خوانشسرا، روزنامه ای هر روز در چند شماره/3
خبرها
در ساعت سایه ها ی خنک پسینگاه اهواز
![]()
فساد مالی، سوءتدبیر و بی کفایتی دولتمردان نیجریه
پیروزی اتحادیه ها
بنزین نیجریه ۲۰ درصد کاهش قیمت
عفو عمومی در سوریه
اصلاحات گام به گام از بالا
کشتار ناگزیر / محکومیت جهانی
فروشنده ها گران مي كنند، مردم انبار مي كنند!
سريال گرانفروشي همچنان ادامه دارد
گروه اقتصادي: اگرچه دولت تلاش دارد تا با تدابيري، بازار ارز را کنترل کند، اما به نظر ميرسد، اتخاذ ديرهنگام اين تدابير، اثر منفي خود را در سبد کالايي مصرف مردم گذاشته است.
فروش دلار با چراغ خاموش
در کوچه پس کوچه ها
همان جا که دارو، کلیه و کنیزهای سفارش داده شده خرید فروش می شوند
در حالي که انتظار ميرفت، از ديروز نيروهاي انتظامي با دلالان بازار ارز برخورد جدي داشته باشند، اما حضور دلالان بدون توجه به اولتيماتوم بانک مرکزي بيش از هميشه مشاهده شد. از ديروز و با اعلام رسمي مسئولان بانک مرکزي، قرار بود نيروي انتظامي براي دستگيري دارندگان ارز بدون فاکتور وارد عمل شود، اما شواهد حاكي از آن است كه برخورد و دستگيريها تا ساعتها در ميدان فردوسي جامعيت نداشته است. دلالان خيابان فردوسي که روز يكشنبه كار خود را با ترس و ترديد شروع کرده بودند، با نزديک شدن به ظهر کار خود را بار ديگر از سر گرفتند.
از تیترهای پنهان "ابتکار"
شارژ تلفن همراه با آب
نویسنده ی هم چنان
همراه با ارائهي كتاب «خاطرات» عليمحمد افغاني براي دريافت مجوز نشر، رمان «شوهر آهوخانم» اين نويسنده به چاپ سيزدهم رسيد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كتاب «خاطرات» افغاني حدود سه ماه است از سوي انتشارات نگاه براي دريافت مجوز نشر ارائه شده است.
همچنين رمان «شوهر آهوخانم» كه پيشتر در سال 88 به چاپ دوازدهم رسيده بود، بازچاپ شده و چاپ سيزدهم آن با شمارگان 3000 نسخه و قيمت 14هزار تومان در 800 صفحه از سوي انتشارات نگاه روانهي بازار نشر شده است.
عليمحمد افغاني متولد سال 1305 در كرمانشاه است و در كارنامهاش آثاري همچون «سيندخت»، «محكوم به اعدام»، «شغلم ميوهي بهشته»، «شادكامان درهي قرهسو» و «بوتهزار» به چشم ميخورند. او در دههي 40 با رمان «شوهر آهوخانم» به شهرت چشمگيري رسيد.
