گفت: به نظرم بايد نثر داستان هاى او را بررسى كنيم تا ببينيم بر ديگران اثر گذاشته است يا خير. از ويژگى هاى نثر او مى توان به ايجاز و پرهيز از زياده گويى، استفاده از زبان عاميانه بدون لمپن بازى و بالا بردن ريتم داستان اشاره كرد. به نظرم، غلامحسين ساعدى و رضا براهنى ادامه دهنده نثر آل احمد هستند. نقدنويسى براهنى به لحاظ استراتژى و برخورد با مقولات، تحت تأثير آل احمد قرار دارد و ساعدى هم در داستان نويسى متأثر از اوست؛ هرچند در تأثيرگذارى آل احمد بر ادبيات بعد از خودش اجحاف شده است. كاوه فولادى نسب نيز در توصيف نثر و ويژگى هاى روايى آل احمد گفت: در تأثيرگذارى نثر او بايد به رمان هاى احمد محمود هم اشاره كنيم؛ همين طور نويسنده اى مثل جمال ميرصادقى. البته گلستان هم نثر شاخص و تأثيرگذارى داشته كه ادامه پيدا كرده است. ولى زبان جلال بيش تر برگرفته از پايگاه سنتى اوست و گويى مى خواسته با اتكا به سنت، هويت ايرانى را تعريف كند و زبانش را با فرهنگ ايرانى يكى كند. ديگر حاضر در اين نشست، على شروقى، نويسنده مجموعه داستان «شكار حيوانات اهلى»، بود. او نيز به سرگشتگى فكرى آل احمد اشاره كرد و گفت: يكى از مهم ترين ويژگى هاى آثار او تك نگارى هاى بى نظيرى است كه با سرگشتگى هايش هم خوانى دارد و گويى تنها از چنين فرد سرگشته اى است كه مى توان چنين تك نگارى هايى انتظار داشت. او زمانى در داستان هايش موفق است كه تك نگارى را وارد مى كند. نمونه آن نيز دو كتاب «سنگى بر گورى» و «مدير مدرسه» است. شروقى «سنگى بر گورى» را موفق ترين كتاب جلال آل احمد خواند و اضافه كرد: اين كتاب دربرگيرنده بهترين نمونه تك نگارى هاى جلال است و در اين اثر مى توانيم احساس حقارت و سركوب شدگى او را در مواجهه با پزشكان و ابزار مدرن پزشكى به خوبى مشاهده كنيم. او به هرحال در معرض مدرنيته بوده و از سوى ديگر خواه ناخواه منتقد سنت نيز بوده است و همين مسأله سرگشتگى جلال را بين اين دو فضاى متفاوت نشان مى دهد. او در ادامه به فهم جلال از ادبيات لويى فردينان سلين هم اشاره كرد و گفت: او سلين را به خوبى فهميده بود و اگر مى بينيم كه در «مدير مدرسه» تحت تأثير سلين قرار دارد، اين از سر تقليد نيست و چنين فهمى در او درونى شده است. او همچنين به عنوان روشنفكرى كه با حكومت وقت درافتاده بود، خودش به يك كانون قدرت و مركز توجه تبديل شد؛ ولى در رمان «سنگى بر گورى» خودش با خودش رودررو شد و حتى اين جايگاه نمادينش را هم شكست.
۸
تازهها
اولین شماره مجله سیدمحمد خاتمی منتشر شد
وبسایت سیدمحمدخاتمی نوشت: نخستین شماره دوماهنامه فرهنگی اجتماعی «آیین گفتوگو» به صاحب امتیازی سیدمحمد خاتمی و سردبیری هادی خانیکی منتشر شد.
این نشریه به موضوعاتی چون مساله گفتوگو، زمینهها، ضرورتها، الزامات و سازوکارهای فرهنگی سیاسی اجتماعی آن در ایران و جهان امروز میپردازد.
