Protesting Hafiz
خواجه شمس الدین محمد: "حافظ" ذهن و زبان زیبای ایرانی
به مناسبت بیستم مهرماه روز شاعرِ عشق، رادی و راستی
حافظ نه تنها یک شاعر ، پیام آور امید و اعتراض، سفیر افتخارآفرین ایرانیان در جهان و مبارز ضد حاکمیت دینی است. در تنگنای مرگ آفرین متجاوزان به میهن، آن گاه که بغض و خمودگی بر پیکر انسان در بند چیره شده، نوید می دهد:
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان، غم مخور!
پیش از پاسخ به این پرسش که "حافظ کیست؟"، لازم است کوتاه و گویا در باره ی اهمیت یک شاهکار ادبی سخنی رود:
در باره ی کدام جنبه، لایه و یا برشی از زندگی و هنرِ یک شاهکار آفرین می توان نوشت یا در حضور جمع از آن سخن گفت تا حق مطلب در باره ی او ادا شود؟
مشخصه ی یک شاهکار ادبی/ هنری در آن است که پدیدآورنده در پدیده مستحیل شده و اینجاست که اثر برون جسته از فرسودگی زمان/ مکان به نامیرایی رسیده است.
اما به راستی راز این معجزه: ماندگاری ابدی کدام است؟
در ارزیابی یک شاهکار، سه محک و معیار رادر نظر می گیریم:
زیبایی/ نوآوری/ انسانگرایی
در این راستاست که سه معنا، مبنای این سنجش ما قرار می گیرد:
تلذد/ تلطیف/ تفهیم
شاهکار مورد نظر و در این جا: اشعار شگفت انگیز و دلنشین حافظ، اصالت زیبایی خود را از دیوارها و غبارهای سالیان می گذراند و پیروزمندانه خود را به دستان تمنای آیندگان می رساند. از آن جا که در هر عرصه و عصر نیرومند و پیروزمند است، نوآورانه جان های جویای تازگی را لطافتی روشنگرانه می بخشد. و مهمتر:
جانب تعالی و کرامت انسان را می گیرد و ارزش هایش را ارج می نهد. ناگفته نماند که یک شاهکار، مشخصه های فرهیختگی انسان دوران خود، مُهرِ اصیل آرمان ها و آماج های اجتماعی اش و ملاک های ادبی زیبایی شناختی معتبر روزگارش را دارد که وجوه مشترکش با اعصار آینده جانی تازه می گیرد.
سروده های حافظ، والت ویتمن، شکسپیر، گوته و پوشکین به عنوان نمونه هایی، برخوردار از این سه مشخصه هستند. زبانزدی جاری در باختر زمین می گوید که هیچ آدم "بدی"(از جنبه های اخلاق سیاسی/فلسفی/ شهروندگری) نمی تواند انسانِ شاعری شود: زیبا اندیش، نوآور و مدافع ارزش های انسانی.
در این موقعیت محدود، از چه مقولاتی می توان گزیده و رسا در باره ی حافظ سخن گفت؟
حافظ شخصیتی تاریخی/ ، جهان بینی/ بینش و منش خاص، دستگاه شعری و جایگاه شاعری منحصر به فردی دارد.
مقبولیت کنونی او در جغرافیای زبان پارسی و آوازه ی شعرش در جهان، برآمده از زمینه های اقتصادی شیوه ی تولید آسیایی، حاکمیت ایلی ناپایدار، تئوکراسی رو در روی دموکراسی و در یک کلام، ادبیات وابسته ی حاکمِ وقت، اما در تلاش برای استقلال است.
کدام ویراسته ی دیوانش معتبر و مرجع است؟
این که کدام ویراسته ی حافظ دم دستمان باشد، پیشنهاد می کنم:
"حافظ به سعی حافظ" را که محصول دقت علمی پژوهشی و کشف و شهود شاعرانه/ظریف اندیشی امیر هوشنگ ابتهاج(ه. الف. سایه معروف به حافظ زمانه) است در کنار مکملش "حافظ نامه" ی استاد بهاء الدین خرمشاهی(حافظ پژوهِ بی بدیل) فراهم آوریم.
بایسته می دانم حافظ خوانی جمعی/ خانوادگی داشته باشیم و برای خوشایند نوجوانان و جوانان دو رمان را به آن ها معرفی کنیم:
پناه بر حافظ/ اسماعیل فصیح
حافظ ناشنیده پند/ ایرج پزشکزاد
هم چنین:
برای شناخت بیشتر و آشنایی با تاریخچه ی حافظیه، کتاب مصوّرِ "حافظ و شعرِ گُدار(تفسیر و تاَویل معماری آرامگاه حافظ) پژوهش و نوشته ی ویکتور دانیل و گلنار تاجدار) راهنما و آموزنده ی مفیدیست.
حافظ چه پیام هایی برای انسان معاصر دارد؟
نگاشته های شاعرِ "مهر" و "خوبی"
{هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچید/در رهگذار باد نگهبان لاله بود...}
که مبارزِ آشکار و پنهانِ ضدِ ریا و ستم است
{ حافظا! می خور و رندی کن و خوش باش، ولی/ دام تزویر مکن چون دگران قرآن را...
من از بازوی خود دارم بسی شکر/ که زورِ مردم آزاری ندارم...}
آیینه ی تمام نمای دادخواهی روزگار خود، اشعاری دلنشین و نیرومند بوده، سند گویا و زیبایی از تاریخ عاطفی مردمی که در کشاکش با "عبوس زهدِ" حاکم، از پا نمی نشینند و پیوسته در پی زندگی انسانی هستند:
چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد/ من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک...
بر این راه و روش است که شاعر در تنگنای معیشت مردمش، صلای خوشباشی می دهد تا اثرات برده پروری، اندوه زایی و تسلیم ناشی از فقر سازمان داده شده را خنثی کند:
در عین تنگدستی، در عیش کوش و مستی/ کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را.../ هاشم حسینی
کرج، چهارشنبه، بیستم مهرماه ۱۴۰۱
Oct. 12th, 2022