خوانش سرا: روزنامه ای هر روز در چند شماره...2
هنوز هم خبر
۱
بشار اسد: مسئول اقدامات خشونت آميز در سوريه نيستم
: رئيس جمهوري سوريه در گفت وگو با يك شبكه تلويزيوني آمريكا ضمن رد سركوب عمدي اعتراضات در كشورش به بروز برخي اشتباهات مسئولان اشاره كرد. ۲ گسترش اعتراضات به نتايج انتخابات پارلماني روسيه
|
رئيس جمهوري پاكستان دچار سكته خفيف قلبي شده و در دوبي تحت معالجه قرار گرفته است. «مصطفي خوخار» وزير حقوق بشر پاكستان اعلام كرد كه برخلاف گزارش هاي رسانه ها، شايعه استعفاي آصف علي زرداري، رئيس جمهوري پاكستان صحت ندارد.
۴
گورباچف خواهان ابطال نتايج انتخابات
رهبر پیشین اتحاد جماهير شوروي ابطال نتايج انتخابات پارلماني و برگزاري انتخابات جديد در روسيه را به دليل تقلب و دستكاري در نتايج خواستار شد. به گزارش ايسنا به نقل از خبرگزاري نووستي، ميخائيل گورباچف، رهبر اتحاد جماهير شوروي سابق در گفتوگو با خبرگزاري اينترفكس روسيه گفت: نتايج انتخابات نشان دهنده خواست مردم نيست بنابر اين فكر ميكنم رهبران روسيه بايد تصميم ديگري بگيرند نتايج را باطل اعلام كرده و انتخابات تازهاي برگزار كنند.
۵
برگزاری مراسم بزرگداشت روز دانشجو
مراسم بزرگداشت روز دانشجو با حضور جمعي از دانشجويان و برخي از مسوولان وزارت علوم بر سر مزار سه دانشجوي شهيد 16 آذر 1332 در امامزاده عبدالله برگزار شد.
به گزارش ايسنا، در اين مراسم، طائب مشاور اجرايي وزير علوم، تحقيقات و فناوري طي سخناني اظهار کرد: دانشجو همواره از يك ويژگي اساسي برخوردار بوده است و خواهد بود و آن ويژگي اين است كه هيچ وابستگي دنيايي ندارد و فرقي نميكند كه اعتقاد مذهبي داشته باشد يا نه؛ كه قاعدتا اگر اعتقاد مذهبي نيز داشته باشد، استقلال فكري آن بيشتر خواهد بود. همچنین به مناسبت همزماني 16 آذر و عاشورا و تاسوعاي حسيني، دانشجويان در دانشگاه تهران مراسم عزاداري برگزار كردند. اين مراسم عزاداري بعد از نماز ظهر و عصر چهارشنبه از مزار شهداي گمنام دانشگاه تهران آغاز و تا سر در اصلي اين دانشگاه ادامه يافت. در اين مراسم دانشجويان پرچم ايران، يا حسين و پلاكاردهايي كه روي آن نوشته شده بود، «حزب فقط حزب علي رهبر فقط سيد علي» بر دست داشتند. دانشجويان همچنين با حضور در محوطه بيروني دانشگاه تهران و جلوي سر در اصلي دانشگاه تهران به سينهزني و سردادن شعار پرداختند و بيانيه اين تجمع توسط يكي از دانشجويان قرائت شد و در ادامه پرچم آمريكا و اسرائيل توسط دانشجويان آتش زده شد.
۶
يادداشت سردبير روزنامه ی اطلاعات اجازه هست؟ |
...
عليرضا خاني/ سردبير روزنامه ی اطلاعات ۷ ستایش فرهنگی سفير ژاپن در ايران، از تاريخ و فرهنگ و سنن ايران بعنوان مجموعه اي قابل تحسين و شگفت انگيز نام برد. |
۸
روايتي از ديدار با استاد علي كسمايي پدر دوبلاژ ايران در آستانه 100سالگي
در خانه او هيچ كس سخن نميگويد...
