خوانشسرا، روزنامه ای هر روز در چند شماره/2
از دوستان نوجوان عاشق نویسندگی ام می خواهم آن را چند بار بخوانند و در خود تربیت دیدن و شنیدن را رو به کرانه های ناپیدا نهادینه کنند... ه. ح.
راز گل سرخ
محمدعلي اينانلو / شرق
مطلب زيبايي چاپ شده بود در صفحه آخر شرق تحت عنوان «فرهنگ جانوران» كه در آن آقاي فكوهي اشارهاي كوتاه نيز در بحث رفتارشناسي جانوران به ارتباط صوتي - كلامي؟ - ميان جانوران داشتند اما اين ارتباط را تنها ميان پستانداران پيشرفته نظير ميمونها و وال ها منحصر كرده بودند، اين موضوع درست است اما كامل نيست، طبيعت آفريده خداوندي صرفنظر از نظريههاي منشأ انواع و تكامل آنقدر كامل، پيچيده و در عين حال ساده است كه حد ندارد، تنها كمي توجه و دقت لازم است، اگر به جاي گوش دادن، «بشنويم» و به جاي نگاه كردن، «ببينيم» آنگاه آرامآرام زبان طبيعت را درمييابيم و از جمله همين «زبانهاي طبيعت» ارتباط صوتي يا كلامي ميان جانداران است و به هيچ عنوان هم منحصر به پستانداران پيشرفته نيست، چند نمونه آن را كه به تجربه در بيش از نيم قرني كه در طبيعت بودهام دريافتهام اما دانسته من منحصر به امروز نيست چرا كه بشر شكارگر از ديرباز اين زبان را دريافته و با عمل كردن به آن شكار را براي خود تسهيل ميكرد و اين زبان هنوز هم در جوامع ابتدايي و بهخصوص در ميان شكارچيان رايج است كه خود من براي نزديك شدن به جانوران و عكاسي و تصويربرداري از آنها از اين اصوات سود ميبرم.
به عنوان مثال از اواخر شهريور تا اواسط مهر فصل مستي و جفتيابي گوزن است كه اگر در اين فصل در جنگل ساكت نشسته و گوش كنيم اين صداها – گفتوگوها؟- را ميشنويم و به تدريج معاني اين صداها را در مييابيم، شكارچيان با تجربه با استفاده از شاخ كل وحشي وسيلهاي بوق مانند ميسازند كه شماليهاي ايران به آن «گوكل» ميگويند، با اين وسيله گوزن را با صدا كردن به نزديك ميآورند، جالب اين است كه اگر در اين گفتوگوها اشتباهي صورت گيرد گوزن ميفهمد كه حقهاي در كار است و ميگريزد يا مثلا در ميان پرندگان، مرغابيسانان جانداراني اجتماعياند و دوست دارند در جايي كه به آنها خوش ميگذرد ديگر همنوعان خود را نيز دعوت كنند، به همين دليل زماني كه دستهاي از مرغابيان در بخشآبي هستند كه غذا دارد و خطري نيست به محض ديدن دستهاي از مرغابيان كه از بالاي سر آنها رد ميشود، آنها را صدا ميكنند و جالب اين است كه با نزديك يا دور بودن گروه در پرواز نوع اين اصوات فرق ميكند، اگر فاصله دستهاي كه رد ميشود دور بوده و به زير پايشان توجه ندارند، مرغابي روي زمين با صدايي كشيده آنها را صدا ميكند، نت اين صدا كردن به اين شكل است: كوا ا ا اك، كوا ا ا ا ا ك، كوا ا ا ا ك، كواك كواك كواك كه اگر نت اين صدا غلط باشد و مثلا به جاي سه كواك آخر دو كواك گفته شود مرغابيها ميگريزند اما اگر صدا درست باشد مرغابي سرگل كه جلوتر از همه پرواز ميكند يك لحظه فرم پرواز خود را كج ميكند تا به مرغابي پايين بگويد كه صدايت را شنيدم، ميآييم، بعد مرغابيهاي در آسمان دوري بلند ميزنند و به سمت حدودي صدا بر ميگردند، نزديك كه ميشوند يكي از مرغابيهاي در پرواز فقط يكبار ميگويد كواك يعني كجاييد، مرغابي زميني براي نشان دادن دقيق جايشان اين نت را اجرا ميكند: كوا ا ك
كوا ا ك كوا اك «تعداد الفهايي كه گذشتهام روي حساب است و نشاندهنده كوتاهي يا بلندي دقيق صداست» مرغابي بالايي به محض ديدن دسته مرغابي زيرپا ميگويد: كوا ا ك، كوا اك، كوا اك يعني شما را ديدم و بعد ممكن است بپرسد: كوا اك؟ يعني چه ميكنيد، چه خبر است؟ مرغابي پاييني با نتي سريع و منقطع و پشت سر هم ميگويد: كودو كودو كودو كودو يعني ما داريم غذا ميخوريم، حالمان خوب است! مرغابيان بالايي براي اطمينان بيشتر دو، سه بار هم روي منطقه مورد نظر دور ميزنند كه در هريك از اين دورها ارتفاع خود را كم ميكنند و سر انجام فرود ميآيند.
از اين گفتوگوها ميان جانوران گوناگون فراوان است كه همگي حكايت از ارتباط صوتي و كلامي ميان آنها دارد، حتي گاهي ممكن است قطع اين ارتباط صوتي موجب انقراض گونهاي شود، بهعنوان مثال ببرها و پلنگها علاوه بر راههاي گوناگون ارتباط با يكديگر در فصل جفتيابي ارتباط صوتي نيز دارند و همديگر را از طريق حرف زدن و صدا كردن پيدا ميكنند و به هم ميرسند. از اين دست مثالها كه نشاندهنده رازهاي نامكشوف طبيعت بهشمار ميرود بسيار است، هنوز خيلي مانده است تا بشر رازهاي آفريدگار را دريابد.
كار ما نيست شناسايي راز گل سرخ...