دارم کتاب زندگی ارنستو چه گوارا را می خوانم به قلم همسر در گذشته اش ( به خاک سپرده در هاوانا): هیلدا...

زندگی من با چه گوارا (چهره ی یک انقلابی) / هیلدا گادئا ؛ پارسی برگردان: گیوان سپهر .- تهران: انتشارات مازیار، 1388

نگاهی هوشمندانه و سرشار از لطافت به چهره ی انسانگرایانه ی چه گوارا

کرکوس ریویو

این کتاب نشان می دهد که چگونه ارنستوی پزشک گام در سنگلاخ خونبار آزادی گذاشت تا هم پیوند با شهروندان در بند مادر زمین، رسالت انسانی اش را به فرجامی نیک برساند...او تجسم باورهای و ایمان، آرمان ها و خواسته های امید بخشش در لحظه لحظه ی زندگ روزانه اش بود. نمونه ای درخشان از تحقق " پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک"...

چه گوارا عاشق زندگی و همه ی مظاهرش: انسان های زحمتکش و راستگو، سینما و ادبیات و بچه ها... بود.

نویسنده می گوید با وجود آن که ارنستو به خانواده ای ثروتمند تعلق داشت و دانش آموخته ی پزشکی بود و می توانست زندگی مرفه و بی دردی داشته باشد، اما جان شیفته ی خود را نثار تحقق آزادی جهان در رهایی از ستم سرمایه داری بی رحم، فسادآور و مانع صلح و پیشرفت کرد...

دو نمونه نامه از چه :

از یوگسلاوی به دخترش هیلدیتا:

از غاری در آغوشت می گیرم که مرا به یاد کاکا بوامیلپا می اندازد؛ جایی که در راه بودی.

بهترین محبت ها نثار مادرت

ارنستو

از عربستان سعودی

هیلدیتای عزیزم

یک بوسه هنگام عبور از عربستان سعودی، سرزمین اسب ها و نفت. بوسه ی دیگر هم پیشاپیش برای لحظه ی بازگشت به بوسه ی پیشین اضافه می کنم.

عشق مرا به مادرت ابلاغ کن.

پدر


*