پژمان موسوي / شرق Pejman.mousavi@gmail.com
تختي كوچك در اتاقي كوچكتر در اميرآباد تهران، تمام سهم اين روزهاي علي كسمايي از دنيايي است كه تمام تلاشش، زيباتر شدن و تحملپذيرتر شدن آن در روزگاري بود كه خيليها تصوري از سينما و صنعتش هم در ذهن نداشتند. مردي كه نه تنها عنوان پدر دوبلاژ ايران را يدك ميكشد كه در زمانه خود تجربههايي از كارگرداني، روزنامهنگاري، وكالت و نويسندگي را هم در كارنامه خود داشته است. اين همه اما مانع از آن نشده است كه اين روزهاي استاد در تنهايي سپري نشود؛ تنهايي محض از آن تنهاييها كه حتي تصورش هم مشكل است و جانكاه. در خانه او هيچ كس سخن نميگويد: نه ميهمان و نه ميزبان و نه... و اوست و پرستاري مهربان و جعبهاي جادويي كه در برابرش است و مثلا قرار است او را به خود مشغول دارد و وقتش را پر كند. زماني كه بر بالينش ميرسيم با آنكه نميتواند بنشيند و خم شود، اما به سبب اصالت خانوادگي و اخلاقياتي كه هنوز هم در وجود او زبانزد خاص و عام است، هر طور كه شده به ما احترام ميكند و گوشش را به نشانه آمادگي براي گفتوگو به طرف ما بر ميگرداند. گرچه وضعيت استاد بهگونهاي نيست كه در ما توقع گفتوگو را برانگيزاند اما وقتي ميبينيم كه حافظه او برخلاف جسمش به شدت او را همراهي ميكند، دقايقي با او همكلام ميشويم و از حال و روزش ميپرسيم: حال و روزي كه البته چندان به پاسخ او نياز ندارد و آنچه هست، عيان است. از پايتختي ميگويد كه ديگر شهر دلخواهش نيست: «به تهران كه آمديم از هم دور افتاديم و عاشقي را فراموش كرديم.» لحن كلام و فرم صورتش بهگونهاي است كه هر آنچه ميگويد بر دل مينشيند و باورپذير ميکند. در تمام طول زماني كه ميهمانش بوديم، لحظهاي لبخند از روي چهرهاش محو نشد؛ لبخندي كه به گفته او يك لحظه هم از آن دست بر نخواهد داشت. دلش اما حرف ديگري ميزد: با مرور هر خاطرهاي، اشك از چشمانش سرازير ميشد و اين صحنهاي بود كه با مرور هر خاطرهاي تكرار ميشد. نام مادرش هم براي او چنان مقدس بود كه گويي مادر همه چيزش است: كه بود. مادرش هم او بود كه مانعي غيررسمي از ازدواج و زندگي مشترك براي استاد شد از ترس اينكه نكند ازدواج پسرش، او را از خود دور كند. او هم به احترام مادر هيچگاه حتي بعد از مرگ مادر هم ازدواج نكرد و به قول خودش «با كار و كتاب» ازدواج كرد. چنان از كارهاي گذشته و عشقش به دوبلاژ سخن ميگفت كه گويي از عزيزترين فرد زندگي خود سخن ميگويد: شايد همين عشق در آستانه صد سالگي هم هست كه او را شايسته دريافت صفت پدر دوبلاژ ايران كرده است. صفتي كه به حق شايسته استاد هم هست؛ استادي كه دوبلاژ فيلمها و مجموعههاي سينمايي مطرح و خاطرهانگيزي چون كميته مجازات، سالهاي جواني، هور در آتش، حكايت آن مرد خوشبخت، آخرين پرواز، باغ سيد، اتاق يك، هجرت، ملكوت، سازش، شازدهاحتجاب، دكتر ژيواگو، بانوي زيباي من، اشكها و لبخندها، هملت، مجموعه تلويزيونيهزاردستان، سربداران و اين خانه دور است را در كارنامه دارد و از اين حيث بخش زيادي از خاطره جمعي مشترك ما ايرانيان به او و كارهاي او باز ميگردد.
ديگر خستهاش كرده بوديم و بعد از سه ساعت بايد منزلش را ترك ميكرديم: اما هم ما و هم او دلمان با هم بود و در نگاهش ميشد خواند كه دوست دارد باز هم برايمان بگويد و خاطرات گذشته را مرور كند اما اين همه را گذاشتيم براي ديداري ديگر و گفتوگويي ديگر... .
۹
روايتي از همكاري در فیلم هملت
بافرهنگ و ارجمند
عزتالله انتظامي
من علي كسمايي را از سالهاي بسيار دور - كه به نظرم اوايل دهه 40 باشد- ميشناسم و از همان زمان ايشان را مردي بسيار بافرهنگ، با شعور و ارجمند ميدانستم. همكاري مشترك من با ايشان اما تنها به يك فيلم خلاصه ميشود و آن هم فيلمي نبود جز فيلم به يادماندني «هملت». اين فيلم را شورويها ساخته بودند و اين زماني بود كه من تازه از آلمان به ايران برگشته بودم و بيشتر با ايرج دوستدار كار ميكردم. اما از آنجا كه كاووس، برادر ايرج در فيلم هملت رُل هملت را ميگفت، ايشان من را به آقاي علي كسمايي معرفي كرد و ايشان هم به من نقش پولونيوس را پيشنهاد كردند كه پدر اُفليا بود. بعد از دريافت اين پيشنهاد من هم بيچون و چرا آن را قبول كردم و جالب اين است كه اين كار بعد از پخش به يكي از كارهاي ماندني عرصه دوبله فيلمهاي خارجي در ايران هم تبديل شد.