بخشي از يادداشتهاي اميد
شعرهاي زندان
نوشته آريل دورفمن مترجم: اميلي امرايي
سه دهه پيش بود، يكي از همان روزهايي كه در تبعيد بودم و خانهاي نداشتم كه شبها آسمان سانتياگو بالاي سرم باشد. همه آواره بوديم و تنها آدمهايي كه از شيلي ميديديم جان به در بردگاني بودند، ويران. ديدن زنان و مرداني كه در استاديومي بيرون از شهر سانتياگو ساعتها آويزان بودند و بارها براي آزار برايشان اعدام نمايشي اجرا كرده بودند، زندگي غربت را هر روز دستخوش كابوس ميكرد. هر چند وقت يكبار تلفنم زنگ ميزد و دوستي خبر ميداد كه تازه از راه رسيدهاي را ببينيم و حرفهايش را بشنويم. ما تشنه بوديم، ميخواستيم بدانيم پينوشه، پشت درهاي بسته شيلي چه ميكند. هر بار شكنجهها و آزارها وحشيانهتر بود و راوي خود ويرانتر از قبلي. اما يكي از اين ديدارها را هرگز فراموش نميكنم، نزديك شب سال نو بود، آن سال براي ديدن چند دوست به آرژانتين رفته بودم، دوستانم درگير زني بودند كه به تازگي از شيلي گريخته بود، آن طوركه ميگفتند شوهرش را هفتهها، پيش روي او شكنجه كرده بودند، بعد هم خودش را ماموران امنيتي حسابي در يكي از سياهچالهايي كه در سانتياگو بنا شده بود، آزار داده بودند. اما بالاخره او رها شده بود، چونكه شوهرش را كشته بودند و احتمالا ماموران امنيتي به اين نتيجه رسيده بودند كه فعلا مرگ يك نفر از يك خانواده دونفره كفايت ميكند. زن زيبارويي بود با پوستي تيره كه سياهچال و شكنجه، ويرانش كرده بود، اما هنوز ميشد در پس چشمهاي عسلياش برقي از زيبايي را ديد. كمي با هم حرف زديم، كافه سرشار از شور و نشاط شبهاي سال نو بود، مردم دستهدسته سر ميرسيدند و نوشيدني ميخورند. اما خاطرم هست در تمام طول مدتي كه زن برايمان حرف ميزد هيچكس جرات نميكرد لب به گيلاس پيش رويش بزند مرگ شوهر اين زن كه 48 ساعت از روي دستهايش آويزان مانده بود و بعد هم به دليل انسداد عروق مرده بود يا اين زن و ديگر دوستانمان كه تنها نفس ميكشيدند و باورشان نميشد زنده ماندهاند. اسمش ماري بود، آن روزها يكي از بهترينهاي استادان جامعهشناسي در دانشگاه دولتي سانتياگو بود؛ زني با شور و حرارت كه بعد از سررسيدن پينوشه او هم به جرم آزادانديشي راهي زندان شده بود. پيشترها يكي، دوبار در سانتياگو يكديگر را ديده بوديم. نميدانم چطور شد كه بعد از همه حرفها پرسيدم: راستي توي سياهچال وقتي سراغت نميآمدند، چه ميكردي، به چي فكر ميكردي؟ كمي نگاهم كرد و براي اولين بار بعد از چهار ساعت لبخند زد، گفت: «به شعر، شعر، من را زنده نگه داشت! تمام روز شعر ميخواندم، اولش شعرهايي را كه از پابلو نرودا ميدانستم و به شكل اتفاقي يادم مانده بود با خودم زمزمه ميكردم، بعد كمكم ديدم ديگر اين شعرهاي نرودا و ديگران نيستند كه ميخوانم، شعر ميگويم، آن هم من كه يك عمر همه مباحث را به شكل تئوري براي دانشجويانم گفتهام و به جز مقاله چيزي در يك دهه گذشته نخواندهام اما در اين دو سال فقط شعر ميگفتم. ميداني اين شعر بود كه من را از زير آن شكنجهها زنده بيرون آورد، هيچوقت دعا نكرده بودم، اما اين شعرها درست مثل دعا شده بودند، من ايمانم را در آن سياهي در شعر پيدا كردم، باور كن.»30 سال از آن ديدار ميگذرد و هر بار با خودم فكر ميكنم، آن زن چه راز بزرگي را به من گفت. اما شرمآور است.
نقد «پروانهاي از متن خارج ميشود» در كرج
باغ آينه كرج در ادامه سلسله نشستهاي ماهانه نقد ادبي مجموعه شعر «پروانهاي از متن خارج ميشود» سروده عليرضا عباسي را با حضور علي عبداللهي و مهرنوش قربانعلي نقد ميكند. ميهمانان ويژه اين برنامه نيز شمس لنگرودي، هوشنگ چالنگي، حافظ موسوي، عباس مخبر، رحيم رسولي، اردشير رستمي، گروس عبدالملكيان و شهاب مقربين هستند. زمان برگزاري اين جلسه جمعه هفتم بهمن ساعت 16:30 و محل آن كرج، ضلع شمالي ميدان آزادگان، خيابان شهيد حسيني، پلاك 39، موسسه فرهنگي هنري باغ آينه است.
