خوانش سرا: روزنامه ای هر روز در چند شماره...1
دو نوشته اندیشه زا در باره ی ارزشمندی زبان مادری
از یاد نبریم که زبان شناسنامه ی هستی اجتماعی ماست...
اوج زبان پارسی
دورهي سامانيان را ميتوان دورهي پیشرفت زبان وادبیات دری دانست، سامانیان 128 سال برتمام محدودهی افغانستان امروزی، ماورالنهر و بخشي از کشورهای فارس حکمروایی داشتند و در زمان فرمانروايشان زبان فارسی را در تمام قلمرو خویش گسترش دادند و اينچنين زبان و فرهنگ ايران را زنده كردند.
كهن ترين نسكهاي تاریخ، طب، جغرافی و نجوم در زمان سامانیان به فارسی نوشته و ترجمه شده است.
سامانیان امکان آن را فراهم آوردند تا شاعران فارسی زبان همچون رودکی با زبان خود به سرايش شعر بپردازند.
درکتاب«لباب الالباب» از 27 شاعر دری زبان نام برده شده است که همهشان در دورهي ساماني میزیستند، مانند رودكي، ابوشکور بلخی، ابوالموید بلخی، شهید بلخی، معروفی، رابعه بلخی و... كه رودكي را ميتوان بزرگترین شاعر دورهي سامانیان به شمار آورد.
به گفتهي «جليل دوستخواه» (ايرانشناس)، باليدن و گسترش و كماليابي زبان فارسي از سدهي سوم هجري و با به فرمانروايي رسيدن دودمانهاي ايراني تبار در گوشه و كنار ايران زمين، به ويژه در خراسان و سيستان و ري و كاهش نسبي قدرت و نفوذ گماشتگان دستگاه خلافت بغداد، شتاب بيشتري گرفت و با نگارش و نشر رسالهها و كتابها و ديوانهاي زياد، دربرابر زبان عربي، قد برافراشت و به زودي عرصهي انديشه و ادب وهنر و فرهنگ را از آن زبان بيگانه باز پس گرفت.
رسول رهین، استاد دانشگاه كابل، گفته؛ دودمان سامانی که پس از صفاریان در بلخ روی کار آمدند در پيشرفت زبان و ادبیات فارسی دری نقشي ويژه و اساسی بازی کردهاند، به ويژه پسران احمد سامانی، اسماعیل و نصر كه اساس سلطنت سامانی را گذاشتند، دورهي سامانیان را میتوان نخستین دورهي پيشرفت زبان و ادبیات فارسی دری بهشمار آورد، چرا كه برای اولین بار پایه های تکامل ادبیات فارسی دری نهاده شد و بهترین شاعران و سخنسرایان ظهورکردند، پایتخت سامانیان مرکز ادبا ی بزرگ بود، بر این اســــاس بنیاد نظم و نثر ادبیات فارسی دری پس از اسلام در دورهي سامانیان ریخته شد، بزرگترین نمونهي تکامل شعر در این دوره رودکی است و از بهترین نمونه های نثر تاریخ بلعمی، دورهي سامانیان به فراواني شاعران و نویسندگان که بر ادب فارسی دری تاثير گذار بودهاند شهره است، زبان فارسی دری دارای ادبیات خوب و واژگان پرمایه، زیبا، و مفید بوده و سبک آسان و پرشکوهی داشته است. / هفته نامه امرداد
زبان فارسي يكي از چهار زبان كلاسيك جهان شد |
نگار پاكدل : زبانشناسان اروپايي بيش از يكصدو سي سال پيش، درست همزمان با ٢٦ شهريورماه،(برابر با زمان پادشاهي ناصرالدينشاه ١٧ سپتامبر ١٨٧٢) در پايان نشست سه روزه خود در شهر برلين پس از بررسي و كاوش چهار زبان را زبانهاي كلاسيك دانستند، كه اين ٤ زبان سانسكريت، يوناني، لاتين و فارسي بودند.
در اين نشست، زبانهاي هند ـ اروپايي مورد بررسي قرار گرفته بود. اين نشست، زبان فارسي را از نظر كلاسيك، دومين زبان (پس از زبان يوناني) گذاشت. زبان فارسي از لحاظ ديرپايي يك سده از لاتين و 12 سده از زبان انگليسي جلوتر است. در همين نشست، زبان اوستايي شاخهي بدون گوينده زبان فارسي، خوانده شد.
حال چه ويژگيهايي يك زبان را در رديف زبانهاي كلاسيك جاي ميدهد:
نخست باستاني باشد.
دوم از ديدگاه ادبي و چامهسرايي بسيار توانگر باشد.
سوم در ازاي بيش از هزار سال زندگي خود دگرگونيهاي اندكي در واژههاي آن پديد آمده باشد.
البته هيچ زباني در گذر زمان ازدگرگونيها در امان نبوده است ولي هرچه اين دگرگونيها كمتر باشد، آن زبان كلاسيكتر است و پايداري بيشتري دارد. زبان ايرانيان اينك همان است كه فردوسي و حافظ به آن(زبان) شعر گفتهاند؛ همان واژهها، عبارات و دستور زبان را دارد.
در نشست برلين، زبانشناسان پذيرفتند كه ادبيات فارسي در قرون وسطي در صدر(پيشگاه) ادبيات ديگر ملتها بوده و ايران در آن سدهها بيش از هر ملت ديگري سراينده، نويسنده و انديشمند(حكيم = فيلسوف) داشته است.
در نشستهاي سالهاي 1922 و 1936، جايگاه زبان فارسي (مرتبه دوم) در ميان زبانهاي باستاني و كلاسيك هند و اروپايي بار ديگر تاييد شد.
يارينامه: تارنماي انوشيروان كيهانيزاده