۱۰
زبان روزمره مردم ايران مديون استاد كسمايي
حسين عرفاني دوبلور
من كار دوبله را از سال 1341 آغاز كردم و اين آغاز با استاد علي كسمايي بود. آشنايي من با ايشان به واسطه دوست كارگردانم، خسرو پرويزي بود. او معرفينامهاي نوشت و من را به دفتر كار آقاي كسمايي در استوديو مولنروژ فرستاد. من در همان ابتداي كار، دو فيلم را در خدمت ايشان دوبله كردم؛ يكي «شبي در رم» بود و ديگري هم «ميخواهم زنده بمانم» كه اتفاقا تنها جملهاي را كه در اين فيلم گفتم، درست به خاطر دارم: «مراسم پنج ثانيه ديگه شروع ميشه». اما چون ايشان فقط ساعات سه تا هفت بعدازظهر كار ميكردند و طبيعتا من بقيه روز را بيكار بودم، ترجيح دادم كه ادامه كارم با استاد احمد رسولزاده باشد؛ اگرچه همكاري من با استاد كسمايي هيچگاه قطع نشد. من ايشان را يك مدير دوبلاژ دقيق و منضبط ميدانم كه به كارش بسيار حساس بود؛ طوري كه خاطرم هست كار سينك هر فيلم، حدود دو ماه به طول ميانجاميد. وجه ديگر برتري ايشان، تسلط ايشان بر متون بود طوري كه ديالوگهاي فيلم را به دقت طبقهبندي ميكردند. همانطور كه ميدانيد ايشان سناريست بسيار مطرحي بودند و فيلمهاي غفلت و ولگرد، حاصل نوشتههاي ايشان بود. آقاي كسمايي به لحاظ بار شخصيتي به گردن همه دوبلورهاي ايران حق دارند. من ايشان را به واقع پدر معنوي دوبله ايران ميدانم. هرچند كه معتقدم ايشان به لحاظ قدمت حضور در كار دوبله، حتي بالاتر از پدر هم هستند و از نظر هنري هم كه بزرگ دوبله ايران هستند. به ياد دارم ايشان در همان روزهاي سخت اوايل جنگ كه روزانه چهار ساعت خاموشي داشتيم هم كار ميكردند و هيچ بهانهاي را موجه نميدانستند مبني بر اينكه كار متوقف شود. پس از انقلاب هم مهمترين كار من با ايشان در سريال «هزاردستان» بود كه در آنجا نقش محمد مطيع را ميگفتم كه رل غلام عمه را ايفا ميكرد. آقاي كسمايي بايگاني خيلي پر و پيماني دارند. به حدي كه وقتي ارديبهشتماه امسال به خدمت ايشان رسيدم باز هم از آن نامه ياد كردند و گفتند كه هنوز آن را نگه داشتهاند. استاد كسمايي حق زيادي به گردن زبان مردم اين مملكت دارند، زيرا تا پيش از ورود دوبله به ايران، زبان تئاتر، بسيار كتابي و ادبي بود. اما ورود ايشان به دوبله باعث شد كه زبان روزمره و خودماني به فيلمها و تئاترها هم راه پيدا كند كه به اين واسطه همه بايد خود را مديون ايشان بدانند.
۱۱
صدای مردم در مطبوعات
09198535 : ویژه برنامههای صداوسیما بهمناسبت روزهای تاسوعا و عاشورا بسیار ضعیف و تکراری بودند. /تهران امروز
*
سوال از مديرعامل شركت ايميدرو:از بازنشستگان شركت ملي فولاد هستم. ميخواستم از مديرعامل شركت ايميدرو بپرسم چطور اين سازمان عريض و طويل عاجز از پرداخت حقوق بازنشستگان است كه مدام ميگويند ماه آينده درست ميشود.
موسوي- بازنشسته ذوبآهن اصفهان
*
مدارس غيرانتفاعي:وزير آموزش و پرورش چرا بحث تعطيل كردن مدارس غيرانتفاعي را مطرح ميكند؟ زيرا والدين با پول شخصي خود هزينه تحصيل در مدارس غيرانتفاعي را پرداخت ميكنند.
