دریچه ی شنبه ی هنر و ادبیات....3
بُکر جهانی و برندگانش
International Booker and 2013 Winners
کميته اجرايي جايزه بوکر بين المللي چند روز پيش نامزدهاي نهايي خود را براي دريافت اين جايزه در سال 2013 ميلادي معرفي کرد. بوکر بين المللي جايزه اي است که بر خلاف بوکر ادبي هر دو سال يک بار اهدا مي شود. اين جايزه مهم شصت هزار پوندي با توجه به نظر شوراي داوري جشنواره و با توجه به مجموعه دستاوردهاي ادبي يک نويسنده اهدا مي شود و نه صرفاً رقابت بين کتاب هاي مشخص و از پيش تعيين شده .
رياست شوراي داوري اين دوره بر عهده «سر کريستوفر ريکس» از منتقدان و اساتيد برجسته است که با همراهي آميناتا فورنا، تيون لي، اليف باتمن و تيم پارکس پرونده نامزدهاي نهايي را بررسي خواهند کرد.
امسال ۱۰ نامزد نهايي براي دريافت اين جايزه با يکديگر رقابت مي کنند. برخي از آن ها به انگليسي نوشته اند و آثار برخي ديگر به انگليسي ترجمه شده است. در اين نوشتار به معرفي ۱۰ نامزد نهايي جايزه بوکر بين المللي مي پردازيم. در بخش نخست اين متن که امروز مي خوانيد پنج نويسنده از ميان ده نامزد نهايي معرفي شده اند.
اين نويسنده سرشناس سوئدي در سال 1963 ميلادي و در زوريخ متولد شده است. پدرش به حسابداري مشغول بود و در نتيجه پيتر جوان نيز پس از به پايان رساندن تحصيلات متوسطه سه سال به عنوان کمک حسابدار و پنج سال را نيز به عنوان حسابدار اصلي فعاليت کرد. پس از آن بود که تصميم گرفت تا ادامه تحصيل دهد. اشتام جوان به دانشگاه زوريخ رفت و در حوزه هايي چون مطالعات انگليسي، روان شناسي و اطلاعات تجارت، به تحصيل و کسب دانش پرداخت.
اشتام هم زمان به عنوان يک کارآموز در يک کلينيک رواني مشغول به کار شد و تجربه هاي جديدي کسب کرد. سپس به سفرهايي رفت و در نقاط مختلفي چون نيويورک، پاريس و شهرهاي متعددي از منطقه اسکانديناوي زندگي و فعاليت کرد. در نهايت در سال 1990 ميلادي در زوريخ مستقر شد و به عنوان يک روزنامه نگار مستقل و آزاد با نشريات و روزنامه هاي مختلفي همکاري کرد. از سال 1997 ميلادي نيز به طور ثابت به عنوان يکي از اعضاي اصلي تحريريه فصلنامه ادبي «انتورف» سوئد مشغول به کار است. پيتر اشتام در شاخه هاي مختلف ادبيات چون نثرنويسي و نمايش نامه نويسي آثاري را به رشته تحرير در آورده است. او تا کنون جوايز ادبي متعددي را به خصوص در کشور سوئيس از آن خود کرده است.
اما نامزدي او براي دريافت بوکر بين المللي مي تواند سرنوشتش را تغيير دهد. اين نويسنده که برخي منتقدان او را ستاره نوظهور و اميد آينده ادبيات سوئد مي دانند هم اکنون عضو انجمن نويسندگان اين کشور است. از جمله آثار او مي توان از کتاب هايي چون يخ سياه، چشم انداز بي شکل، يک روز مثل اين، هفت سال و... نام برد.
سبک نوشتن اشتام از سوي منتقدان سبکي سرد، پراکنده و منقطع توصيف شده است. نخستين رمان او که شهرت زيادي نيز برايش به ارمغان آورد «اگنس» نام داشت. اين رمان در سال 1998 ميلادي منتشر و به خصوص در کشورهاي آلماني زبان با استقبالي بي نظير روبه رو شد. اين رمان روايت گر نويسنده اي است که براي پژوهش به آمريکا مي رود و در آن جا عاشق دختري به نام «اگنس» مي شود. اگنس از نويسنده مي خواهد که براي او يک رمان بنويسد. «اگنس» با ترجمه سيد محمود حسيني زاد به فارسي ترجمه و از سوي نشر افق نيز منتشر شده است.