در اولین شماره این نشریه گفتوگوهایی با سیدمحمد خاتمی، سیدمحمد صدر، کاظم معتمدنژاد، نعمتالله فاضلی و همچنین مقالههایی از سیدعلی محمودی، علی پایا، محسن رنانی، احمد مسجدجامعی، پرویز پیران، محمدامین قانعیراد، محمد فاضلی و... منتشر شده است.
۹
رويداد
سرگردانی شیرها در بزرگراههای تهران
دنیای اقتصاد- هفته گذشته، هفته سرگردانی حیوانات وحشی در بزرگراههای تهران بود. پس از سرگردانی یک کرکس، روباه و توله شیر در بزرگراههای تهران، پنج شنبه گذشته یک توله شیر دیگر هم این بار در لویزان دیده شد و توسط آتشنشانان به دام افتاد.
...
مسوولان گفتهاند توله شیرهای پیدا شده، اهلی و دستآموز بودهاند و صاحبانشان آنها را رها کردهاند. در همین حال ريیس انجمن حمایت از حیوانات، از فروش شیرهای باغ وحش ارم طی سالهای گذشته خبر داده و مسوولان باغ وحش ارم هم این ادعا را رد کردهاند و خود را تنها مجاز به فروش سنجاب، میمون و مرغ عشق دانستهاند.
ماجرای آخرین توله شیر کشف شده در بزرگراههای تهران به روز پنج شنبه بر میگردد. به گزارش ايسنا، امير مهدياني، مدير عمليات منطقه 3 سازمان آتش نشاني در این باره گفت: روز پنجشنبه راننده يک خودرو سواري به هنگام گذر از بزرگراه «شهيد زينالدين» ناگهان در حاشيه جنگل لويزان حيوان بزرگي را مشاهده کرد که در لابلاي درختان در حال حرکت بود.
وي افزود: پس از مطلع شدن آتشنشانی، آتش نشانان از ضلعهاي شمال و جنوب به جنگل لويزان وارد شدند و سرانجام شير را که به محل انباشت چوبها در حاشيه جنوبي جنگل پناه برده بود بدون اينکه صدمهاي ببيند، بهدام انداختند.
مدير منطقه 3 آتش نشاني، مدت عمليات براي گرفتار کردن اين جانور را حدود 50 دقيقه ذکر کرد و گفت: اين شير با وزن بين 40 تا 50 کيلوگرم، بيش از دو برابر بچه شيري که دو روز قبلتر در همين منطقه توسط آتشنشانان گرفته شده بود، جثه و وزن دارد. روز سهشنبه گذشته نيز يك قلاده بچه شير در مسير شرق به غرب بزرگراه همت رها شده بود. مهدياني با بيان اينكه هنوز علت پيدا شدن اين جانوران روشن نشده، خاطرنشان كرد: تحقيقات همچنان توسط مسوولان ادامه دارد.
ادعای چند نفر به عنوان مالک توله شیرها
اما فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست درباره موطن این شیرها گفت: توله شیرها از طریق مرز پاکستان و افغانستان با خودرو قاچاق شده بودند. سرهنگ حمیدرضا خیلدار در گفتوگو با فارس گفت: احتمال میدهیم که این 2 توله شیر توسط خانواده مرفهی نگهداری میشدند. وی خاطرنشان کرد: ۲ تا ۳ مالک برای شیرها پیدا شده و ادعا کردهاند که شیرها متعلق به آنها است، ولی ما حیوانات را به آنها ندادهایم. سرهنگ خیلدار در پاسخ به این پرسش که امسال چند حیوان قاچاق را کشف کردهاید، گفت: امسال ۲ توله شیر و یک کرکس را به ما تحویل دادهاند؛ البته امسال در مرز پاکستان شبکهای را که میمونها را قاچاق میکرد دستگیر کردیم؛ ضمن اینکه پرندگان کمیاب، بیشتر قاچاق میشوند.