يك مخاطب
*
گراني و تنگناهاي اقتصادي:افزايش روزافزون ميزان تورم و گراني موجود در همه زمينهها و موارد مختلف زندگي و قيمتهاي فزاينده كالاها و اجناس و ارزاق و خدمات عمومي با تنگناهاي اقتصادي و درآمدهاي ثابت و اندك مردم به هيچ وجه هماهنگي و مطابقت ندارد، نيازمند رسيدگي و توجه بيشتر و پيدا كردن راهحلهاي مفيد و راهكارهاي عملي از سوي مسوولان كشور دارد.
محمود بليغيان از اصفهان /شرق
*
باز محرم شد و دلها شكست
باز محرم شد و دلها شكست. براي بزرگداشت ماه محرم به عنوان يك شهروند 2 پيشنهاد دارم: اولاً مردم عزادار حسيني از كشتن گوسفند و گاو و... در خيابانها به خصوص جلوي چشم كودكان اجتناب كنند و دوم آنكه مداحان با ناله و ضجه خارج از عرف بدون آنكه قطره اشكي بريزند باعث كوچك شدن دين نشوند. پخش اينگونه صحنهها در جهان انعكاس جالبي ندارد.
مصطفوي
*
محيط بان محكوم به اعدام را ببخشيد
مدتي است ماجراي محيطبان محكوم به اعدام را دنبال ميكنم و ميدانم خانواده داغدار به فكر اعدام محيطبان هستند. اين محيطبان فعلا در زندان ياسوج گرفتار شده است و روزهاي سختي را ميگذراند. از خانواده قرباني تقاضاي بخشش اين محيطبان را دارم و ميپرسم آيا با اعدام اين شخص با توجه به شغل و مسئوليت وي دل شما و اطرافيانتان آرام ميشود؟
مراغه- حسن فتحي / اطلاعات
*
به تامين اجتماعي شعبه شاهين شهر اصفهان براي دريافت هزينه عينك مراجعه كردم. گفتند در طول عمر فقط يك بار و به مبلغ 11هزار تومان پرداخت مي شود. اين تصميم اجرا گذاشته شده با كدام منطق سازگار است؟
9418---0913 / کیهان
*
زمين هاي متري 30 هزار تومان، دو هزار و پانصد تومان محاسبه شد
تصاحب 200 هكتار از زمين كشاورزان خوزستاني
بيش از 200 هكتار از شاليزارهاي شهرستان باغملك بدون طي مراحل قانوني و پرداخت حق كشاورزان به تصرف سازمان آب و برق خوزستان درآمد.
در حدود 3 سال از آبگيري سد مخزني جره رامهرمز مي گذرد مخزن اين سد بيش از 200 هكتار از زمين هاي كشاورزي شهرستان باغملك را كه شاليزارهاي حاصلخيز با محصول مرغوب بودند را به زير آب برد. كشاورزان كه با رضايت و اعتماد به وعده هاي دولت زمين هاي خود را به سازمان آب و برق خوزستان واگذار كردند، پس از گذشت سه سال از عملي نشدن وعده اين سازمان در پرداخت حق و حقوق مالكان و نااميد شدن از نتيجه شكايات خود به وزارت نيرو بدون سرمايه و درآمد آواره شهرهاي اطراف شدند.
كشاورزان معترض در گفت وگو با كيهان از بي اعتنايي مدير سد به اجراي مراحل قانوني واگذاري زمين هاي كشاورزي انتقاد كردند و اذعان داشتند: طبق قانون مصوب و جاري در جمهوري اسلامي تصاحب زمين با مالكيت خصوصي توسط دولت براي اهداف توسعه بايد با حضور يك نماينده از جانب مالكان، يك كارشناس قوه قضاييه و يك نماينده از سازمان آب و برق براي مذاكره صورت بگيرد و در صورت عدم رضايت مالكان كارشناس قوه قضاييه قيمت را تعيين نمايد اما مديران سد جره بدون توجه به حق مالكيت كشاورزان زميني را با ارزش متري 30 هزار تومان بدون مراحل قانوني با متري 2500 تومان تصاحب كرده است و نه تنها به كشاورزاني كه از خانه و زمينشان با دست خالي آواره شدند پاسخي نمي دهند بلكه به دستور صريح وزير نيرو در كارشناسي و ارزشيابي مجدد زمين ها و پرداخت حقوق كشاورزان بي اعتنايي مي كنند.
لازم به يادآوري است سد جره 9 روستا با 300 خانوار و 1500 نفر جمعيت جوان را به زير آب مخزن برده است. كشاورزان اين منطقه از توليدكنندگان گوشت و برنج مرغوب استان خوزستان بودند و جاي بسي تأسف است كه به جاي مكان يابي براي اسكان و واگذاري زمين معوض براي ادامه شغل جوانانشان در توليد محصولات كشاورزي آنان را راهي حاشيه شهرها كرده و مجبورشان كنيم به شغل هاي كاذب مشغول شوند./ ک.