او نويسنده اي است که از هند به عنوان نامزد دريافت بوکر بين المللي معرفي شده است. «آنانتامورتي» را مي توان مهم ترين و مشهورترين چهره زبان کانادايي (يکي از زبان هاي سنتي هند) دانست. او که در ميان نويسندگان هندي شهرت بسيار زيادي دارد تا کنون جوايز و نشان هاي متعددي را از دولت هندوستان دريافت کرده است. آنانتامورتي در سال 1932 ميلادي و در منطقه شيموگاي هند متولد شد و تحصيل خود را در يک مدرسه سنتي زبان سانسکريت آغاز کرد.
اين نويسنده هندي پس از آن که کارشناسي ارشد خود را از دانشگاه ميسور هند و در رشته هنر دريافت کرد براي دريافت بورس تحصيلي و مطالعات بيشتر عازم انگلستان شد.
در نهايت نيز در سال 1966 ميلادي با دفاع از پايان نامه خود با عنوان «سياست و داستان در دهه 1930» دکتراي خود را از دانشگاه بيرمنگام دريافت کرد. آنانتامورتي فعاليت حرفه اي خويش را در سال 1970 ميلادي و به عنوان استاد ادبيات انگليسي دانشگاه ميسور آغاز نمود. او با پشتکار در فعاليت هاي علمي و ادبي خويش در سال 1987 ميلادي معاون دانشگاه مهاتما گاندي منطقه کرالا شد. هم زمان فعاليت هاي روزنامه نگاري خويش را نيز آغاز کرد و در نهايت در سال 1992 ميلادي به عنوان رئيس دفترروزنامه اعتماد ملي هند انتخاب شد.
فعاليت ها و مطالعات درخشان ادبي او باعث شد تا از سوي دانشگاه هاي مختلف هند و ديگر نقاط جهان به عنوان استاد مدعو دعوت شود. او که هم زمان با تمام فعاليت هاي اجرايي اش نوشتن را نيز با جديت دنبال مي کرد به عضويت انجمن نويسندگان هند نيز درآمد و از کشورهاي مختلفي چون فرانسه، اتحاد جماهير شوروي، مجارستان و آلمان غربي بازديد و تجربه هاي خوبي کسب کرد. آثار او که در قالب هاي متعددي چون داستان کوتاه، رمان، شعر، نقد ادبي و... به رشته تحرير درآمده به زبان هاي مختلف اروپايي و انگليسي ترجمه شده اند.
از جمله مهم ترين ويژگي هاي آثار داستاني اين نويسنده توجه زياد او به جنبه هاي رواني افراد در موقعيت هاي مختلف زماني و مکاني است. او مسائل و رفتارهاي مردم مناطق مورد علاقه خود در فرهنگ هاي هندي را دست مايه خلق آثار ادبي قرار داده است.
بسياري از رمان هاي او حاصل واکنش افراد در موقعيت هاي غير معمول هستند. از جمله آثار اين نويسنده که در حال حاضر در بنگالورو هند ساکن است مي توان از ديوا، باکاها، ميتونا و... نام برد.
مريلين سامرز رابينسون در سال 1943 ميلادي و در شهر سندپوينت از ايالت آيداهوي آمريکا متولد شد. او رمان نويس و مقاله نويس مشهور آمريکايي است که جوايز بسيار مهم ادبي از جمله جايزه اورنج را به دست آورده است. او تحصيلات خود در مقطع کارشناسي را در کالج هاي پمبروک و زنان دانشگاه براون گذراند و در نهايت نيز در سال 1977 ميلادي دکتراي خويش را در رشته زبان و ادبيات انگليسي از دانشگاه واشنگتن دريافت کرد.
او سه رمان بسيار مشهور دارد که به زبان هاي مختلف ترجمه شده است.
نخستين رمان او با نام «خانه داري» در سال 1980 ميلادي منتشر شد و جايزه بنياد همينگوي را براي او به ارمغان آورد. «گيلياد» نام دومين رمان او است که در سال 2005 ميلادي منتشر شد و جايزه پوليتزر را دريافت کرد. رابينسون در سال 2008 ميلادي سومين رمان خود را با نام «خانه» منتشر و موفقيت هاي بسياري از جمله جايزه اورنج و نامزدي نهايي ايمپک دوبلين را نصيب خود کرد.
البته رابينسون در حوزه مطالعات غير داستاني نيز فعاليت مي کند و کتاب هايي نيز در اين زمينه به رشته تحرير در آورده است که از جمله آن ها مي توان از مرگ آدم، مقالاتي در انديشه مدرن، غيبت از ذهن و انگليس دولت رفاه نام برد. او هم چنين به عنوان نويسنده ميهمان در بسياري از دانشگاه هاي جهان به آموزش و سخنراني براي شعرا و نويسندگان پرداخته است. رابينسون هم چنين به عنوان يکي از اعضاي آکادمي هنر و علوم آمريکا نيز فعاليت مي کند.