صداها
افزايش نظارت تاكسيراني: متاسفانه مسوولان تاكسيراني نظارت كافي بر رانندگان تاكسيهاي برونشهري ندارند، بهطوريكه روزانه شاهد رانندگيهاي خطرآفرين اين افراد در جادههاي برونشهري هستيم كه هم جان مسافران خود و هم جان ساير سرنشينان وسايط نقليه در اين جادهها را به خطر مياندازند. لازم است مسوولان فكري به حال اينگونه رانندگان بكنند و با افزايش نظارت خود مانع از رفتارهاي خطرآفرين اينگونه رانندگان در جادههاي برونشهري شوند.
يك شهروند
افزايش چشمگير قيمتها: امروز كه براي خريد روزانه به بازار ميوهوترهبار مراجعه كردم شاهد افزايش چشمگير قيمتها بودم، چرا مسوولان فكري به حال گراني نميكنند؟
يك خانم خانهدار
حمل مصالح ساختماني: برخي از رانندگان خودروهاي سنگين كه مصالح ساختماني حمل ميكنند، با سرعت غيرمجاز در جادهها رانندگي و از استتار نخالههاي ساختمان خودداري ميكنند و اين موضوع باعث ريزش نخالهها و احيانا حادثه ميشود. براي پيشگيري از هرگونه حادثهاي، از راهنمايي و رانندگي تقاضا داريم رانندگان را ملزم به استفاده از چادر بر روي مصالح ساختماني كنند.
فاطمه فرخيپور از تهران
جوي يا زبالهداني؟ برخي از جويها به محل انباشت زباله تبديل شده است در نتيجه به هنگام بارندگي و مسدود شدن جويها، سيلاب به سطح خيابان سرازير و باعث ايجاد اختلال در رفت و آمد مردم ميشود. از شهرداري تقاضا داريم براي سرپوشيده کردن جويها كه از خروج موشها هم جلوگيري ميكند، اقدام كند.
يك مخاطب
گراني دارو و ويزيت پزشكان: قيمت برخي داروها گران است و بيماران قدرت خريد ندارند. ضمن اينكه بيماران براي درمان بيماري به دليل گراني ويزيت پزشكان و بالا بودن نرخ دارو با مشكلات فراواني مواجهند. دفترچههاي بيمه هم كاربردي ندارد. تكليف بيماران با گراني هزينه درمان چيست؟
اميرهوشنگ باقري
آلودگي لباسهاي تاناكورا: قيمت پوشاك گران است و عدهاي از مردم با درآمد كم به لباسهاي دستدوم «تاناكورايي» روي آوردهاند و از مشتريان پر و پا قرص اين لباسهاي بيكيفيت و بعضا غيربهداشتي محسوب ميشوند. به گفته برخي مسوولان لباسهاي دستدوم آلوده است و بايد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي براي اين معضل چارهاي بينديشد.
اميرحسين يوسفي – تهران/ شرق
|
|
|
|
حکايت احزاب در داخل کشور حکم برادراني است که در يک خانه هميشه با هم مشکل دارند اما اگر يک دزد وارد خانه شود هر دو دمار از روزگارش درمي آورند...
با سلام به آقاي احمدي نژاد پيشنهاد مي کنم به جاي اين همه اقلام چيني که وارد کشور مي کنند چند تا از اين اقتصاددانان درجه ۳ و ۴ چيني را بياورند تا اقتصاد ايران هم مثل اقتصاد کشور چين پر رونق شود. / اطلاعات
بازار آهن براي چندمين بار طي يک سال روند صعودي پيدا کرده است چرا اقتصاد ما اين قدر بيمار و بي علاج شده؟
به مسئولان سازمان حج بفرماييد به جاي اين که روساي ادارات دولتي براي بار چندم به عمره و حج واجب اعزام شوند فکري به حال افراد مسن شود تا آرزو به دل نميرند!
![]()