اين نويسنده زن آمريکايي که نگره هاي الهياتي نيز در آثارش مشهود است در حال حاضر در شهر آيوا به تدريس نويسندگي مشغول است. رمان «خانه» از سوي نشر آموت و با ترجمه مرجان محمدي منتشر شده است.
رابينسون در مصاحبه اي با بنياد کتاب ملي آنتوني جانسون مي گويد که آثار فاکنر، استيونز و نويسندگان قرن نوزدهم و البته انجيل را مدام بازخواني مي کند.
اين نويسنده چيني در سال 1958 ميلادي متولد شد. او با وجود آن که در پکن زندگي مي کند در جايي گفته است که قلبش در زادگاهش هنان باقي مانده است. ليانکه در سال 1985 ميلادي در رشته سياست و آموزش و پرورش فارغ التحصيل شد.
هم چنين در سال 1991 ميلادي نيز تحصيل در رشته ادبيات از بخش هنر مؤسسه هنر ارتش آزادي بخش خلق را به پايان رساند. اين نويسنده چيني نوشتن را از سال 1978 ميلادي آغاز کرد و تا کنون کتاب هايي چون «شيا»، «خدمت به مردم»، «لذت بردن» و «رؤياي روستاي دينگ» را به رشته تحرير در آورده است.
اين نويسنده جوايز متعدد ادبي را به دست آورده است. از جمله مجموعه اي از داستان هاي کوتاه او جايزه ادبي لو ژان را براي نويسنده به ارمغان آورده است.
نوشته هاي ليانکه عموماً به زبان طنز و رويکرد انتقادي نوشته شده به همين خاطر بخش زيادي از آثار او در چين ممنوع اعلام شده است. دولت چين دليل ممنوعيت آثار او از جمله کتاب «رؤياي روستاي دينگ» را ارائه چهره اي سياه و غيرواقعي از چين اعلام کرده است. ليانکه با وجودي که خود از ممنوعيت آثارش در چين رنج مي برد درباره دريافت جايزه نوبل توسط همکار چيني اش مو يان گفت:« آثار مو يان بي همتا هستند.»
سوروکين نويسنده مشهور و محبوب روسي، سال 1955 ميلادي در يکي از بخش هاي مسکو متولد شد. او به عنوان يکي از مهم ترين نويسندگان و نمايش نامه نويسان ادبيات مدرن روسيه مطرح است.
سوروکين در رشته مديريت صنعت نفت از مؤسسه نفت و گاز گابکين فارغ التحصيل شد. او کمي بعد فعاليت مطبوعاتي خويش را آغاز و مدت يک سال با نشريه «تغيير» همکاري کرد. او در دهه 1970 ميلادي در نمايشگاه ها و برنامه هاي هنري مختلفي شرکت کرد و نزديک به 50 کتاب را رونمايي کرد. در دهه 80 ميلادي او به فعاليت در بين نقاشان و هنرمندان هنر زيرزميني روسيه پرداخت.
سال 1985 ميلادي ۶ داستان کوتاه از او در نشريه «اي-يا» پاريس منتشر شد. در همان سال يک ناشر فرانسوي رماني از او با نام «صف» را منتشر کرد. انتشار آثار او به دليل پرداختن به فرهنگ زيرزميني و غير رسمي شوروي ممنوع شد. سال 1992 ميلادي نخستين مجموعه آثار داستاني او نامزد دريافت جايزه بوکر روسي شد. برخي از آثار او از سوي برخي منتقدان به دليل آن چه از سوي ايشان هرزه نگاري توصيف شده بود با نقد جدي روبه رو شد. هم چنين در سال 2002 ميلادي دادگاهي در روسيه او را به اتهام نوشتن مطالب قبيح محاکمه کرد که البته سرانجام بي گناه شناخته شد. اين نويسنده نيز از جمله نامزدهاي بوکر بين المللي است که با ممنوعيت آثار خود در کشورش روبه رو است.
خشونت جزئي اساسي از آثار او است. رمان «نقطه کبودي آسمان» او از سوي سازمان جوانان وفادار کرملين جمع آوري و سوزانده شد.از جمله رمان هاي اين نويسنده مي توان از آثاري چون «نورما»، «رومي»، «يخ»، «کرملين ساخته شده از قند و شکر» نام برد. اين نويسنده روس در اظهار نظري جنجالي ولاديمير پوتين را با «ايوان مخوف» که صد هاهزار نفر را به قتل رساند مقايسه کرده است.